كتاب «سلوك ما » دفاعیه ای است از عرفان و روش و منش عرفانی كه توسط علی شالچیان ناظر پژئهشگر و نویسشنده به رشته ی تحریر در آمده است . مصاحبه ی سایت رادیو فرهنگ با نویسنده ی كتاب را در زیر بخوانید
موضوعِ كتابِ «سلوك ما» چیست و انگیزه شما از نوشتن این كتاب چه بود؟
كتاب سلوك ما دفاعیه ای است از عرفان و روش و منش عرفانی. از قرون گدشته تا كنون ردّیههای فراوانی بر عرفان و روش و منش عرفانی تالیف شده است و مؤلفانِ این كتاب ها اشكالات متعددی را به عرفان و روش سالكانه مطرح كرده بودند كه متاسفانه به صورت مبسوط، پاسخ این اشكالات به رشته تحریر در نیامده بود. دیدم كه واقعا جای نگارش چنین كتابی خالی است.
از آنجا كه من در عنفوانِ جوانی از مخالفان عرفان بودم و بعدها با بررسی و دقت نظر از آن دیدگاه خود برگشتم، مناسب دیدم كه با نگارش این كتاب به كسانی كه شبیهِ گذشته من هستند، كمكی كرده باشم.
- ممكن است برای ما توضیح دهید كه سالك كیست و سیر و سلوك چیست؟
سیر و سلوك به معنایِ دیدن و رفتن است و سالك با سیر و سلوك می بیند و حركت می كند و البته دیدن نیز انواع مختلف و مراتب مختلفی دارد كه اینجا مجال بحث آن نیست.
سالك در لغت به معنای كسی است كه در حال حركت و سفر است. در اصطلاح عرفانی، سالك به كسی گفته می شود كه در جستجوی حق و حقیقت است و با سیر و سلوك می خواهد بداند كه معنایِ زندگی چیست؟ و می خواهد بداند كه كیست و از كجا آمده است و برای چه آمده است؟ و اكنون كجاست و به كجا می رود و در جایگاهی كه هست چه كارهایی باید انجام دهد و چه روشی داشته باشد؟
به بیان دیگر، سالك كسی است كه در پی این است كه دریابد كه او كیست و چه نسبتی با حضرت حق، و چه نسبتی با هستی، و چه نسبتی با خویشتنِ خویش دارد. و مسئولیت و وظیفه او در زندگی چیست؟ ابتدای سلوك و حركتِ سالكانه از آنجا آغاز می شود كه سالك هیچ چیزی را بدیهی فرض نكند و در جستجوی آن باشد كه معنایِ عمیقِ هر چیزی را بداند و حقایق را تا جایی كه مقدورش است، بفهمد.
- این پرسش ها در كتاب های دینی نیز مطرح است. میان تدیّن و سلوك و میان متدیّن و سالك چه فرقی وجود دارد؟
تدیّن عام است و سلوك خاص است. در واقع، توده متدین ها به این پرسش ها به صورت اجمالی و سطحی، می پردازند؛ اما اگر سالك باشند، به صورت تفصیلی و با عمق بیشتری به آن ها می پردازند.
من در این كتاب با استناد به آیات و روایات و ادله عقلی، اثبات كرده ام كه همان طور كه عارفان می گویند، مهمترین ابزار سالك برای سلوك و درك حقایقِ معنوی، بهره مندی از كشف و شهود است و كسانی كه از كشف و شهود به طور مستقیم یا با واسطه، بهره مند می شوند به حقایق و نكته هایی دست می یابند كه دیگران از آن محروم اند. البته، سلوك نیز راهی بی پایان است و سالك همواره می كوشد كه عمیق شود.
از این رو، سالك هرگز حق و حقیقت را منحصر در نگرشی خاص و معین كه خود دارد، نمی داند؛ زیرا قائل است كه دست بالایِ دست بسیار است و سطوحِ مختلفِ افراد نگرش هایِ آن ها را تعیین می كند و هركس بر حسب جایگاهی كه در آن قرار دارد، نگرش و رفتاری دارد. از این رو، سالك خودش را حقِ مطلق و دیگران را باطلِ مطلق نمی شمارد.
