نگاهی به برخی از معانی تعبیر "اصل" و تعبیر "اقنوم" و "التباس"

واژه "اصل" در لغت به معنای ریشه است و در معنای اصطلاحی، این تعبیر در معنای مختلفی به كار می رود كه به اهمّ آن‌ ها اشاره می‌ شود:

1398/04/25
|
15:20

نویسنده : علی شالچیان

واژه "اصل" در لغت به معنای ریشه است و در معنای اصطلاحی، این تعبیر در معنای مختلفی به كار می رود كه به اهمّ آن‌ ها اشاره می‌ شود:

الف- گاهی واژه اصل به معنای "قاعده" به كار می رود. به عنوان مثال، می گویند اصل در هنگام شك در تعلق تكلیف، برائت است.

ب- گاهی مقصود از اصل همان "دلیل و مَدرك" است. به عنوان مثال، می گویند اصل در این حكم، عقل است.

ج- گاهی مقصود از واژه اصل "رجحان" است. به عنوان مثال، گفته می شود كه اصل در كلام این است كه آن در معنای حقیقی استعمال شده است؛ مگر قرینه ای بر آن باشد كه مقصود معنای مجازی است.

د- گاهی مقصود از اصل "مبدأ و منشأ" است. به عنوان مثال، گفته می شود كه حقیقت جویی اصلش فطرت است.

اكنون نگاهی نیز به تعبیر "اُقنوم" و "اقانیم" می اندازیم.

اُقنوم یك واژه سریانی یا یونانی است و به معنایِ اصل و جوهر و شخص است. اَقانیم سه‏گانه در اعتقادات مسیحیان، عبارت از پدر، پسر و روح القدس است. از نظر حكماىِ اسكندریه، اقانیم سه‏ گانه عبارت است از: نفس كلى، عقل، واحد.

گفته اند كه افلوطین اول كسى بود كه تعبیر اقنوم و اقانیم را وارد فلسفه كرد و سپس نویسندگان مسیحىِ معاصر او این لفظ را به معناى پدر و پسر و روح القدس به كار بردند؛ زیرا در نظر مسیحیان، این اقانیم، جوهرهاى متمایز از یكدیگر است.

لفظ اقنوم در حكمت قدیم به معناى "حقیقت وجودى" به كار مى ‏رفته است؛ اما بعضى، این لفظ را از روى تمسخر، به معناى تبدیل حقایقِ وهمى یا تبدیل حقایق مجرد به حقایق وجودى، به كار برده ‏اند.

تعبیر دیگری كه امروز به بررسی آن می پردازیم تعبیر "التباس" است. التباس به معناى پوشیدگی و ابهام و عدم وضوح است. هر امر مبهمى یا براى ادراك‏ كننده مبهم است و یا به موجبِ آمیختگى و بى‏ نظمىِ اجزاء آن، به خودی خود، مبهم است. اگر التباس ناشی از آمیختگى اجزاء شى‏ء باشد، این را "التباس حقیقى" می گویند؛ ولی اگر التباس ناشى از ضعف ادراك و تشخیص میان اجزای دو شى‏ء باشد، التباس ذهنى است. امرِ مُلتبَس همان امر مبهم است كه شبهه ای در باره آن وجود دارد.

دسترسی سریع