داستان فرهنگ : داستانهای شگفت انگیز اثر ادگارد آلن پو « داستان های شگفت انگیز»

داستان‌های شگفت‌انگیز مجموعه‌ای از داستان‌های ادگار آلن‌پو نویسنده برجسته آمریكایی است. داستان‌هایی به‌واقع شگفت‌انگیز كه مانند سایر داستان‌های او مخاطب را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

1398/03/28
|
15:43

درباره ی نویسنده :ادگار آلن‌پو نویسنده برجسته آمریكایی در سال 1809 در بوستون متولد شد. او نویسنده، شاعر و منتقد پایه‌گذار جنبش رمانتیك بود. پدر و مادرش هردو بازیگر بودند اما در كودكی آن‌ها را از دست داد و تحت سرپرستی جان آلن درآمد. تا نوجوانی نزد آن‌ها ماند و بعد به دلیل اختلافاتی كه با آن‌ها داشت تركشان كرد. ادگار به دلیل هزینه بالای تحصیل نتوانست به دانشگاه برود به ارتش رفت و كار نویسندگی را نیز هم‌زمان آغاز كرد و توانست سبك خود را به دست آورد.
او كه بیشتر شهرتش را مدیون داستان‌های كوتاهش است، كارهایش بیشتر در سبك پلیسی و جنایی و خوفناك و فرانكشتاینی است. از آثار ادگار آلن‌پو می‌توان به قتل‌های خیابان مورگ، برنیس، گربه سیاه، زوال خاندان آشر، سوسك طلایی، لیژیا، به هلن، قورباغه، تیمور لنگ، سایه، جنایت در كوی غسالخانه، كلاغ و... اشاره داشت. او در سال 1849 در مریلند درگذشت.

داستان‌هایی كه مانند بیشتر آثار او بر پایه مسئله‌ای علمی نوشته‌شده‌اند و او در حال كشف وقایعی در پس تمام ماجراهاست. وقایعی كه گاه مخاطب را تعجب وامی‌دارد و گاه به وحشت. او در دل این داستان‌ها رمز و رازهایی را برای مخاطب به نمایش می‌گذارد كه در نوع خود جذاب و شنیدنی است همچنین نوعی فلسفه و جهان‌بینی خاص را می‌توان در پس آثار او مشاهده كرد. داستان‌های این كتاب شامل: جنایت‌های دوگانه در كوچه مورگ، سوسك طلایی، نامه سرقت شده، سقوط در گرداب مالستروم، دست‌نویس پیداشده در یك بطری، ماجراهای بی‌مانند شخصی به نام هانس پفال، یادداشت‌های روزانه درباره سفر با بالون، حقیقت قضیه آقای والدمار، خاطرات آقای اوگست بدلو، جلوه‌های خواب مغناطیسی، مورلا، متسن گرستین، لی جیا، است. داستان مورلا ماجرای مردی است كه عاشق همسرش مورلا است. این داستان بر پایه نظریه هویت شیلینگ نوشته‌شده است. این نظریه عنوان می‌كند كه هویت انسان یك جوهر متفكر است و همواره از عقل و فكر پیروی می‌كند. راوی این داستان این سؤال برایش به وجود می‌آید كه آیا انسان پس از مرگ برای همیشه از بین می‌رود؟ او كه عاشق همسرش بود ناگهان آرزوی مرگ او را در سر می‌پروراند.
همسرش در هنگام زایمان دخترشان می‌میرد و مرد متوجه می‌شود كه همسرش پس از مرگ زندگی جاودانه دارد و خودش نیز قرار است با درد و رنج زندگی كند. دختر عجیبشان كه دچار پختگی زودرس است تا ده‌سالگی نامی ندارد و پس از ده سال گویی به پدرش الهام می‌شود كه او را مورلا صدا بزند. داستان یادداشت‌های روزانه درباره سفر با بالون درباره اولین مسافران بالون بر فراز اقیانوس است. هانس پفال شخصی كه معتقد است با بالون به كره ماه سفركرده است. اوگست بدلو غرق در حقیقت و رؤیا و ناتوان از تشخیص آن است. متسن گرستین مردی كه اسبی عجیب‌وغریب دارد و... .

