به چشمت خیره گشتم كز دلت آگه شوم اما...

شادروان محمدحسن معیری متخلص به «رهی» در دهم اردیبهشت ماه 1288 هجری شمسی در تهران و در خاندانی بزرگ و اهل ادب و هنر چشم به جهان گشود.

1400/12/07
|
08:53


ز گرمی بی‌نصیب افتاده‌ام چون شمع خاموشی

ز دلها رفته‌ام چون یاد از خاطر فراموشی

منم با ناله دمسازی به مرغ شب هم‌آوازی

منم بی‌باده مدهوشی ز خون دل قدح نوشی

ز آرامم جدا از فتنهٔ روی دلارامی

سیه‌روزم چو شب در حسرت صبح بناگوشی

بدان حالم ز ناكامی كه تسكین می‌دهم دل را

به داغی از گل رویی به نیشی از لب نوشی

به دشواری توان دیدن وجود ناتوانم را

به تار پرنیان مانم ز عشق پرنیان‌پوشی

به چشمت خیره گشتم كز دلت آگه شوم اما

چه رازی می‌توان خواند از نگاه سرد خاموشی

چه می‌پرسی رهی از داغ و درد سینه‌سوز من؟

كه روز و شب هم آغوش تبم با یاد آغوشی

رهی معیری

دسترسی سریع