- آیا در منابع دینی نیز به سلوك و سالكان و اینكه ایشان ممتاز از توده متدینان هستند، اشاره شده است؟
- بله، در همین كتاب با استناد به آیات و روایات بیان كرده ام كه ابوذر یك متدین باایمان و صادق بود؛ اما با سلمان قابل مقایسه نبود . در روایات آمده است كه سلمان چیزهایی می دانست و نگرش هایی داشت كه اگر ابوذر از آن آگاه میشد، او را میكشت. در این كتاب با استناد به ادله اثبات كرده ام كه مراتب ایمان و عمل و مراتب نگرش بسیار مختلف است و افراد برگزیده الهی از نظر نگرش و عمل، عمیق تر از توده متدینان هستند.
- چرا كناب را در قالبِ گفتگو میان دو شخصیتِ فرضی یعنی عماد الدین و رادمنش نگاشته اید كه یكی مخالفِ عرفان و دیگری موافق عرفان و روش و منش عرفانی است؟
این نوع نگارش سبب می شود كه مطالب و مباحثِ عمیقِ كتاب خسته كننده و ملالت آور نباشد.
- چرا شخصیتی كه در كتاب نماینده گروهِ مخالف عرفان و نگرش عرفانی است كمتر سخن می گوید؟
این موضوع دو دلیلِ عمده دارد. دلیل اول این است كه هدف این كتاب پاسخگویی به اشكالات مخالفانِ عرفان و دفاع از روش و منش عرفانی است و طبیعی است كه پاسخ دهنده به اشكالات كه در مقام دفاع است، باید بیشتر سخن بگوید.
دلیل دیگر این است كه از نظر دانش و عمق نگرش، شخصیتی كه مدافع عرفان ونگرش عرفانی است حرف های زیادی در مباحثه دارد؛ اما شخصیتی كه مخالف عرفان است به سبب سطحی نگری، حرف های زیادی برای گفتن ندارد و فقط به منقولات اكتفا می كند؛ اما واقعا تمام تلاشِ خود را كرده ام كه اگر مخالفان عرفان استدلال هایی در برابر موافقان روش و منش عرفانی دارند، آن ها را حذف نكنم و بیاورم . حتی در مواردی، اشكالات و استدلال هایی كه به ذهن ایشان نمی رسیده است خودم از طرفِ ایشان مطرح كرده ام. این موضوع نیز ناگفته نماند كه من از اهل سلوك، متعصبانه دفاع نكرده ام و در مواردی نیز خودم برخی سخنان ایشان را نقد كرده ام و بارها اشاره كرده ام كه همواره جای نقد برای نقد گفتار و كردار سالكان و عارفان باز است؛ زیرا در سایه نقدها، رشد و تعالی حاصل می شود.
- منابع مورد استفاده در نگارش این كتاب ظاهرا خیلی زیاد است؟
بله، از حدود 350 منبع در نگارش این كتاب استفاده شده است.
- در این كتاب تقریبا چه تعداد از موضوعات و پرسش ها و شبهات مورد بحث و نظر قرار گرفته است؟
به صورت تقریبی ، حداقل 150 موضوع در این كتاب مورد بحث و بررسی قرار گرفته است؛ اما به برخی موضوعات با تفصیلِ بیشتری پرداخته ام و برخی موضوعات را به صورتِ فشرده و مختصر و خلاصه، بیان كرده ام.
- كتابِ سلوك ما چند صفحه است و كدام انتشارات آن را منتشر كرده است و از كجا قابل تهیه است؟
این كتاب در 423 صفحه، به اهتمام انتشارات سلوك ما، در ماه روز گذشته، منتشر شده است و افراد كنجكاو و علاقه مند از طریق مراجعه به كتابفروشی هایِ حوزه عرفان و فلسفه می توانند آن را تهیه كنند و از طریق كتابفروشی هایِ اینترنتی نیز قابل تهیه است.
- اگر سخنی ناگفته دارید و مایل هستید كه بیان كنید بفرمایید.
مطالب ناگفته بسیار است، اما خوب است كه به این نكته اشاره كنم كه خواننده این كتاب اگر از ویژگی هایِ نگرش عرفانی اطلاع نداشته باشد، پس از مطالعه كتاب، به شناختی اجمالی از آن، دست پیدا می كند.