برگزاری آیین بزرگداشت سید احمد وكیلیان پژوهشگرفرهنگ مردم در سرای قلم

آیین بزرگداشت سید احمد وكیلیان نویسنده و پژوهشگر فرهنگ مردم در آستانه ی تولد 70 سالگی این استاد در خانه ی كتاب برگزار شد .
سید احمد وكیلیان سال 1326 در شهر شیراز متولد شد . او تحصیلات خود را تا كارشناسی ارشد فرهنگ و زبان باستانی ادامه داد و به سبب علاقه ی خود به فرهنگ عامه ، مسیر نوشتاری خود را براین محور متمركز كرد . از آثار او میتوان به چهار جلدی قصه های ایرانی و جلد دوم تمثیل و مثل ، كتاب رمضان در فرهنگ مردم ، مثل ها و افسانه های ایرانی ، محرم و فرهنگ مردم اشاره كرد .
در این مراسم كه به منظور پاسداشت از تلاشهای ارزنده ی سید احمد وكیلیان در حوزه ی مردم شناسی برگزار شده پیشكسوتان و استادان فرهنگ و ادب كشور دربارهی خدمات و ویژكیهای استاد وكیلیان سخنرانی كردند .
در این نشست پیشكسوتان و استادان فرهنگ و ادب كشور ، درباره خدمات و ویژگیهای استاد سید احمد وكیلیان سخنرانی كردند .
در آیین بزرگداشت سید احمد وكیلیان چهره هایی چون علی بلوكباشی ، پرفسور مارزلف شرق شناس آلمانی ، محمد صادق رحمانیان مدیر شبكه رادیویی فرهنگ ، دكتر جعفری قنواتی و مجید غلامی جلیسه مدیر عامل خانه ی كتاب حضور داشتند .
مجید غلامی جلیسه ، ضمن تبریك تولد 70 سالگی احمد وكیلیان اظهار داشت : باعث افتخار ماست كه در نخستین روزهای 70 سالگی احمد وكیلیان كه فعالیتهای گسترده ای در حوزه ی مردم شناسی داشته است قدردان بخشی از تلاش های وی باشیم .
علی بلوكباشی دیگر سخنران این آیین و پژوهشگر حوزه ی مردم شناسی با اشاره به سالهای دوستی با سید احمد وكیلیان گفت :صحبت كردن درباره یك دوست فرصت زیادی میخواهد چرا كه این مرد وارستگی كامل دارد و صاحب و صاحب اخلاق حسنه است كه برای یك انسان فضیلت محسوب میشود . ادیبان گذشته این خصلت را داشتند كه به فرهنگ و معرفت مردم توجه نمیكردند ،طبقه ای خاص برایشان مهم بود ، عوام را بی فرهنگ میدانستند و این تفكر باعث شد كه فرهنگ مردم ثبت تاریخی نشود و امروز این فرهنگ به دست فراموشی سپرده شده است .
پرفسور مارزلف شرق شناس آلمانی نیز با اشاره به 30سال دوستی و همكاری با سید احمد وكیلیان گفت : نمی خواهم از خودم و وكیلیان تعریف كنم و بگویم كه چه كارهایی انجام داده ایم و اگر حرفی میزنم به این دلیل است كه میخواهم بگویم كه از دوستی و همكاری با وكیلیان بسیار خوشحالم و احساس افتخار میكنم .
وی افزود به خاطر دارم كه یكی از دوستان كتاب " تمثیل و مثل " را برای من به آلمان آورده بود و به این طریق من با احمد وكیلیان آشنا شدم ، وقتی كه حدود 28 سال پیش برای دهه ی فجر به ایران آمدم ، این جرات به من دست داد تا به منزل وی بروم . حالا حدود 28 سال است كه هر وقت به ایران سفر میكنم اولین شب و آخرین شب اقامتم را در منزل احمد وكیلیان میگذرانم و از این دوستی بسیار خوشحال هستم .
این ایران شناس آلمانی در توضیح ویژكیهای وكیلیان عنوان كرد : 28 سال از دوستی ما گذشت و فكر میكنم رفته رفته در حال پیر شدن هستیم ، وكیلیان شاگرد مخصوص انجوی شیرازی بوده و با دیگر شاگردان او تفاوت هایی دارد ، چرا كه او راه استاد را ادامه داده و در این راه تحول ایجاد كرده است.
محمد صادق رحمانیان مدیر شبكه رادیویی فرهنگ كه در این آیین حضور داشت گفت : به نظرم ما هم چنان در جهان اسطوره ها و افسانه ها زندگی میكنیم؛ در روزگاری اسطوره های قدیم مردم را به سمت آرامش دعوت میكردند و راهنمای گم شدگان بودند .
اسطوره ها نشانه هایی بودند كه انسان را با نا شناخته ها به آشتی دعوت میكردند . فرهنگ مردم در جهان سنتی رشد و نضج پیدا میكند و اگر امروزه ، جلوه های فرهنگ مردم كمرنگ شده است به دلیل آن است كه ما در جهان مدرن زندگی میكنیم . با این وصف ، همچنان در جهان مدرن برای دست یافتن به تسكین و آرامش به " فرهنگ مردم و سنت " نیازمند است .
وی اظهار كردد : به اعتقاد من افسانه ها و اسطوره ها راههای تاریك را روشن میكردند اما با ظهور در دنیای مدرن این معنا كمرنگ شد و انسان هر چه در دنیای خردگرایی پیش رفت ،نگران تر شد و به سمت فرهنگ مردم برگشت.
وی ادامه داد : وكیلیان از 20سالگی وارد رادیو شد و كتابهای وی نشان میدهد كه او چه نقش موثری در معرفی فرهنگ مردم داشته است ، به نظرم افرادی مانند او تلاش میكنند كه آیین مردم را گسترش دهند .
بذری كه استاد احمد انجوی شیرازی در سال 1341 در برنامه " فرهنگ و مردم " كاشت ، امروزه درخت پر باری است كه شاخه هایش هم در " رادیو " وهم در مركز فرهنگ مردم سازمان صدا و سیما سایه گسترده است .
در رادیو ایران ، برنامه ی " فرهنگ مردم و در رادیو فرهنگ ، برنامه های " چهارسوق " و "هفت كوچه " تا امروز پخش میشود و از استقبال خوبی برخوردار است .
احمد وكیلیان آخرین سخنران این آیین با تشكر از حاضران گفت : امروز یاد شیراز افتادم ، زمانیكه در دوران كودكی به همراه مادربزرگم در حیاط میخوابیدیم ، به آسمان زل میزدم ، مادربزرگم تا زمانی كه خوابم ببرد ، برایم قصه تعریف میكرد و به این شكل بود كه من به قصه علاقمند شدم . وی افزود : 20 ساله بودم كه به خدمت سربازی رفتم به یاد دارم كه همه ی گردان ها در شیراز ماندند و تنها گردان ما عازم تهران شد و به پایتخت آمدم . وی ادامه داد : در ابتدا در فروشگاهی مشغول كار شدم و به پژوهش در حوزه ی قصه پرداختم ، كاری كه آرزوی دوران كودكیم بود و تا به امروز آن را ادامه می دهم .