از قدیم گفته اند كه : « احترام امامزاده با متولی است » . سخن از زبان فارسی و متولیان رنگارنگ و . . . آن است و رهایی آن از هت دولت .
نویسنده : باقر خلیلی
صحبت از زبان فارسی است كه بعضی از واعظانِ « اندك دانِ بسیارگو » ی حوزۀ زبان دربارۀ كاستی ، ناتوانی و عیبهای آن ، بر مِنبرهای شورانگیز و جوان فریب « انقلاب واژگانی » شان ، حرفهایی می زنند كه جمله به جمله نشانۀ دریافتِ نادُرُستِ خودشان از زبان فارسی و به طور كلّی گواهِ كج فهمی آنان از « پدیدۀ اجتماعی زبان » است و انتظار هم ندارند كه وارثانِ واقعیِ زبان فارسی از كژاندیشی های آنان نگران شوند . می گویند و با اطمینانی تأسّف انگیز میگویند : « برخی نگرانِ آنند كه با هجوم واژههای جدید و از یاد رفتنِ واژههای كهن ، به ویژه واژههای عربی رشتۀ پیوندِ ما با گذشته بریده خواهد شد. امّا این نگرانی نا به جاست »
آری ، آن « برخیها » از این بابت نگرانند و نگرانیشان هم بسیار به جاست ، چون هجوم واژههای جدید اگر برای بیانِ مفهوم های جدید میبود ، فارسی زبانهای آگاه را نگران نمیكرد اما شما با چه محكّ و منطقی « واژههای كهن » را « از یاد رفتنی » میشناسید ؟ شما كه مینشینید و بعضی از جمله های انگلیسی را لفظ به لفظ به فارسی ترجمه می كنید و با این ترفند واژههای تازۀ « رویكرد » ، « سود ناور » و « پیش انگاره » میسازید ، میخواهید این ها را جانشین كدام واژههای كهنۀ بیمعنی شدۀ مردۀ فارسی یا كدام كلمههای عربی فارسی شدۀ صحرایی تبارِ سامی كنید . تصویر روی جلد یكی از چندین چاپ « ذخیرۀ خوارزمشاهی » تألیف اسماعیل جرجانی ، دانشمند پزشك گرانمایۀ قرن پنجم هجری است كه خواندن آن از حیث موضوع تفرّجی در تاریخ پزشكی و از حیث نثر فارسی آموزنده و عبرت انگیز است.
شما بریده شدنِ پیوندِ زبانیِ ما با گذشته را نه فقط « نگرانی نا به جا » میدانید وبا غرور اعلام میكنید كه « این بریدگی هم اكنون بیش از نیم قرن است كه روی داده و هر روز باشتاب بیشتری از آن گذشته دور میشویم » از كدام گذشته ؟ از گذشتهای كه به تشخیص فرهنگستانهای « تك نفرۀ » شما ، همۀ عقب ماندگیهای فكری و فرهنگی و سیاسی جامعۀ ایرانی ناشی از این بود كه فرهیختگان و روشنفكرانش از كلمۀ « گفتمان » برخوردار نبودند و با پیروی از فیلسوفان و دانشوران ایرانی قرن چهارم و پنجم هجری همان كلمۀ « گفتار » را به كار میبردند ، به همان معنایی كه با كلمۀ فرانسوی « دیسكور » از ریشۀ لاتین تازه در اوایل قرن دهم هجری وارد زبان انگلیسی شد !
امروز هم « گفتار » در زبان فارسی و « دیسكورس » در زبان انگلیسی یعنی سخن ، گفت و گو ، بحث ، جدل ، مناظره ، تبادل افكار ، گفتار كتبی یا شفاهی ، مقاله ، رساله ، خطبه ، سخنرانی یا نوشتهای مشروح و مفصّل دربارۀ موضوعی معیّن و معمولاَ مهمّ و جدّی. و حالا شما میخواهید بگویید كه « مفهوم » آن چیزی كه شما آن را « گفتمان » مینامید ، در سراسر دورۀ هزار و چند صد سالۀ « زبان فارسی » در حوزۀ شعور و تفكّر هیچ فردی از هیچ نسلی تا به امروزِ شما نبوده و اگر بوده است ، قرن ها در مانده بوده اند كه در قالب چه كلمهای آن را بیان كنند ؟ اگر چنین تصوّری داشته باشید ، این تصوّر اهانتی نابخشودنی به تاریخ تفكّر در « گذشته »ای است كه شما « فرهنگستانهای تك نفره و پیروانتان دارید و هر روز باشتاب بیشتری از آن دور میشوید .
Image caption تصویر روی جلد «لغت فرس»، تألیف ابونصر علی بن احمد اسدی طوسی، شاعر قرن پنجم هجری، سرایندهٔ اثر حماسی گرشاسب نامه، یكی از قدیم ترین لغتنامه های فارسی دری كه سخت در طلب یك بررسی دقیق ومنطقی است، نه به كوشش «لغت سازان»، بلكه با دانش زبان دانان و لغت شناسان.
از نسلهای این چهل پنجاه ساله ، كسانی كه در جست وجوی علّت عقبماندگی و
نا بسامانیهای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی در ایران ، خود را در میان لغتنامه های فارسی و انگلیسی « زمینگیر» كردهاند ، لابد نباید این واقعیت را گفت كه « لغتنامه از روی زبان درست میشود ، نه زبان از روی لغتنامه » در این باره باز هم خواهیم گفت . والسلام