داستان فرهنگ : « پروانه و تانك » اثر ارنست همینگوی «پروانه و تانك»

كتاب «پروانه و تانك» توسط نویسنده برجسته آمریكایی؛ «ارنست همینگوی» به رشته تحریر درآمده است. این كتاب شامل 4 داستان پیرامون جنگ داخلی اسپانیا است

1398/03/22
|
15:59

درباره ی نویسنده : ارنست میلر همینگوی؛ نویسنده، رمان‌نویس و روزنامه‌نگار موفق و سرشناس ایالات‌متحده آمریكا در 21 ژوئیه 1899 در اوك پارك چشم به جهان گشود. وی به همراه خانواده‌اش در شمال میشیگان می‌زیست. وی پس از به پایان رساندن تحصیلات دوره متوسطه خود و با آغاز جنگ جهانی اول داوطلب حضور در میدان‌های جنگ شد، اما به دلیل ضعف بینایی مانع از حضور مستقیم او در میدان‌های جنگ شدند، در عوض به عنوان راننده آمبولانس خدمت نمود و در نهایت نیز به شدت مجروح شده و راهی بیمارستان شد. وی در طول سال‌های 1921 تا 1926 به عنوان نویسنده‌ای موفق به همگان معرفی شد.
از وی به عنوان یكی از بنیان‌گذاران سبك ادبی به نام وقایع‌نگاری یاد می‌شود. از جمله دیگر آثار این نویسنده می‌توان به سه داستان و ده شعر، تپه‌های سبز آفریقا، پیرمرد و دریا، داشتن و نداشتن، مردان بدون زنان، در زمان ما، زنگ‌ها برای كه به صدا درمی‌آیند، بهترین داستان‌های جنگ تمام زمان‌ها، پاریس جشن بیكران، داستان‌های كانزاس سیتی استار، جزایر در طوفان، باغ عدن، حقیقت در اولین تابش، تابستان خطرناك، در امتداد رودخانه به سمت درخت‌ها، ستون پنجم و چهل‌ونه داستان كوتاه، مرگ در ساعت یك بعد ظهر، وداع با اسلحه، خورشید همچنان می‌دمد، برنده هیچ نمی‌برد و... اشاره نمود.
كتاب «پروانه و تانك» توسط نویسنده برجسته آمریكایی؛ «ارنست همینگوی» به رشته تحریر درآمده است. این كتاب شامل 4 داستان پیرامون جنگ داخلی اسپانیا است. در واقع نویسنده در این كتاب به بیان تأثیرات جنگ بر روی زندگی مردم پرداخته است. به گفته برخی از صاحب‌نظران، كتاب پروانه و تانك حاصل چهار بار سفر ارنست همینگوی به كشور موردعلاقه‌اش؛ اسپانیا پیرامون آغاز جنگ داخلی اسپانیا طی سال‌های 1937 تا 1939 میلادی است.
خبرچینی: اولین داستان این كتاب در یك كافه به نام چیكوته روایت می‌شود، چیكوته یكی از كافه‌های قدیمی و پر مشتری مادرید به شمار می‌رود، با آغاز جنگ داخلی اسپانیا یكی از خدمتكارهای آن تصمیم می‌گیرد تا یكی از مشتریان قدیمی مغازه را لو بدهد.
4 داستان این كتاب به شرح زیر است :
پروانه و تانك: در دومین داستان كتاب نیز شاهد مرد خوشحال و سرزنده‌ای هستیم كه شادی خود را از طریق پخش كردن عطر به این و آن در یك كافه ابراز می‌كند.
شب قبل از نبرد: شخصیت اصلی این داستان فردی به نام ال است كه فردا مبارزه سختی را در پیش دارد.
در زیر ستیغ: در چهارمین داستان این كتاب، طی یك حمله تعدادی از فیلم‌برداران به سنگر سربازان جنگی پناه برده‌اند و در آنجا از نزدیك شاهد ترس‌ها، عقاید و رشادت سربازان هستند.
قسمتی از كتاب پروانه و تانك را در زیر بخوانید :
به عقیده‌ی من، در همان لحظه‌ی حمله، عصبانی بودن، شاید بهترین شكل بودن است. وقتی همه‌چیز روبه‌راه باشد و تو خودت پكر باشی، یك گیلاس حالت را جا می‌آورد؛ اما وقتی‌كه اوضاع ناجور باشد و تو سرحال، یك گیلاس كاری نمی‌تواند بكند جز اینكه موضوع را برایت باز هم روشن‌تر بكند. وقتی آن‌ها را دم تانك‌ها، كاسكت به سر می‌بینی به نظر تانك ران می‌آیند. وقتی داخل تانك می‌شوند، باز هم قیافه‌ی تانك ران را دارند؛ اما وقتی دریچه را می‌بندی، آن تو، انگارنه‌انگار، اصلاً تانك ران نیستند. می‌فهمیدم كه چگونه یك مرد ناگهان، آشكارا، ابلهانه بودن مرگ را در یك حمله‌ی نافرجام می‌بیند و یا در دم و به روشنی آن را می‌بیند، ابلهانه بودنش را می‌بیند، می‌بیند كه واقعیت چگونه است، به راحتی عقب‌گرد می‌كند، از آن دور می‌شود. در جنگ خیلی پیش می‌آید كه آدم دروغ بگوید و وقتی هم پیش آمد كه دروغ بگویی باید به سرعت این كار را بكنی و به بهترین وجه.

آن موقع در مادرید، در خانه‌ای ویران از گلوله‌باران‌ها كار می‌كردیم كه مشرف بود به كاسا دل‌كامپو. پایین پای ما نبردی در جریان بود. دامنه‌اش را می‌دیدی كه گسترده می‌شد تا زیر پایت و بالای تپه‌ها می‌توانستی بویش را بشنوی، می‌توانستی غبارش را مزه كنی؛ و بانگ آن پرده‌ی بزرگ لغزانی بود از آتش تفنگ‌ها و مسلسل‌های خودكار كه بالا می‌آمد و پایین می‌رفت و همراه با آن، سررسیدن غرش توپ‌ها و غریو و خروش خمپاره‌ی آتشبارهایی كه از پشت سر ما پرتاب می‌شدند و طنین خفه‌ی انفجارشان و پس از آن ابرهای زرد پیچان غبارشان. برای یك فیلم‌برداری، درست‌وحسابی اما خیلی دور بود. سعی كرده بودیم نزدیكش بشویم، ولی تك‌تیراندازها مرتب دوربین فیلم‌برداری را هدف می‌گرفتند و نمی‌شد كار كرد. دوربین فیلم‌برداری قیمتی‌ترین چیزی بود كه داشتیم و اگر داغانش می‌كردند، كارمان ساخته بود. مسلماً هر كار خیری را كه در زندگی بتوانی بكنی به كردنش می‌ارزد.

دسترسی سریع