دكتر كمپفر یكی از سیاحان نقاش است كه نقشه ها و تصاویری از شخصیتهای تاریخی یعنی شاه سلیمان، شیخ صفی الدین و امیرتیمور ازاو به یادگارمانده است.
نویسنده : مهرنوش محتشمی
كمپفر در روز 16م ماه سپتامر 1651 میلادی در آلمان چشم به جهان گشود و پس از اتمام تحصیلات مقدماتی خود ، در 17 سالگی برای اولین بار برای ادامه تحصیل به هلند سفر كرد و در دانشگاه به تحصیل فلسفه، تاریخ و زبان های خارجی مشغول شد. پس از فارغالتحصیلی در سال 1674 میلادی در شهر كراكوف به تحصیل ادامه داد و در سال 1676 در شهر ورشو با محمدحسین باقر ایلچی ایرانی كه برای ماموریتی از دربار ایران به لهستان سفر كرده بود، آشنا شد.
او سال های انتهایی تحصیل طب و پزشكی خود را در شهر پروس تمام كرد و پس از آن به كشور سوئد نقل مكان كرد و به صورت اتفاقی با یكی از حقوقدان های معروف ر یعنی ساموئل فن پفندورف آشنا شد.
در آن دوره پادشاه كشور سوئد (كارل یازدهم) قصد داشت تا دربار ایران را ضد عثمانیان تحریك كند به همین دلیل گروهی را مشخص كرده و برای انجام این ماموریت به دربار ایران (دوره شاه سلیمان) فرستاد. ساموئل فن پفندورف از حقوقدان های مشهور بود و با توصیه او كمپفر به عنوان "پزشك" این گروه اعزامی را همراهی كرد.
كمپفر و هیئت همراه با كشتی از طریق رود ولگا به سوی دریای خزر روانه و در هفتم نوامبر 1683 به آستراخان وارد شدند.
آنها در هفدهم دسامبر به شماخی، مركز شروان كه در آن زمان بخشی از خاك ایران بود رسیدند. یك ماه به انتظار اذن ورود از سوی دربار ایران در اصفهان بودند، سرانجام پس از آن كه این اجازه صادر شد به سوی پایتخت حركت كردند.
كمپفر از این دوره یكماهه توقف نهایت استفاده را برد. او در آن اطراف و نواحی گردشهای تحقیقاتی و پژوهشی كرد و گزارشهایی نیز تهیه كرد. برای مثال منطقه نفتخیز باكو را از نزدیك مشاهده و شرح مفصلی درباره وضع جغرافیایی و اقتصادی آن نوشت. او اولین كسی است كه درباره این منطقه نفتخیز یادداشتهای علمی از خود به جای گذاشته است.
هیئت سوئدی در چهارده ژانویه 1684 شماخی را ترك كرد، پس از گذراندن یك ماه به رشت و بعد از آن به قزوین رسیدند و پس از توقفی كوتاه قزوین را ترك كرده و بعد از گذشتن از ساوه، قم، كاشان و نطنز بالاخره در 29 مارس 1684، یك هفته پس از نوروز 1096 هجری به اصفهان وارد شدند. كمپفر در این زمان سی و یك سال داشت.
او تقریباً همزمان با مرگ شاه عباس دوم و به تخت نشستن شاه سلیمان وارد ایران شد از همین رو توضیحی مختصر از ایران زمان سابق و شرحی كامل از اننخاب و سلطنت شاه جدید ارائه دادهاست.
مدت اقامت كمپفر در اصفهان بیست ماه بود او در این مدت به بازدید از نقاط مختلف شهر و تماس با طبقات مختلف مردم پرداخت و از مشاهداتش با دقت بسیار یادداشت برداشت. اسامی كوهها و ارتفاعات محلی را ضبط نمود و اسامی كلیه بناهای مهم از جمله مدارس، كاروانسراها و… را در كتاب خود ذكر كرد. او در این مدت توانست بخش اول كتابی را كه درباره گیاهان ایران نوشته بود تكمیل كند. از جمله یادداشتهای كمپفر شرح كامل مشاغل و مناسب و سلسله مراتب اداری كارمندان و كاركنان درباری و كشوری ایران در قرن هفده میلادی است.
كمپفر برای كسب اطلاعات دست اول نیاز به تماس مستقیم با طبقات مختلف مردم داشت. به همین دلیل از بدو ورود به اصفهان مشغول فراگرفتن دو زبان فارسی و تركی شد. كسی كه بیش از همه به او در فراگرفتن این زبانها یاری رساند كشیشی مسیحی با نام رافائل دومان بود كه تا آن زمان سی و هشت سال از اقامتش در اصفهان میگذشت. همچنین رافائل برای كمك به كمپفر یك كتاب دستور زبان تركی و كتابی درباره ایران نوشت كه كمپفر از آن استفاده بسیار كرد.
كمپفر به واسطه آشنایی به زبان فارسی و آداب و فرهنگ ایرانیان، اعتبار و محبوبیت خاصی میان مردم پیدا كرده بود. در دربار هم اعتبار خود را حفظ كرده بود. آنچنان كه شاه سلیمان از وجود او در مذاكرات خود با سفرا و نمایندگان اروپایی به عنوان مترجم دربار بهره میجست.
پس از گذشت بیست ماه از توقف در اصفهان، كمپفر از وجود یك اسكادران كشتی هلندی در خلیج فارس اطلاع یافت. از خدمت در سفارت سوئد كنارهگیری كرد و در دسامبر 1684 با شخصی به نام فان هویفل ، رئیس شركت هلندی و مقیم اصفهان بود قرارداد بست تا به عنوان پزشك كشتی هلندی به سفرهای تحقیقاتی خود به سوی هندوستان ادامه دهد.
پس از گذشت یك سال از امضای قرار داد، كمپفر همچنان در اصفهان بود، سرانجام در 21 نوامبر 1685 از راه تخت جمشید و شیراز به سمت خلیج فارس حركت كرد. كمپفر در این مسیر از شهر باستانی دارابگرد دیدن كرد و یادداشتهایی در مورد نقش برجسته داراب كه موضوع آن پیروزی شاپور اول بر امپراطوری روم میباشد برداشت.
همچنین نخستین تصاویر نقاشیشده از كعبه زرتشت در سفرنامههایی كه توسط جهانگردان اروپایی قرن هفدهم از جمله كمپفر نوشته شده، به دست ما رسیدهاست.
كمپفر بود كه برای اولین بار فرض آتشكده و آتشگاه بودن این بنا مطرح كرد و پس از وی جیمز موریه و رابرت كر پورتر در اوایل سده نوزدهم این دیدگاه را قوت بخشیدند.
كمپفر حین عبور از تخت جمشید قسمتی از كتیبههای آن را رونویسی كرد.
پس از خروج از ایران، كمپفر به هندوستان، جاوه و پس از آن ژاپن میرود و در اواخر سال 1694 به آلمان بازمیگردد.
كمپفر امیدوار بود پس از بازگشت به آلمان دستنوشتههای خود دربارهٔ سفرهای مشرقزمین به چاپ برساند اما به دلیل مشكلات متعددی ، سالها موفق به انجام آن نشد تا سرانجام در سال 1712 توانست پس از هفده سال سفرنامهاش را چاپ كند و چهار سال پس از انتشار سفرنامهاش در تاریخ 24 اكتبر 1716 در سن 65 سالگی درگذشت.