محمدصادق رحمانیان شاعر و مترجم در گفتگو با روزنامه كیهان: حماسه كربلا، گنجینه پایان‌ناپذیری برای شعر مقاومت است

روزنامه كیهان امروز یكشنبه 30 تیر گفتگویی با محمد صادق رحمانیان شاعر،مترجم و مدیر رادیو فرهنگ دباره شعر مقاومت به چاپ رسانده است.

1398/04/30
|
17:38

محمدصادق رحمانیان متولد سال 1344 در شهر گراش استان فارس است. او دانشجوی دكترای زبان و ادبیات فارسی است. رحمانیان كه از رزمندگان دوران هشت سال دفاع مقدس به شمار می‌آید، در زمینه شعر مقاومت فعالیت جدی می‌كند. از آثار وی می‌توان به «با همین واژه‌‏های معمولی»، «انار و بادگیر»، «یك شروه سكوت»، «در این شب آهسته»، «سرود آفتاب» و... اشاره كرد.
درباره شعر مقاومت با او گفت‌وگویی كوتاه انجام داده‌ایم.


***
* چه تعریفی از شعر« مقاومت و پایداری» دارید؟
-شعر مقاومت، الفبای پایداری در برابر قدرت‌های اهریمنی و انسان‌ستیز است. شعری است راست‌قامت و عزت‌مدار كه در برابر دشمنان قسم خورده «انسانیت» و راهزنان «صلح» و «عدالت» و «آزادی» هرگز تن به سازش نمی‌دهند.
* از دیدگاه شما، كاركردهای عمده شعر مقاومت چیست؟
- شعر مقاومت درتبیین حقانیت ملت‌های ستمدیده و در راستای به تصویر كشیدن حماسه زیبای ایستادگی و مقاومت آنها تلاش داشته و دارد. دمیدن روح بیداری در كالبد مردم مظلوم به منظور تن ندادن به سازش و تسلیم از جمله كاركردهای این‌گونه شعر مقاومت است.
تقویت روحیه رزمندگی و مجاهدت برای ایستادگی در مقابل دشمن و به تصویر كشیدن رشادت‌ها و حماسه‌های رزمندگان و نیروهای مردمی در دفاع از باور الهی و خاك میهن برای ثبت در تاریخ و انتقال به نسل‌های آینده و تكریم و گرامیداشت یاد و خاطره جانبازان میهن و شهیدان راه آزادی از جمله درونمایه‌های شعر مقاومت است.
تحقیر دشمن زبون و ایجاد رعب و وحشت در دل آنان و نیز پاسداری از آرمان‌های ملی و پاسداشت كرامت انسانی از رسالتهای شعر مقاومت برشمرده می‌شود.
*پیشینه شعر مقاومت چگونه توضیح داده می‌شود؟
- شعر مقاومت اسلامی، برآمده از جوهره و ذات فرهنگ بالنده و انسان ساز اسلامی است. در اسلام، امام علی(ع) و امام حسین(ع) نماد مقاومت و پایداری در مقابل ظلم و كفر و شرك هستند و حماسه كربلا، گنجینه پایان‌ناپذیری كه شعر مقاومت اسلامی برای همیشه می‌تواند از آن بهره جست.
در ایران نیز، شعر مقاومت با نام بلند «حكیم فردوسی» درآمیخته است. بعد از او نیز شاعرانی چون؛ «مسعود سعد سلمان» و«ناصرخسرو» این مسیر روشن را هموار كرده‌اند.
