یادداشت روز : سفرنامه ی كارلاسرنا سفرنامه ی كارلا سرنا

یكی از معدود جهانگردان زن كه در دوران قاجار به ایران سفر كرد "مادام كارلا سرنا" سیاح ایتالیایی بود.

1397/07/25
|
17:30

نویسنده : مهرنوش محتشمی
«كارلا سِرنا»، جهانگرد زن ایتالیایی، همزمان با حكومت ناصرالدین شاه قاجار و در نوامبر 1877 تصمیم می‌گیرد به ایران سفر كند. او از دریای خزر وارد ایران می‌شود و پس از گشت و گذار در ایران كتابی از مجموعه خاطرات و نظراتش درباره ایران می‌نویسد. سفرنامه او با نام آدم‌ها و آئین‌ها نیز به چاپ رسیده است.در این سفرنامه می‌توان از آئین‌ها، نحوه‌ی معاشرت و یا سرگرمی‌های سنتی و همچنین از پروسه‌ی تحولات مدرن ایران با خبر شد، به عنوان نمونه اینكه در چه تاریخی اولین راه شوسه در ایران احداث شد، چگونه طبابت به روش جدید در كشور متداول شد، و مانند آن.
نخستین ملاقات این بانوی ایتالیایی با ناصرالدین شاه در پاریس صورت گرفته بود، بنابراین مادام كارلاسرنا قبل از سفر به ایران و نوشتن سفرنامه‌اش، با پادشاه ایران (ناصرالدین شاه) آشنایی داشت. این نكته دلیل تاب آوردن شاه را نسبت به انتقادات و بدگویی‌های مادام كارلا سرنا در كتابش مشخص می كند . یك نمونه ازبه اصطلاح بدگویی‌هایی سرنا درباره شرایط ایران و زندگی ایرانی در كتابش چنین است كه او بی‌پرده و كاملاً شفاف از فساد و نوكرصفتی ساختار دیوان‌سالاری ناصرالدین شاه یاد می‌كند. نگاه انتقادآمیز مادام كارلا، برخاسته از نهضت روشنگری اروپایی است و از اینرو وی می‌تواند به پشتوانه‌ی افق فكری خود، تشخیص دهد كه وقتی در اواخر قرن نوزده میلادی، شخصی همچون شاه كه مقامی صرفاً سیاسی است، خود را «ظل‌الله» به معنای سایه‌ی خدا بداند و فراتر از هر قانونی مدنی عمل كند، با ساختار سیاسی ـ اجتماعیِ كودكانه‌ و بدوی‌ای مواجه است كه در آن شاه همچون كودكی به خود اجازه‌ی هر نوع فرمانی می‌دهد. پس در چارچوب و بستر چنین ساختاری، طبیعی است كه قدرت، به طور بنیادی ضد و بر علیه مردم عمل كند. یعنی از شاه گرفته تا وزرا و یا فراش‌باشی‌ها ،همگی به پیروی از او، بلای جان مردم می شوند. بنابراین، به نظر می‌رسد توجه و ریزبینی مادام سرنا به موقعیت اجتماعی ایرانِ عصر ناصرالدین شاه، بیشتر از آنروست كه در ناخودآگاهش، هر وضعیتی را با موقعیت آرمانی و روشنگرانه‌ی افق فكری خود می‌سنجد.
مطابق گزارش كارلا سرنا در سفرنامه خود، در آن دوران بینش اسطوره‌ای، پایبندی به آیین و مناسك و نیز گرایش‌های خرافی در ملت ایران بسیار قوی عمل می‌كرده است. از دیگر نكات مهم در حكومت ناصرالدین‌ شاه، تأسیس مطبوعات است كه در سفرنامه مادام كارلا سرنا، شرح مفصلی از وضعیت بغرنج رسانه‌ها (مطبوعات) در ایران آمده است. سرنا در اینباره می‌نویسد:
"در همه جا، مطبوعات صدای افكار عمومی است. آنها اجحافات و سوءاستفاده‌ها را مورد انتقاد قرار می‌دهند، از افكار جدید دفاع می‌كنند به پیروزی حقیقت مدد می‌رسانند، همواره طرف بیچارگان و ستمدیدگان را می‌گیرند كه اغلب فتح و پیروزی دولتها ، مدیون زحمات آنان است، اما مطبوعات ایران هنوز در پله‌های اول اهمیت هستند و كسی به آنها ارزشی قائل نیست و تقریبا هیچ نقشی در جامعه ندارند و تابع اراده مستبدانه كسی است كه به عنوان مالك مطلق‌العنان كشور، تنها او فرمان می‌دهد"

یكی دیگر از نكات بسیار مهم و تحسین‌برانگیز در كتاب كارلا سرنا، احترام او به فرهنگ غیر خود است. گویی به درستی می‌داند چه بخشی از رفتار مردان و زنان ایرانی مربوط به فرهنگ بومی و سبك زندگی به شیوه‌ی «دیگر» است و چه بخشی برخاسته از سلطه‌ی جنسیتی و یا طبقاتی ـ اجتماعی است. به عنوان مثال با آزادگی تمام نه تنها به محافل زنان (مهمانی‌ها، و مراسم در حمام) راه می‌یابد و با سبك و شیوه‌ی زندگی زن ایرانی در عهد ناصری آشنا می‌شود، بلكه با دیده‌ی احترام از خوراك و طعام‌شان می‌خورد و می‌نوشد و حتا همسان آنها (به سبك بانوان قاجاری) آرایش می‌شود، بی‌آنكه هیچكدام را به دیده‌ی تحقیر نگاه كند و یا از شیوه‌ی غذا خوردن آنها با دست احساس انزجار كند.
با توجه به توصیفات مادام كارلا سرنا، معماری خانه‌ها در آن دوران نیز تحت تأثیر فرهنگ مردسالاری و نقش آن در قلمرو عمومی بوده است. توصیفات وی از خانه‌ها و قصرهایی كه به آنجا آمد و رفت داشته، فی‌المثل قصر دختر و داماد شاه و یا خانه‌های افراد صاحب نفوذ ، همگی حاكی از تفكیك و جدایی در فضاست. جدایی فضای زنانه تحت عنوان «اندرونی» كه می‌بایست در هر خانه (یا قصری) در پس و پشت ساختمان اصلی قرار گیرد. در این فضای بسته و به اصطلاح «اندرونی» است كه زنان ایرانی عصر قاجار به دنیا می‌آمدند، می‌زیستند و از دنیا می‌رفتند.
در سفرنامه كارلا سرنا موارد جذاب دیگری نیز وجود دارد كه آن را جزو سفرنامه های ماندگار می كند و آن هم با این ویژگی خاص كه آن را یك زن اروپایی به رشته تحریر درآورده است.

دسترسی سریع