یادداشت روز : بررسی واژه ی «رند» در اشعار حافظ رند (2)

در دیدگاه و اندیشه ی حافظ رند دیگر آن مست سركش لاابالی و آزاد اندیشی نیست كه از گزندش هراسان باشد ، كه آزاد اندیش و آزاد اندیشی است كه در بند وابستگی ها و دلبستگی ها ی دو جهان نیست .

1396/03/08
|
16:57

نویسنده : باقر خلیلی

مصلحت نیست كه از پرده برون افتد راز
در دیدگاه و اندیشه ی حافظ رند دیگر آن مست سركش لاابالی و آزاد اندیشی نیست كه از گزندش هراسان باشد ، كه آزاد اندیش و آزاد اندیشی است كه در بند وابستگی ها و دلبستگی ها ی دو جهان نیست . انسان كامل است كه با چهره ها ی گوناگونِ مست ، رند ، قلندر ، عاشق و عالم سوز نمایان می شود.
ما عاشق و مست و رند و عالم سوزیم
با ما منشین وگرنه بد نام شوی
شاید كه نه ، بی گمان این رند خود حافظ است كه از همه ی وابستگی های خوب و بد رسته و می گوید :
از ننگ چه گویی كه مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی كه مرا ننگ ز نام است
میخواره و سرگشته و رندیم و نظر باز
وان كس كه چو ما نیست در این شهر كدام است ؟
حافظ رند انسانی كامل با ظاهری چند گونه و باطنی سالم ، عارف سلامتی است كه دچار هیچگونه كم و افزونی نیست :
مرا روز ازل كاری بجز رندی نفرمودند
هر آن قسمت كه آن جا رفت ، از آن افزون نخواهد شد
این رند تا آن جا می رسد كه بر مسند «ولی » می نشیند
رندان تشنه لب را آبی نمی دهد كس
گویی «ولی » شناسان رفتند از این ولایت
و با شناخت خود با خود بزرگ بینی و غرور میانه ای ندارد ، می داند و می گوید كه هستیش سراسر نیاز است و در برابر نیاز سراپا تسلیم معبود و معشوق ازلی است و این فرق بزرگش با زاهد ریایی است كه به عبادت ظاهریش فریفته شده و از یاد برده است كه در راه رسیدن به حضرت حق نیازمند یاری اوست :
زاهد غرور داشت سلامت نبرد راه
رند از ره نیاز به دارالسلام رفت
بزرگ ترین خواست رند حافظ سبكبار بودن در گذرگاه هستی است . رند در كلام دیگر شاعران آزاد اندیش و غیر مذهبی است ، مثلا در شعر سعدی :
یار من او باش و قلاش و رند
بر من او خود ، پارسایی می كند
اما رند حافظ آزاد اندیش و پایبند دین است ، حافظ هم به شریعت احاطه دارد و هم در طریقت صاحب قدم است اما به روشنی صومعه داران و پیران خانقاهی گمراه را نكوهش می كند كه :
ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق
آن كه او عالم سر است بدین حال گواست
یا :
كردار اهل صومعه ام كرد می پرست
این دود بین كه نامه ی من شد سیاه از او
كه تعریضی به صوفی نمایان ره نیافته به حقیقت عرفان است . و سر انجام بی آن كه «رند» در شعر حافظ را به تمامی كاویده باشیم با اقرار حافظ به رندی سخن را كوتاه می كنیم .
آن نیست كه حافظ را رندی بشد از خاطر
كاین سابقه ی پیشین تا روز پسین باشد

دسترسی سریع