در نگرش عرفانی و از منظر عارفان عقل و خرد جایگاه خاص خود را دارد. به عنوان نمونه یكی از آن موارد را در اینجا ذكر می كنیم.
نویسنده : حسین نعمتی
از جمله نسبت هایی كه به عرفان و عارفان می دهند آن است كه آنها مخالف عقل هستند و حتی ضدیت با عقل دارند در صورتی كه این اتهامی بیش نیست . و متفكران در جای خود به صورت مفصل درباره این موضوع بحث كرده اند.(1)
در نگرش عرفانی و از منظر عارفان عقل و خرد جایگاه خاص خود را دارد. به عنوان نمونه یكی از آن موارد را در اینجا ذكر می كنیم.
بزرگانی چون مولوی معتقدند قومی یا جامعه ای اگر از عقل و خرد بهره نگیرد قوم و جامعه ای نامتعادل می شود كه هیچ ثباتی در امورشان وجود ندارد و این بزرگترین و بدترین آسیب برای آن قوم و جامعه است.
دستشان كژ، پایشان كژ ، چشم كژ مهرشان كژ ، صلحشان كژ، خشم كژ
مولوی در بیت بعدی از این هم فراتر می رود و می گوید:
از پی تقلید ، وز رایات نقل پا نهاده بر جمال پیر عقل
قوم و جامعه ای كه كه در آن تقلید(2)نقش محوری دارد و مردمش مدام به دنبال پیدا كردن نقل قولی از دیگران یا گذشتگان هستند كه مسائل خود را حل كنند نتیجه طبیعی اش عدم تعادل در كارها و رفتار و نظرها و حتی جنگ و صلحشان است . یعنی هیچ كدام از اینها بدرستی و در جای درست خود انجام نمی گیرد. در واقع قوم و جامعه ای كه در آن تحلیل و كنكاش عقلی و عقلانی صورت نگیرد به تعبیر مولوی پا بر سر جمال پیر عقل می¬گذارند.بنابراین چنین جامعه ای به جهت عدم استفاده از قوه عقل در انتخابهای خود و در نتیجه عدم تناسب انتخابها و گزینشها با ظرفیتهای خود (مانند چشم و همچشمی ها یا افراط در مدگرایی، شبیه سازی خود به سلبریتی ها و...)جامعه ای نامتعادل و عقب مانده می شود .
1- علاقمندان می¬توانند در این باره به آثار دكتر غلامحسین ابراهیمی دینانی به ویژه كتاب سه جلدی «دفتر عقل و آیت عشق» مراجعه كنند.
2- البته هر تقلیدی مذموم نیست همانند تقلید غیر متخصص از متخصص. یا مریض از پزشك،مقلد از مجتهد جامع الشرایط و ... اتفاقا در اینجا عقل حكم به چنین تقلیدی می دهد.