در عصر مشروطه نیز شعر مقاومت با نام شاعرانی چون: «ملك‌الشعرای بهار»، «اشرف‌الدین گیلانی(نسیم شمال)» ... پیوند خورده است.
اگر بخواهیم پیشینه شعر مقاومت را در كشورهای عربی ردیابی كنیم، باید بگوییم كه تاریخ شكل‌گیری این شعر به قرن‌های 19 و 20 میلادی برمی‌گردد؛ سال‌هایی كه كشورهای عربی گرفتار سلطه حكومت‌های عثمانی بودند و ملیت و قومیت‌شان در معرض نابودی بود.
در این دوران شاعرانی چون: «غسان كنفانی» از فلسطین، «احمد شوقی» و «حافظ ابراهیم» از مصر و «معروف الرصافی»، «مظفر عبدالمجید النواب» و «الزهاری» و «احمد مطر» از عراق و البته «نزار قبانی» از سوریه از جمله شاعران بنامی بودند كه برای پاسداری از هویت عربی، جریان شعر مقاومت را شكل دادند.
پس از به رسمیت شناخته شدن رژیم‌ اشغالگر قدس تحت عنوان كشور اسرائیل توسط سازمان ملل متحد و‌ اشغال فلسطین توسط آن رژیم، خون تازه‌ای در رگ‌های شعر مقاومت اسلامی جاری شد و این جریان به جریانی بالنده و پویا تبدیل گردید.
* شأن شعر مقاومت امروز چیست؟
- شعر مقاومت روزگاری در برجسته كردن پیام‌های انسانی چون: صلح، آزادی، عدالت، حق طلبی و... پیشتاز بوده است. اما امروزه شاعران ما به همراه تغییر در فضای اجتماعی این‌گونه شعر را به فراموشی سپرده‌اند. در اینجا مجال پرداختن به نمونه‌های موفق شعر مقاومت را ندارم ولی پیش از این شاعران انقلاب برای پرورش شخصیت‌های دفاع مقدس تلاش می‌كردند. امروزه با توجه به دور شدن از حال و هوای جنگ این حس در شاعران كمتر دیده می‌شود. شاید دیگر كلمات حماسی آن برندگی لازم را برای انتقال پیام ندارند و رسانه‌های دیگری جای كلمات را گرفته‌اند ما دریغ سال‌هایی را می‌خوریم كه شعر مقاومت تلفیقی از حماسه و عرفان برای بیان مفاهیم انقلاب بود.
*با این حال؛ آینده شعر مقاومت را چگونه می‌توان ارزیابی كرد؟
- حضرت امام خمینی(سره) فرمودند: تا ظلم هست؛ مقاومت و پایداری هم هست. بنابراین باید گفت كه شعر و ادبیات پایداری هم از این منظر تا زمانی كه انسان بر روی كره خاكی زندگی می‌كند، پا به پای انسان به حیات خود ادامه می‌دهد و محدود كردن آن به یك دوره یا مقطع زمانی خاص، بی‌معناست. ممكن است امروز چیزی با عنوان «شعر جنگ» موضوعیت نداشته باشد، ولی «شعر پایداری» - با تعریفی كه از آن در ذهن داریم- تا ظلم و بی‌عدالتی و تبعیض هست، به حیات خود ادامه می‌دهد.
ما به‌عنوان یك انسان مسلمان كه بهره‌ای از هنر داریم، چشم به آینده موعود دوخته‌ایم؛ آینده‌ای كه خورشید مهدویت در آسمان جهان بدرخشد و مستضعفان به وراثت زمین برگزیده شوند.