بخش از این داستان جنایت‌های دوگانه در كوچه مورگرا را در زیر بخوانید :



استعدادهای روحی كه با اصطلاح تجزیه‌وتحلیل مشخص می‌شوند، فی‌نفسه خیلی كم قابل‌تجزیه و تحلیل هستند. ما این نیروها را فقط بر اساس نتایج آن‌ها ارزیابی می‌كنیم. آنچه ما درباره آن‌ها و در میان سایر ملل میدانیم این است كه این نیروها برای كسی كه به میزان قابل‌توجهی از آن‌ها را در اختیار دارد، سرچشمه لذت‌های سرشاری به شمار می‌رود. همچنان كه انسان نیرومند از قدرت خویش خرسند بوده و با تمرین‌هایی كه عضلات را به كار وامی‌دارد، خود را تكمیل می‌كند، به همان نحو تحلیل‌گر نیز بلندآوازگی خویش را در آن‌گونه فعالیت‌های روحی می‌یابد كه كار آن پی بردن به گه مطالب است. او لذت خود را حتی در پیش‌پاافتاده‌ترین موقعیت‌ها كه سبب به كار گرفتن استعداد وی می‌شود، بازمی‌یابد. چنین فردی دیوانه‌وار شیفته معماها، جناس‌های پیچیده لفظی و خطوط هیروگلیف می‌باشد. در هریك از راه‌حل‌ها قدرت زیركانه‌ای به كار می‌برد كه ازنظر عامه مردم حالت خارق‌العاده پیدا می‌كند. نتایجی كه از به‌كارگیری ماهرانه نفس و از جوهر روش او حاصل می‌شود حقیقتاً حالت ظاهری یك مكاشفه را دارد.
نیروی سرشار این قریحه حل‌وفصل معضلات، شاید از مطالعه ریاضیات و خصوصاً از مطالعه بالاترین و مهم‌ترین رشته این علم یعنی ریاضی تحلیلی كسب می‌شود كه به نادرست و فقط به خاطر عملیات قهقرائی و مبتذلی كه تصور می‌شود جوهر تحلیل به معنای عالی كلمه می‌باشد به این نام معروف گشته است. زیرا به‌طور خلاصه هر محاسبه‌ای فی‌نفسه یك تحلیل نیست. مثلاً یك شطرنج‌باز خیلی راحت محاسبه را بدون تحلیل گری انجام می‌دهد. ازاینجا نتیجه می‌شود كه اثرات بازی شطرنج بر روی خصوصیت ذهنی خیلی بد ارزیابی‌شده است. من در اینجا قصد ندارم رساله‌ای در مورد تحلیل بنویسم، فقط می‌خواهم در ابتدای ماجرایی نسبتاً عجیب، ملاحظاتی بی‌طرفانه ارائه دهم كه می‌تواند برای آن به‌عنوان پیش گفتار به كار رود.

مدت‌هاست كه از تأثیرات بازی ویست بر روی استعداد حسابگری در افراد بحث می‌شود. و بوده‌اند افرادی باقدرت فكری فوق‌العاده كه ظاهراً لذت غیرقابل دركی از این بازی در خود احساس نموده و به شطرنج، به‌عنوان یك بازی سبك توجهی نداشته‌اند. درواقع هیچ بازی دیگری مانند ویست وجود ندارد كه قریحه تحلیل گری را تا این اندازه به كار اندازد. بهترین بازیكن شطرنج در دنیا چیزی جز یك بازیكن شطرنج نمی‌تواند باشد. اما مهارت در بازی ویست، قدرت موفقیت در كلیه محاسبات احتمالی و استقبال از خطرات: اهمیت خاصی را كه طی آن روح باروح دست‌وپنجه نرم می‌كند، ایجاب می‌نماید. هنگامی‌كه از مهارت صحبت می‌كنم، منظورم آن نوع تكامل در بازی است كه شامل تیزهوشی و دقتی می‌شود كه می‌توان آن را به‌طور منصفانه در موارد گوناگون به كار گرفت. این موارد نه‌تنها گوناگون بلكه پیچیده نیز هستند و اغلب خود را در اعماق فكر كه مطلقاً دور از دسترس یك هوش معمولی می‌باشد، مخفی می‌نمایند.
با دقت ملاحظه كردن، یعنی مشخص به خاطر آوردن، - و از این نقطه‌نظر، - یك بازیكن شطرنج كه برخوردار از دقتی بسیار نیرومند باشد، خیلی خوب می‌تواند ویست بازی كند. زیرا قواعد هویل» كه خود فقط بر پایه ساختار بازی پی‌ریزی شده است به‌سادگی و به‌طورمعمول قابل‌درك و فهم می‌باشد.

دسترسی سریع