برخی سفرنامهها، گزارش ماموران برای شناسایی ویژگیهای ایرانیان با هدف استفاده از آنها در تامین اهداف استعماری ست كه سفرنامه الكس بارنز یكی از آنهاست.
نویسنده : مهرنوش محتشمی
ستوان الكس بارنز ، عضو انجمن سلطنتی بریتانیا و مامور عالی رتبه كمپانی هند شرقی است و مسافرتهای او در طی سالهای 1831 تا 1833 میلادی انجام گرفته است . بارنز افسری با سواد و اهل مطالعه است كه با زبان فارسی به خوبی آشنایی دارد . از تاریخ ملل باستان و خط سیر لشكركشی های اسكندر مقدونی مطلع است ولی اطلاعات او در زمنیه اسلام و بویژه در تاریخ ایران پس از اسلام زیاد نیست .
انگیزه مسافرتهای او انجام ماموریتی بود كه از سوی انگلیس و كمپانی هند شرقی به بارنز و همسفرش دكتر جرارد محول شده بود . این مسافرتها به منظور شناسایی بیشتر مسیر و بدست آوردن اطلاعات دقیق تر درباره ساختار حكومتی ایران و شخصیتهای موثر در سرنوشت كشور و مطالعه احوال اقلیتهای قومی از جمله تركمانان بوده است .
بخشی از سفرنامه او حاوی توصیف یكی دو شهر برون مرزی ایران در خاور و گذشتن از رود جیحون و صحرای تركمان است .
بارنز در توضیح آداب زندگی تركمانان به مسائل مختلفی مانند قوانین هجوم و حتی چگونگی معماری آنان اشاره دارد و رسوم آنان را با نگاهی موشكافانه بررسی می كند وحتی به آداب مهمان نوازی و ضیافت تركمانان نیز توجه دارد .
بارنز در ادامه سفر خود از خراسان و شهر مشهد نیز بازدید می كند و حتی از ضریح امام هشتم (ع) نیز دیدن كرده و در سفرنامه اش به توصیف بارگاه مقدس امام پرداخته است. او همچنین از مقبره نادرشاه در مشهد دیدن كرده و اشاره می كند كه نادرشاه مورد احترام اهالی آن شهر نیست .
بارنز در مشهد به دیدار عباس میرزا ، ولیعهد شاه توفیق یافته و از دیدار خود با ولیعهد ایران و مسائلی همچون اذعان ولیعهد به نداشتن پول برای اداره سپاهش سخن می گوید . سپس از باریابی خود نزد فتحعلی شاه و از این كه به سوالات مختلف شاه پاسخ گفته مطالبی را ذكر می كند كه این پاسخ ها در برخی موارد با چاپلوسی آمیخته است . الكس بارنز در پایان سفرنامه خود به نتیجه گیری مسافرت طاقت فرسای خود پرداخته و درباره مكانهایی كه در این سفر دیدن كرده، چنین می نویسد:
"در طی سفر در سرزمین های بیگانه همه چیز از باستانی و جدید كه علاقه را برانگیزد و خیال را شعله ور سازد ملاحظه كردم . باكتریا یا بلخ ، ماوراء النهر ، سرزمین سیت ها ، سرزمین پارت، خوارزم ، خراسان و ایران . ما اینك كلیه این سرزمینها را دیده ایم . ما بخش مهمی از مسیر مقدونی ها را طی كرده ایم و از قلمرو امپراطوری های پوروس و تاكسیلا گذشتیم ، بر رودخانه جهلام بادبان برافراشتیم ، از سلسله جبال هندوكش عبور كردیم و در شهر مشهور بلخ اقامت كردیم "
از سفرنامه بارنز می توان نتیجه گرفت كه ماموران عالی رتبه كمپانی هند شرقی برای حفظ مستعمره پر نعمت هندوستان می كوشیدند تا در دوره قاجار در طی مسافرت به نواحی گوناگون ایران به شناخت افكار و روحیات طوایف و ایلات مختلف پرداخته و در صورت نیاز از آنان به عنوان نیروهای وابسته و حامی سیاست استعماری خویش بهره بگیرند . ماموریت ستوان بارنز در سفر به خراسان و كسب اطلاعات ذی قیمت از طوایف تركمانان را نیز می توان در این راستا برشمرد.