بنابراین شعر مقاومت نیز از هم‌اكنون باید به افق این آینده موعود چشم بدوزد و هنرمندان برای رسیدن به قاف كمال چنین آینده روشنی،كمر به همت ببندند.
*برای نسل جدید در بر شمردن شاعران شاخص حوزه مقاومت، از چه كسانی نام می‌برید؟
-شاعرانی هم‌روزگار ما در حوزه مقاومت بیش از آن چیزی است كه در این فهرست آمده است. همه این شاعران علاوه‌بر سرایش در حوزه‌های دیگر شعر به شعر مقاومت نیز نگاهی از سر تعهد داشته‌اند. سیدعبدالله حسینی، حسین اسرافیلی، مجتبی مهدوی سعیدی، محمد رمضانی فرخانی، سلمان هراتی، علیرضا قزوه، قیصرامین پور، رضا اسماعیلی، زكریا اخلاقی، تیمور ترنج، یوسفعلی میرشكاك، سیدحسن حسینی، نصراله مردانی، حمید سبزواری، قادر طهماسبی، علی معلم، سپیده كاشانی، محمدجواد محبت ، سیمین‌دخت وحیدی، علی موسوی گرمارودی، محمود شاهرخی، حسین لاهوتی، عباسعلی براتی، محمدرضا عبدالملكیان، عباس خوش‌عمل، محمدرضا سهرابی‌نژاد و...
*در حال حاضر علاوه ‌بر سرودن، در باب ترجمه و آثار مقاومت چه می‌كنید؟
- من و خانم دكتر فرزانه رحمانیان استاد دانشگاه اهواز ترجمه شعرهای شاعر برجسته مصری را به اتمام رسانده ایم و تا ماهی دیگر منتشر می‌شود. این مجموعه «شهری از آبگینه و سنگ» اثر احمد عبدالمعطی الحجازی نام دارد. این شاعر از بزرگان شعر مصر است و در حوزه شعر طبیعت و شعر مقاومت فعالیت می‌كند.
* به بهانه این خبر، بفرمایید ترجمه آثار مقاومت چه بركاتی در بر دارد؟
- این نوع ادبیات از یك سو حامل مفاهیم و آموزه‌های اسلامی و دغدغه‌های اساسی جهان اسلام است كه می‌توان با ترجمه این آثار و مفاهیم؛ مخاطبان بسیاری را در كشورهای اسلامی صید و پیام ادبیات پایداری ایران را بین‌المللی كرد و از سوی دیگر زبان فارسی فی‌النفسه علاقه‌مندان و مخاطبان بسیاری در جهان دارد و می‌تواند حامل پیام پایداری ملت ایران برای كشورهای منطقه و حتی بین‌الملل باشد.
در ترجمه آثار باید به تبلور جلوه‌های واقعی (و نه ساختگی) و بدیع فضیلت‌های انسانی توجه خاصی داشت؛ زیرا یاری رسان مطالعات تطبیقی با آثار مشابه در فرهنگ‌ها و كشورهاست. بی‌تردید لازم است تا اثری سازنده شكل گیرد نه تخریبی.
* در پایان شعری از مجموعه‌ای كه توسط شما و خانم دكتر فرزانه ترجمه شده را ارائه می‌كنید؟
- حتما!... «شدوان» (جزیره‌ای در مصر) عنوان شعری است از احمد عبدالمعطی الحجازی كه در حوزه شعر مقاومت قرار دارد.
شدوان!
دریا، آتشفان!
ستاره به ستاره می‌رسد
شدوان اما به سرزمین دیگری وصل نمی‌شود
شب فقط به شب می‌رسد
دشمنان به دشمنان و دریا در خودش به خود می‌رسد
پس بر جزیره‌ای كه زمین مادری است، خانه بساز
و هجوم دژخیمان را تحمل كن! یا آنكه به فرار پناه‌آور
اما با فرار به قرار نمی‌رسی
تا پایان عمر در پی تاریكی خواهی بود؛ در روز
و در پی روز خواهی بود؛ در تاریكی
و در پی مخفیگاهی كه نشانه‌های چهره‌ات را در آن پنهان كنی
آنگاه چیزی نخواهی دید جز كوسه‌ها و جسدهای فراوان
و تو خود آیا كسی را كه از روی ترس دوستش داری
منكر می‌شوی
برای كدام محبوب به فرار پناه می‌بری
آیا به راستی عشق را می‌شناسی؟
دستان ما چه فریبی ساختند تا قریه‌ها و مادرها
را دودستی تقدیم دژخیمان كنیم
تا آنان را بازیچۀ دست خود سازند
نه!
ما عاشق نیستیم
ما عشق را جز به نیاز خویشتن نشناختیم
زندگی را و مرگ را
جز به نیاز خویشتن
جست‌وخیز می‌زنیم بی‌شادمانی
آن‌گونه كه رویاهامان در بیابان‌ها
و خرگوشها در قفس
ما در خویشتنِ بیمار و رنجورمان به خواب می‌رویم و می‌میریم
بی‌اختیار غفلت اختیار كرده‌ایم
بر خاك جزیره بایست
بر زمینی كه میهن به تو بخشیده است
قدم استوار كن
و كلمه شریف «نه» را تجربه كن
اینجا بگو نه! تا در هر كشوری آن را بر زبان آوری
(...)
این‌گونه باش:
تازه جوانی كه به مانند تو می‌پوشد
از مرگی به مرگی سرخ خروج كنی
كدامین مرگ پیروز می‌شود
چه كسی از خاك دفاع می‌كند
شهیدان این جزیره را یاد كن
چهره مادرت را به یاد آر
آیا مادر را و شهیدان را دوست داشتی همان سال كه به وقت
مرگِ دوست داشتنی
اجل به گرد سر ما می‌چرخد، مرگ بین دست‌های ماست
مرگ گردن‌ها را درو می‌كند
ما اما در جشنی دیوانه‌وار بر سر مرگ فریاد برمی‌آوریم
نه! راهی به سوی جزیره نیست
سایه مرگ عقب می‌نشیند
و گرد و خاك از روی سپیده‌دم پاك می‌شود
زخم خورده؛ راه رسیدن ما به تو این‌گونه بود مادر
تفنگ بر دوش؛ راه رسیدن ما به تو این‌گونه بود
جنگ در شهرهای بزرگ؛ راه رسیدن ما به تو این‌گونه بود
تا به تو ملحق شوم
به عشق جزیره


دسترسی سریع