كتاب «مبانی تفسیرنویسی در رسانه» كه با هدف آموزش نحوه نگارش مقالات تفسیری از سوی انتشارات پردازش منتشر شد.
كتاب «مبانی تفسیرنویسی در رسانه» كه با هدف آموزش نحوه نگارش مقالات تفسیری از سوی انتشارات پردازش منتشر شده است به تكنیكهای تفسیر نویسی در رسانهها و مرزبندی بین تحلیل و تفسیر میپردازد.
در پیشگفتار كتاب «مبانی تفسیرنویسی در رسانه» آمده است: «عصر رسانه با خبر و اطلاعرسانی معنا پیدا میكند اما مختصات عصر رسانه را نمیتوان فقط در انفجار اطلاعات و خبر خلاصه كرد چرا كه دوشادوش اهمیت اخبار برای مخاطبان و نقش آن در معماری افكار عمومی تفسیر و تحلیل خبرها نیز نزد مخاطب كنجكاو و علاقهمند به موشكافی لایههای خبری جایگاهی ممتاز یافت.
با گذشت زمان و ورود جوامع بشری به عصر رسانههای نوظهور به ویژه فراگیری روزافزون شبكههای اجتماعی در پراكنش اخبار توجه رسانههای سنتی به خصوص رادیو و تلویزیون، مطبوعات و خبرگزاریها به ارائه خبرها و گزارشهای تحلیلی اهمیتی مضاعف یافته است، به طوری كه ارائه بستههای خبری تحلیلی یا داشتن ستون و باكس ویژه تفسیر و تحلیل خبر در موضوعات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، بین الملل و حتی ورزشی به مزیت نسبی رسانهها در رقابت فشرده بین آنها برای جذب مخاطب تبدیل شده است.
با توجه به اهمیت روزافزون تفسیر در خبر و اشتیاق مخاطبان به آن و نظر به اینكه درباره چگونگی نوشتن تفسیر و تحلیل، منابع كاربردی چندانی در دست نیست در صدد برآمدیم با تهیه و تحلیل كتاب حاضر به علاقهمندان به مقوله تفسیر و تحلیل كمك كنیم تا با مختصات علمی و رسانهای تفسیر یك رویداد یا خبر آشنایی بیشتری پیدا كند.»
كتاب مبانی تفسیرنویسی در رسانه توسط مراد عنادی و كتایون مصری در 144 صفحه نوشته شده است.
در بخشهایی ازاین كتاب آمده است: «تفسیر همواره با خبر همراه است و بخش مكمل یا به عبارتی مقوم آن محسوب میشود، اما این بدان معنا نیست كه هر خبری نیاز به تفسیر دارد.
خبرهایی نیاز به تفسیر دارند كه علاوه بر پیچیدگی، از ظرفیتهای لازم برای تفسیر برخوردار باشند. منظور از ظرفیتها عوامل متعدد از جمله ارزشهای خبری هفتگانه است.
در این اثر با خبرهایی كه به تفسیر دینامیك یا پویا و تفسیر ایستاتیك یا ایستا نیاز دارند و همچنین تكنیكهای تفسیر نویسی در رسانهها و مرزبندی بین تحلیل و تفسیر آشنا میشوید.»
منبع: مهر