حكمت و فلسفه در ایران باستان ( بخش دوم) حكمت و فلسفه در ایران باستان (بخش دوم)

در بخش اول از این نوشتار مطالبی درباره حكمت و فاسفه در ایران باستان تقدیم شما شد و در این بخش آن را پی می گیریم.

1398/01/13
|
13:42

نویسنده : علی شالچیان

فرهنگ و دانش و حكمت و اندیشه چیزی نیست كه از سوی یك نفر یا یك گروه به صورت یك سویه به جریان بیفتد، بلكه فرهنگ های مختلف و اندیشه ها مختلف بر هم اثرگذار بوده است. در این میان حمت ایران باستان و حكمت یونان نیز از هم اثر پذیرفته اند؛ و البته، همواره كمال در تضاربِ آراء حاصل می شود و همواره اندیشه ها در تقابل و رویارویی، نواقص خود را تكمیل و نقاط ضعف خود را اصلاح می كنند.

حق بزرگی كه حكمتِ ایران باستان بر گردنِ حكمت ایرانِ پسا باستان دارد این است كه قبل از ظهور اسلام و شكل گیری فلسفه اسلامی، مقدمات انتقال حكمت یونان را به شرق فراهم آورده بود. از طرفی شاهان ایرانی به حكمت یونانی ابراز علاقه می كردند و افرادی را بدین منظور، مأمور گردآوری كتب می ساختند و از طرف دیگر، بر اثر لشكر كشی ها و جنگ های بین ایران و روم، خود به خود مقدمات تبادل فكر و فرهنگ فراهم می آمد.

افزون بر این، پناهنده شدن عده ای از دانشمندان یونان به ایران بر اثر سخت گیری های امپراطور روم، به امر انتقال حكمت غرب به شرق سرعت بخشید و مهم تر از همه، تأسیس مركز علمی جندی شاپور و رونق گرفتن آن موجب شد كه توجه دانش پژوهان بلاد مختلف از همه سو به ایران و جندی شاپور معطوف شود. این مركز علمی، رونق خود را حتی تا مدت ها پس از فرمانروایی اسلام درایران حفظ كرد و سهم به سزایی در شكل گیری و بسط فرهنگ جدید اسلامی داشت.

ابن خلدون، جامعه شناس و مورخ بزرگ جهان اسلام، در مقدمه كتاب خود، درباره ایران قبل از اسلام و نقش آن در انتقال حكمت به یونان، نوشته است:

ایرانیان بر گونه ای بودند كه شأن علوم عقلى در نزد آن ها عظیم بود و دایره آن علوم در كشور ایشان توسعه یافته بود؛ زیرا حكومت ایشان بسیار پهناور بود و همچنین گویند كه این علوم پس از آن كه اسكندر، دارا را كشت و بر كشور كیانیان غلبه یافت، از ایرانیان به یونانیان رسید؛ زیرا اسكندر بر كتب و علوم بى‏ شمار و بی حد و حصرى از ایشان دست یافته بود و چون كشور ایران به دست اعراب فتح شد و كتب بسیارى در آن سرزمین یافتند در این میان، سعد بن ابى وقاص به عمر بن خطاب نامه‏اى نوشت تا درباره كتاب های به غنیمت درآمده، كسب تكلیف كند و او در پاسخ به وى نوشت .


البته، از سوی دیگر، بر اثر مواجهه حكمت زرتشتی و مانوی و یونانی و اسلامی و یهودی نوعی مباحث كلامی- فلسفی ظهور كرد كه به گونه ای آثار آن را در مكتب اشراق و حكمت متعالیه كه دو مكتب فلسفه ایرانی بودند می‌ توان مشاهده كرد.

از جمله مهم ترین فلاسفه ایرانیِ پسا باستان می‌توان به ابن سینا و فارابی و شهاب‌الدین سهروردی، ابوالقاسم فندرسكی و بابا افضل كاشی و میرداماد و ملاصدرا شیرازی و ملا هادی سبزواری اشاره كرد.

دسترسی سریع