در برنامه ی روزنه به بن مایه ها و نكات ارزنده و كمتر دیده شده ی ادبیات فارسی پرداخته می شود . باران یكی از واژگانی است كه در اشعار ادب فارسی بسیار از آن بهره برده می شود .
در برنامه ی روزنه به بن مایه ها و نكات ارزنده و كمتر دیده شده ی ادبیات فارسی پرداخته می شود . باران یكی از واژگانی است كه در اشعار ادب فارسی بسیار از آن بهره برده می شود . «باران» یا در پارسی میانه « واران » قطرات آب ریزی است كه در تیجه ی فشردگی بخار آب موجود در جو زمین شكل می گیرد و هنگامیكه به اندازه ی كافی سنگین شد تحت تاثیر نیروی گرانش به شكل قطرات باران سقوط میكند .
باران مولفه ی مهم چرخه یآب محسوب می شود و نقش مهمی در شكل گیری آبهای شیرین سطح زمین ایفا می كند . باران شرایط مطبوعی را برای ایجاد و حفظ زیست بوم ها ی متنوع طبیعی فراهم كرده و بهره برداری انسان را مانند تولید محصولات كشت زمینی و تولید برق در نیروگاهها فراهم می سازد .
باران از نگاه ادبیات فارسی پدیده ای دلنشین و احساسی به حساب می آید .
سعدی شیراز در غزلی به زیبایی از باران ذكر می كند :
مجلس ما دگر امروز به بستان ماند/عیش خلوت به تماشای گلستان ماند
می حلالست كسی را كه بود خانه بهشت/خاصه از دست حریفی كه به رضوان ماند
خط سبز و لب لعلت به چه ماننده كنی/ من بگویم به لب چشمه حیوان ماند
تا سر زلف پریشان تو محبوب منست/ روزگارم به سر زلف پریشان ماند
چه كند كشته عشقت كه نگوید غم دل/ تو مپندار كه خون ریزی و پنهان ماند
هر كه چون موم به خورشید رخت نرم نشد/ زینهار از دل سختش كه به سندان ماند
نادر افتد كه یكی دل به وصالت ندهد/یا كسی در بلد كفر مسلمان ماند
تو كه چون برق بخندی چه غمت دارد از آنك/من چنان زار بگریم كه به باران ماند
طعنه بر حیرت سعدی نه به انصاف زدی/ كس چنین روی نبیند كه نه حیران ماند
هر كه با صورت و بالای تواش انسی نیست/ حیوانیست كه بالاش به انسان ماند
بارش قطرات ریز و درشت باران در جای جای ادبیات پهن دشت ایران به خوبی نمایان است . حضور باران در شعر و ادب فارسی از هزارسال قبل از این یعنی با آغاز شعر سبك خراسانی كه همانا شعری عقل گرا و به نوعی توصیف گراست با هنر مندی هر چه تمامتر قابل ملاحظه است . آنجا كه رودكی پدر شعر فارسی در توصیف بهار به زیبایی و هنرمندی از حضور ابر و گریه ی آن چون مرد سوگوار در ریزش قطرات باران یاد می كند .
دكتر قدم علی سرامی در ادامه درباره ی رودكی شاعر بلند آوازه ی ایرانی گفت : رودكی آدم الشعرای ایران نامیده می شود در حقیقت پدر شعر دری به حساب می آید . در حقیقت حرف اصلی رودكی در اشعارش تاكید بر خرسندی است . رودكی معتقد است بزرگترین ثروتی كه آدمیزاد می تواند داشته باشد رضایت از جهان است . رودكی تاكید می كند كه اگر در این جهان خرسند نباشیم خودمان عذاب میكشیم و اگر خرسند باشیم خود برخوردار می شویم .
رودكی به پادشاهی كه پدر خود را از دست داده و نمی تواند در میان مردم گریه كند اینگونه اندرز می دهد :
ای آن كه غمگنی و سزاواری/وندر نهان سرشك همی باری
از بهر آن كجا ببرم نامش/ترسم ز بخت انده و دشواری
رفت آن كه رفت و آمد آنك آمد/بود آن كه بود، خیره چه غمداری؟
هموار كرد خواهی گیتی را؟/ گیتیست، كی پذیرد همواری
مستی مكن، كه ننگرد او مستی/ زاری مكن، كه نشنود او زاری
شو، تا قیامت آید، زاری كن/كی رفته را به زاری باز آری؟
آزار بیش بینی زین گردون/گر تو به هر بهانه بیازاری
گویی گماشتهست بلایی او/بر هر كه تو دل بر او بگماری
ابری پدید نی و كسوفی نی/ بگرفت ماه و گشت جهان تاری
فرمان كنی و یا نكنی، ترسم/بر خویشتن ظفر ندهی باری!
تا بشكنی سپاه غمان بر دل/آن به كه می بیاری و بگساری
اندر بلای سخت پدید آید/فضل و بزرگمردی و سالاری
رودكی تاكید می كند كه اگر هیچ معلمی ندارید زندگی را به عنوان یك آموزگار بزرگ و برتر ببینید و بزرگترین و برترین آموزگار هر انسانی زندگی است .