قصه ،بیان وقایعی است غالباً خیالی كه در آنها معمولاً تاكید بر حوادث خارق العاده، بیشتر از تحول و تكوین آدمها و شخصیتها است.
در قصه "محور ماجرا بر حوادث خلق الساعه استوار است.
قصه ها را حوادث به وجود می آورند و در واقع ركن اساسی و بنیادی آن را تشكیل می دهند، بی آنكه در گسترش بازسازی آدمهای آن نقشی داشته باشند، به عبارت دیگر شخصیتها و قهرمانان در قصه كمتر دگوگونی می یابند و بیشتر دستخوش حوادث و ماجراهای گوناگون واقع می شوند.
قصه ها شكلی ساده و ابتدایی دارند و ساختار نقلی و روایتی، زبان آنها اغلب نزدیك به گفتار و محاوره عامه مردم و پر از آثار اصطلاحها و لغات و ضرب المثل های عامیانه است."
هدف اصلی در نگارش اغلب قصه های عامیانه، سرگرم كردن و مشغول ساختن خواننده و جلب توجه او به كارهای خارق العاده و شگفت انگیز چهره هایی است كه نقش آفرین رویدادهای عجیب هستند. ظهور عوامل و نیروهای ماوراء طبیعی نظیر هاتف غیبی، سروش، سیمرغ و فریادرسی قهرمانان قصه ها وجود قصرهای مرموز، باغهای سحرآمیز، چاهها و فضاهای تیره و تار، دیو و پری و اژدها و سحر و خسوف و كسوف و رعد و برق و تاثیر اعداد سعد و نحس و جشم شور و خوابهای گوناگون و رمل و اسطرلاب و چراغ جادو و داروی بیهوشی و نظایر آن، از عناصر اصلی و سازنده اغلب قصه های ایرانی و كلاً قصه هایی است كه در مشرق زمین و سرزمینهایی چون هند، توسط قصه نویسان ساخته و پرداخته شده است.
شخصیتهای موجود در قصه ها، غالباً مظهر آرمانها، خوشیها و ناخوشیهای مردمی هستند كه قصه نویس خود به عنوان سخنگوی آن مردم، در خلال رفتار و گفتار آنان، با زبانی ساده و جذاب و سرگرم كننده به شرح آن احساسات و عواطف می پردازد و خصال نیك و فضایل اخلاقی ایشان را بیان می كند.
از مشخصات اصلی قصه، مطلق گویی به سوی خوبی یا بدی و ارائه تیپهای محبوب یا منفور، به عنوان نمونه ها و الگوهای كلی، فرض و مبهم بودن زمان و مكان، همسانی رفتار قهرمانها، اعجاب انگیزی رویدادها و كهنگی موضوعات است.
در قصه، طرح و نقشه رویدادها بر روابط علت و معلول و انسجام و وحدت كلی و تحلیل ویژگیهای ذهنی و روانی و فضای معنوی و محیط اجتماعی قهرمانان استوار نیست و از این جهت با داستان تفاوت دارد.
در قصه محور ماجرا بر حوادث خلق الساعه می گردد. حوادث، قصه ها را به وجود می آورد و در واقع ركن اساسی و بنیادی آن ها را را تشكیل می دهد بی آنكه در گسترش و تحول قهرمانان و شخصیت های شریر قصه نقشی داشته باشد. به عبارت دیگر، شخصیت های شریر و قهرمانان ها، در قصه كمتر دگرگونی می یابند و بیشتر دستخوش حوادث واقعی و غیر واقعی و تصادفی به وجود آمده است. در بعضی از قصه ها، عملی واقعی، تعبیر و تفسیری غیرواقعی به دنبال می آورد.