از بیدل آثار بسیاری به نظم و نثر بر جای مانده است. این آثار بارها در هندوستان ، پاكستان و ایران و تاجیكستان به چاپ رسیده است.
نویسنده : علی شالچیان
از بیدل آثار بسیاری به نظم و نثر بر جای مانده است. این آثار بارها در هندوستان ، پاكستان و ایران و تاجیكستان به چاپ رسیده است.
اولین منظومه عرفانی بیدل مثنوی "محیط اعظم" است كه در سال 1078 ق به پایان رسید. محیط اعظم را باید ساقی نامه ای عرفانی دانست. در این منظومه بیدل آشكارا تحت تأثیر فصوص الحكم اثر مهم ابن عربی است. بیدل هستی را میخانه ای می داند كه ساقی آن حق است و آدمی مست ازل و ابدش است. این مستی در واقع مستی عشق و یقین وآگاهی است ، و نشان از رابطه سرمدی خداوند و انسان دارد.
یكی از منظومه های عرفانی بیدل مثنوی بلند "طلسم حیرت" است كه درسال 1080 به نظم كشیده شده است. این منظومه را بیشتر باید گشت و گذاری باطنی و عرفانی در درون آدمی تلقی كرد. انسان شناسی بیدل به ویژه در این اثر نمود ویژه ای دارد. او پس از بحث های مقدماتی هستی شناسانه به انسان روی می كند. در این سفرنامه روحانی ، بیدل سیری در كالبد بشری دارد.
"طور معرفت" مثنوی بلند دیگری است كه بیدل در سال 1099 در نواحی مركزی هند سروده است. در این مثنوی بیدل به شكلی رمزی ـ مثالی در طبیعتی كه به گونه ماورای طبیعی تصویر و تفسیر می گردد، حقیقتی را مشاهده می كند كه در مظاهر و مخلوقات ظهور كرده است.
مهم ترین منظومه بیدل مثنوی عرفان اوست . این منظومه در سال 1124 سروده شده است. منظومه عرفان با تبیین رابطه خداوند و انسان ، بر مبنای عشق آغاز می شود. بیدل چنان كه رسم عارفان و سالكان است مطالب خویش را با داستان پردازی های خاص همراه می كند و به مراتب وجود بر مبنای نگرش عارفان می پردازد . بیدل در این اثر به داستان های هندوان نیز اشاره می كند، و برخی از مسائل داستان نویسی معاصر مثل سیالیت ذهن و زمان نیز در آثار او دیده می شود. به طور كلی، اندیشه های بیشتر عرفای بزرگ را در این مثنوی می توان مشاهده كرد، اما بی شك تأثیر آرا و آموزه های ابن عربی ، به ویژه نظریات وحدت وجودی او، بیش از دیگران است.
از بیدل آثاری به نثر نیز باقی مانده است. مهم ترین آن ها "چهار عنصر" است كه زندگینامه بیدل به قلم خود اوست. بیدل این اثر را از سال 1091 تا 1106 نگاشته است . وی نثر خویش را با شعر ممزوج كرده است و جای جایِ آن به غزل ها، رباعی ها، مثنوی ها و قطعه هایش استناد كرده است . چهار عنصر ، چنان كه از نام آن پیداست ، اشاره به آب و باد و خاك و آتش دارد. بیدل آدمی را برآیند این چهار عنصر برمی شمارد و لذا زندگینامه نویسی درباره بشر را شرح چهار عنصر می داند. بیدل به مناسبت در زندگینامه اش به بحث های خود با علما و دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان اشاره می كند كه به لحاظ شناخت اندیشه ها در هند مهم است . تجربه های خاص عرفانی او و استادانش نیز در كتاب نقل می شود. نثر خاص بیدل در این كتاب رنگ و بوی شاعرانه دارد و قدری متكلفانه به نظر می رسد.
كتاب "نكات" اثر منثور دیگر بیدل ، در واقع بیانیه اعتقادی اوست كه نظریات و آموزه های اساسی و اصلی عرفان بیدل را شامل می شود. كتاب نكات همچون چهار عنصر ، با سروده های بیدل آمیخته است، اما نثر روان تری دارد. این اثر بهترین متن برای فهم آرای فلسفی و عرفانی بیدل است .
از بیدل نامه هایی نیز باقی مانده كه به "رقعات" مشهور است . این نامه ها خطاب به دوستان و برخی امیران محلی نوشته شده است . در این نامه ها نیز غلبه جنبه های عرفانی ، اخلاقی و مذهبی كاملاً آشكار است.