دو كتاب «ضحاك» و «آرش كمانگیر» نوشته ساقی گازرانی با ترجمه سیما سلطانی توسط نشر مركز منتشر و راهی بازار نشر شدند.
دو كتاب «ضحاك» و «آرش كمانگیر» نوشته ساقی گازرانی با ترجمه سیما سلطانی توسط نشر مركز منتشر و راهی بازار نشر شدهاند. ایندو كتاب، از عناوین مجموعه «تاریخنگاری ایرانی: از حاشیه به متن» هستند كه عنوان دیگرش «روایتهای خاندان رستم و تاریخنگاری ایرانی» است.
عنوان فرعی كتاب «ضحاك»، «تاریخ از دل اسطوره» است و نسخه اصلیاش سال 2019 توسط انتشارات میج در آمریكا منتشر شده كه با واگذاری حق كپیرایت در ایران، ترجمه و چاپ شده است.
ساقی گازرانی در اینكتاب به عناصری از داستان ضحاك در افسانههای ایرانی میپردازد كه حاصل بازنویسیهای تاریخنگاریاند و نخستینشان آمیختهشدن اسطوره اژیدهاك اَوِستا با داستان آستیاگ آخرین شاه ماد است. گازرانی سپس به تفسیر و تحلیل میپردازد و اینموضوع را پیش میكشد كه دو خاندان از خاندانهای اشكانی چه تغییراتی در قصه ضحاك ایجاد كردهاند. او همچنین به اینمساله پرداخته كه انگیزه یافتن جد و نیای باستانی برای هریك از این دو خاندان چگونه به اعمال تغییرات در داستان ضحاك انجامید. آخرین مسالهای هم كه ایننگارنده به آن پرداخته، این است كه چرا و چگونه تبار ضحاك در دوران شكلگیری تاریخنگاری اسلامی و سپس توصیف فردوسی از ضحاك، تبدیل به مسالهای بحثبرانگیز شد.
عناوین اینكتاب بهترتیب عبارتاند از: مقدمه، آستیاگ چگونه مار شد؟، معمای بابِل، ضحاكِ خاندان كارن و ضحاكِ خاندان سورن، عرب یا ایرانی: دعوا بر سر نژاد ضحاك، نتیجهگیری، جدولها، پیوستها، كتابشناسی، نمایه.
اینكتاب با 96 صفحه، شمارگان 2 هزار نسخه و قیمت 18 هزار و 500 تومان منتشر شده است.
«آرش كمانگیر» هم عنوان فرعی «جای خالی داستان آرش در شاهنامه» را با خود دارد. اینكتاب هم 2 بخش اصلی دارد كه بهترتیب عبارتاند از «جای خالی داستان آرش كمانگیر در شاهنامه» و «جدول: تفاوت روایتها در عناصر مهم داستان». پس از ایندوبخش هم كتابشناسی آمده كه از دو فصل الف و ب تشكیل شده است؛ الف: كتابها و مقالات غیرفارسی و ب. كتابها و مقالات فارسی و عربی. پیوست و نمایه هم در ادامه اینكتابشناسی چاپ شده است.
گازرانی میگوید اینكه داستان آرش را باید در شاهنامه جست، توقعی دور از ذهن نیست، زیرا اینداستان بهطور كلی به مجموعه حماسههای ملی ایران تعلق دارد كه شاهنامه مهمترین روایت آن به حساب میآید. با اینهمه در كمال شگفتی میبینیم داستان آرش در شاهنامه فردوسی نیست. او در كتاب خود، خط سیر افسانه آرش را دنبال كرده و میگوید اینقصه خوشبختانه تبار جذابی دارد. او میگوید روایتهای متفاوتی از داستان آرش وجود دارد كه هدف از بررسیشان تامل در علت پیدایش چنینتفاوتهایی است. اینهم یكی از موضوعاتی است كه در كتاب پیشرو به آن پرداخته شده است.
نویسنده كتاب برای رسیدن به پاسخ اینسوال كه چرا داستان آرش در شاهنامه نیامده، از روش تاریخی استفاده كرده و سراغ تاریخ اشكانیان و گزارشهای سكهشناسی و همچنین تاریخهای اوایل عصر اسلامی رفته است. داستان آرش كمانگیر از نظر گازرانی، قطعهای از پازل بزرگ داستانهای سنت شاهنامهنگاری است كه اینسنت برای ایرانیان پیش از اسلام، به مثابه تاریخ شفاهی و سپس كتبی عمل كرده است.
در قسمتی از اینكتاب میخوانیم:
با اینهمه، جالب است كه در نبرد میان خاندان رستم و بهمن، جنگجویی از نسل آرش در جبهه بهمن پیدا میشود و شكست میخورد. پس میتوان نتیجه گرفت كه داستانهایی كه خاندان سورن حامیشان بودند، یا به هواداری از پهلوانان سیستانی روایت میشدند، نفعی در حفظ داستان آرش نمیدیدند، زیرا او، در مقام قهرمان، یا در بهترین حالت ربطی به پهلوانان سیستانی نداشت، یا در بدترین حالت نیای دشمنشان به حساب میآمد.
بگذارید در اینجا نظر دیگر خاندانهای اشرافی را درباره آرش بررسی كنیم. مدركی داریم كه نشان میدهد یكی دیگر از خاندانهای نجبا یعنی خاندان مهران نیز ادعا داشته كه آرش نیای آنان است. بهرام چوبین در گفتوگوی طولانی و تند و تیزی كه میان او و خسرو پرویز (628م-590) در جریان است اعلام میكند كه:...
اینكتاب هم با 56 صفحه، شمارگان 2 هزار نسخه و قیمت 13 هزار و 800 تومان منتشر شده است.
منبع: مهر