یكی از كسانی كه درباره ایران سفرنامه نوشته ، خانیكوف است. او اولین اروپاییست كه درباره خاقانی شروانی اثری تحقیقی تالیف كرده است.
نویسنده: مهرنوش محتشمی
جغرافی دان و خاورشناس روسی ، نیكلای ولادیمیروویچ خانیكوف در سال 1819 و به روایتی در 1822 میلادی در سنپترزبورگ به دنیا آمد.
پس از تحصیل در همان شهر و ادامه تحصیل در پاریس و بازگشت به روسیه ، به استخدام دولت درآمد و در ایالات مختلف روسیه خدمت كرد . در سال 1841 میلادی به هیئتی پیوست كه به سرپرستی یك مهندس معدن عازم آسیای میانه برای مذاكرات سیاسی بود. حاصل اقامت چند ماهه خانیكوف در بخارا، كتابی ارزشمند درباره خاننشین بخارا بود. این اثر نخستین تحقیق موثق درباره اوضاع طبیعی و اقلیمی بخارا ، تركیب قومی اهالی، خصوصیات كشاورزی ، نظام اداری و حیات فرهنگی مردم آن است .
خانیكوف به سبب علاقه مندی به مطالعات درباره خاورزمین، به فراگیری زبانهای شرقی به طور خودآموز ادامه داد. پس از بازگشت به سنپترزبورگ، در وزارت امورخارجه به كار پرداخت و مأمور رسیدگی به امور اقوام چادرنشین شد و در اوایل 1845 میلادی برای كار در دفتر سیاسی اداره كل نواحی ماورای قفقاز به تفلیس انتقال یافت. مأموریت جدید به وی امكان داد كه درباره مباحث مختلف مرتبط با اسلام و چگونگی انتشار آن در قفقاز تحقیق كند و مقالاتی در این زمینه بنویسد.
خانیكوف در همین دوره به دستور حاكم قفقاز با سفر به نواحی مختلف قفقاز جنوبی به جمعآوری اطلاعات درباره روحانیان مسلمان پرداخت و نظامنامه ای تهیه كرد كه طرح تأسیس محاكم شرعی در ماورای قفقاز در آن پیشبینی شده بود. حكومت تزاری این نظامنامه را به اجرا درنیاورد، اما شورای اداره كل نواحی ماورای قفقاز به آن توجه كرد.
خانیكوف حاصل سفرش به نواحی كردنشین ایران را در مقاله «سفر به كردستان ایران » ارائه كرد.
خانیكوف كه در این سالها عضو وابسته فرهنگستان علوم روسیه شده بود، «برخی كتیبه های اسلامی شهر باستانی آنی و حوالی باكو» را نیز منتشر كرد.
از جمله كارهای خانیكوف كشف كتیبه فارسی یرلیغ ابوسعید بهادر در مسجد آنی بود كه اهمیت خاصی داشت. او همچنین نسخ خطی زیادی را كشف و گردآوری و در خبرنامه فرهنگستان علوم و مجلات علمی دیگر معرفی كرده است. بخش سوم تاریخ رشیدالدین فضل الله جامع التواریخ هم از یافته های او در همان دوره است. او نسخه منحصر میزان الحكمة خازنی را كه در تملك خود داشت، برای نخستین بار به محافل علمی شناساند و قسمتهایی از آن را در (مجله انجمن شرقشناسی امریكا) منتشر كرد.
خانیكوف كه در همین دوره بارها به قصد اكتشافات جغرافیایی به شمال غرب ایران سفر كرده بود، سركنسول روسیه در تبریز شد و فرصت بیشتری برای تعیین مكان صحیح بسیاری از نقاط نقشه ایران و مطالعات مردمشناسی در این منطقه پیدا كرد. سپس در رأس هیئتی تحقیقاتی ـ تجسسی مركّب از چند دانشمند، كارشناس و نقشه بردار، كه مجهز به ابزارها و وسایل علمی متداول در آن زمان برای شناسایی مناطق گوناگون بودند، به مناطق مختلف ایران سفر كرد.
این مأموریت از لنگرگاه آشوراده، در نزدیكی استرآباد ، شروع شد، منطقه پهناوری از شرق و مركز ایران و جنوب آسیای مركزی را دربرگرفت و تا نزدیك به یك سال و نیم ادامه داشت.
حاصل این مأموریت دستاوردهای درخور توجه علمی فراوانی بود كه برای آگاهی از كم وكیف آنها باید به گزارشها و مقالات و كتابهای خانیكوف از جمله ( «گزارشهایی درباره سفر تحقیقاتی به خراسان» )، و (گزارشی درباره بخش جنوبی آسیای مركزی) مراجعه كرد. اثر اخیر كه خانیكوف مدتها برای آماده كردنش زحمت كشیده بود، در 1861 میلادی به زبان فرانسه در پاریس منتشر و با استقبال محافل علمی مواجه شد، چنانكه خانیكوف به همین مناسبت مدال طلای انجمن جغرافیایی پاریس را دریافت كرد، كه فقط به خدمات علمی برجسته تعلق میگرفت. این كتاب، گزارشی دقیق و پرمحتوا درباره اوضاع طبیعی و نحوه زندگی مادی و معنوی اهالی منطقه ای محسوب می شد كه گذر كمتر جهانگردی به آنجا افتاده بود.
این اثر با عنوان سفرنامه خانیكوف: گزارش سفر به بخش جنوبی آسیای مركزی، در 1375شمسی به زبان فارسی در تهران ترجمه و منتشر شده است.
خانیكوف سالهای پایانی زندگی را در پاریس گذراند و سرانجام در 1878 میلادی در همان شهر درگذشت.