بهار پیام آور شادمانیست... و نیاكان فرهمند و فرهیخته ما چه نیكو پیشانی سال را این زنده شدن طبیعت قرار داده اند و نوروز نامش نهاده اند... چه نام مقدس و پرمعنایی.
نخستین روز سال نو با استاد غزل سعدی
نویسنده :ارسطو جنیدی
درود بر شما یاران. عید نوروز باستانی بر همه شما ایرانیان ساكن در ایران فرهنگی خجسته باد.
بهار تجلی والاترین شكوه قدرت كردگار بزرگ است. بهار، رستاخیر نستوه طبیعت و زندگی است.
بهار پیام آور شادمانیست... و نیاكان فرهمند و فرهیخته ما چه نیكو پیشانی سال را این زنده شدن طبیعت قرار داده اند و نوروز نامش نهاده اند... چه نام مقدس و پرمعنایی.
در ادبیات ما به عنوان بهترین بروز و ظهور استعداد هنری قوم ایرانی، ستایش بهار و نوروز بسامد بسیار بسیار بالایی دارد.
در ادبیات ما و اشعار ناب و آبداری چون شعرهای دلپذیر سعدی؛ ستایش نوروز زیبا از سویی گرامیداشت درایت بی مانند نیاكان كهن ما ایرانیان است. و از سویی دیگر شیفته شدن به نقاشی سحرانگیز آن خلاق بی همتا كه خداوند جهانیان است.
نوروز طیلعه اوج شادمانی و شادیست. نوروز آغاز پادشاهی خورشید است بر زمینی فسرده و دمیدن دوباره روح زندگی در آن. پس هم به سبب سنت بودن نوروز و هم به سبب درخشش زیباترین زیباییهای طبیعت، سزاوار ستایش است:
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به كام دوستان و بخت پیروز
سعدی به عنوان شاعری انسان محور كه دائماً دغدغه خوشبختی و سعادت دنیوی و اخروی انسانها را دارد، بلافاصله در بیت دوم این غزل دست به دعایی زیبا بر می دارد و بر شادمانی شعر می افزاید:
مبارك بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز
و شاعری چون سعدی توصیف دلنشین طبیعت را نیز برای پرمایه تر كردن اثر شگرف خویش، در متن غزل می افزاید تا از آمدن نوروز زیبا، تصاویری ساده اما دلكش و شد هم خلق كرده باشد:
چو آتش در درخت افكند گلنار
دگر منقل منه آتش میفروز
چو نرگس چشم بخت از خواب برخاست
حسد گو دشمنان را دیده بردوز
بهاری خرم است ای گل كجایی
كه بینی بلبلان را ناله و سوز
در ادامهء ترسیم این نقاشی شورانگیز با قلمِ واژگان سعدی، تابلوی بزرگی از زیبایی و نیز عبرت هم پیش چشم ما نقش می بندد. آری عبرت... واژه مقدسی كه شاعران و نویسندگان آن را یكی از راهنمایان رسالت هنری و انسانی خویش می شمرند.
شاعر در هر پدیده ای به چشم عبرت می نگرد و صرفاً به ستایش زیبایی بهار اكتفا نمی كند. شاعری به عظمت هنری سعدی، در دلِ عید سعید نوروز تذكر و عبرت می یابد:
جهان بی ما بسی بودهست و باشد
برادر جز نكونامی میندوز
نكویی كن كه دولت بینی از بخت
مبر فرمان بدگوی بدآموز
منه دل بر سرای عمر سعدی
كه بر گنبد نخواهد ماند این جوز
و در اوج شادمانی نیز باید از عقلانیت و عبرت مدد جست و نباید گذر زمان و رفتن ازین عالم را از یاد برد:
دریغا عیش اگر مرگش نبودی
دریغ آهو اگر بگذاشتی یوز
پس در اندیشه شاعر بسیار بزرگی چون سعدی شیرین سخن، تبریك نوروزی تنها واژه ای گذرا نیست مانند اكثر ما؛ بلكه در عین دیدن و دلبستن به زیباییهای طبیعت، وظیفه های انسانی ما را نیز یادآوری می كند.
... و چه نیكو خواهد بود كه این آمدن نوروز را با خواندن و عاشق شدن به شعر این شاعران و مفاخر ایران زمین توامان كنیم.... ایدون باد....
باز هم نوروز جاویدان بر عاشقان ایران مبارك و خجسته باد.