تعداد اندكی سفرنامه به قلم زنان در تاریخ ثبت شده و یكی از مهمترین و پر احساس ترین آنها، سفرنامه عالیه خانم شیرازی ست.
نویسنده : مهرنوش محتشمی
در روزگار قدیم و زمانی كه وسایل ارتباط جمعی به زندگی انسان راه نیافته بودند، سفرنامه ، رسانۀ مهمی به حساب میآمد. عیار هر سفرنامه را هم نه تنها مسیر و مقصد و ماجراها بلكه دقت سفرنامهنویس تعیین میكرد. میزان كنجكاوی ذاتی مسافر و اینكه چقدر در نوشتن جزئیات وقت و حوصله صرف كرده، در ماندگاری متن مؤثر بود. در میان سفرهای گوناگونی كه با هدفهای متفاوت در زمان قاجار انجام میشد، سهم زنان فقط سفرهای زیارتی بود و طبق اسناد، كمتر فرصتی پیش میآمد تا زنان قاجاری، كشورهای دیگر جهان را هم ببینند.
در سفر اول ناصرالدینشاه به فرنگ، از گروه صدنفرۀ همراهان شاه تنها چهار نفر زن بودند: انیسالدوله سوگلی شاه و سه ندیمۀ او. سفر این چهار نفر هم به خاطر تفاوت فرهنگی به نتیجه نرسید. انیسالدوله تا مسكو همراه شاه بود اما برای گریز از دردسرها از مسكو به ایران بازگردانده شد، بیآنكه پای از هودج زمین بگذارد. اما سفرهای مذهبی به كشورهای همسایه این مشكلات فرهنگی را نداشت. منابع بهجامانده نشان میدهد زنان از مسافران همیشگی مكه و عتبات بودهاند و تعدادشان به قدری قابل توجه بود كه رسالههایی با عنوان راهنمای سفر حج مخصوص زنان در آن سالها منتشر شد. اولین سفرنامۀ حج زنان كه به آن دسترسی داریم در عصر صفوی و به نظم نوشته شده است و سفرنامههای بعدی مربوط به دورۀ قاجارند.
یكی از سفرنامههای زنانهی مهم باقی مانده ، سفرنامۀ عالیه خانم شیرازی ست كه همزمان با حكومت ناصرالدینشاه نگاشته شده است. در بخش اول نویسنده در مورد شروع سفرش از كرمان، رفتن به بمبئی و سختیها و ماجراهای سفر حج و عتبات مینویسد. در بخش دوم با پایان سفر حج و رسیدن به تهران نوع نگارش سفرنامه تغییر میكند. در تهران نویسنده مدتی طولانی در دربار ناصری میماند. روزنگاریهای دقیق نویسنده به عنوان یك غریبه از دربار ناصری، تصویر خواننده از وضعیت حاكمیت در آن دوره را كامل میكند. اطلاعات رسیده زندگی پادشاهان قاجار به طور معمول از نوشتههای نزدیكان شاه به دست میآید اما نویسندۀ این سفرنامه از آشنایان دور خانوادۀ شاه بوده و به خاطر سكونت در كرمان مراودۀ زیادی با آنها نداشته است. به همین دلیل آنچه در این برخورد از دربار و حرمسرای ناصرالدین شاه دیده و نوشته، با روزنگاریهای دیگر، متفاوت است.
در ابتدا قرار بوده آقای ولیخان كه در این سفر همراه عالیه خانم بوده این سفرنامه را بنویسد. نسخۀ خطی هم با دستخط ولیخان شروع میشود به این شرح:
«مشغولیاتی بهتر از این ندیدیم كه بعد از رسیدن به منزلها و رفع خستگی نمودن، شرخ قضایای هر منزل و فرسخهای آنها و دهات و مزارعی كه در راهها دیده میشود، به طور روزنامه بنویسم كه هم كتابچه شود و هم یادگاری در این صفحه روزگار بماند».
اما با توجه به تغییر دستخط و توضیحات صفحۀ بعد مشخص میشود كه ولیخان به دلیل بیحوصلگی سفرنامه را نمینویسد و به ناچار عالیه خانم شیرازی نوشتن را ادامه میدهد و می نویسد: «مجبور شدم لابد به این خط نخس خودم شرح حالی بنویسم كه یادگار بماند».
یادداشتهای عالیه خانم از او تصویر زنی شجاع، مستقل و جسور را ساخته كه بدون همراهی شوهر و فرزندان عازم سفری سخت و طولانی شده، برای به دست آوردن آنچه میخواسته گاهی با مردان جنگیده، گاهی وارد مذاكره شده و گاهی راهش را جدا كرده است. عالیه خانم شیرازی با بزرگان و افراد سرشناس آشنایی داشته و در سفرش با آنها دیدار كرده است. در سامرا به خانۀ میرزای شیرازی میرود و در تهران مهمان ناصرالدین شاه میشود. جنگیشاه، پسر آقاخان محلاتی در بمبئی، برایشان گاری میفرستد و نصیرلشكر در كرمانشاه از او پذیرایی میكند.
بخش مهمی از حُسن این سفرنامه، مربوط به حس زنانگی نویسنده است كه از تمام وجنات عبارات آشكار است. زنی با وجوهی گسترده، هم تلاشگر، هم فكور، هم پر احساس و پرجاذبه، هم لطیف و هم پرنفوذ. زنی كه وقتی به تهران میآید، مدتها در اندرونی ناصرالدین شاه به رتق و فتق امور دختران و ازدواج آنان می پردازد. سفرنامه ی او سرشار از دادههای با ارزش از هر آنچیزی است كه بر سر راه او بوده است. یك سفرنامه ی كامل و پر احساس.
نسخۀ خطی این سفرنامه در كتابخانۀ مركزی دانشگاه تهران نگهداری میشود و به مجموعۀ امام جمعۀ كرمان تعلق دارد