نمی‌دانم‌كدامین بی‌وفا آیینه چید اینجا...!

میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی در سال 1054 هجری قمری در ساحل جنوبی رودخانهٔ «گنگ» در شهر عظیم‌آباد پتنه (هند) به دنیا آمد.

1400/11/23
|
09:06

كسی در بندغفلت‌مانده‌ای چون من‌ندید اینجا

دو عالم یك درباز است و می‌جویم‌كلید اینجا

سرا‌غ منزل مقصد مپرس ازما زمینگیران

به سعی نقش پا راهی نمی‌گردد سفید اینجا

تپیدن ره ندارد در تجلیگاه حیرانی

توان‌گر پای تا سراشك شد نتوان چكید اینجا

زگلزارهوس تا آرزوبرگی به چنگ آرد

به مژگان عمرها چون ریشه می‌باید دوید اینجا

تحیرگر به چشم انتظار ما نپردازد

چه وسعت می‌توان چیدن زآغوش امید اینجا

ترشرویی ندارد یمن جمعیت در این محفل

چو شیر این سركه‌ات از یكدگر خواهد برید اینجا

به دل نقشی نمی‌بنددكه با وحشت نپیوندد

نمی‌دانم‌كدامین بی‌وفا آیینه چید اینجا

مر از بی‌بری هم راحتی حاصل نشد، ورنه

بهار سایه‌ای رنگینتر ازگل داشت بید اینجا

گواه‌كشتهٔ تیغ نگاه اوست حیرانی

كفن بردوشی بسمل بود چشم سفید اینجا

كفن در مشهد ما بینوایان خونبها دارد

ز عریانی برون آ گر توانی شد شهید اینجا

هجوم درد پیچیده‌ست هستی تا عدم بیدل

تو هم‌گرگوش داری ناله‌ای خواهی‌شنید اینجا

بیدل دهلوی

او ابتدا «رمزی» تخلص می‌كرد تا این كه بنا به گفتهٔ یكی از شاگردانش هنگام مطالعهٔ گلستان سعدی از مصراع «بیدل از بی نشان چه جوید باز» به وجد آمد و تخلص خود را به «بیدل» تغییر داد.

دسترسی سریع