تعدادی از سیاحان خارجی كه در گذشته از ایران دیدار كردند، ژاپنیها بودند كه از ماموریتها و مشاهدات خود سفرنامه هایی به یادگار گذاشته اند.
نویسنده : مهرنوش محتشمی
ژاپن كه در پی نهضت تجدد (1868 م) به تلاشی همهسویه و پردامنه برای ساختن خود از درون برآمد، ناگزیر دید كه در صحنۀ جهانی نیز حاضر و پویا باشد. این همه با هدف اعتلای مملكت با قدرتهای غربی و سرانجام برتری یافتن بر آنها بود؛ هدفی كه بزرگمردان با عزم آن روزگار پیش پای ملت نهاده و همه توش و توان كشور را برای رسیدن به آن بسیج كرده بودند. چنین بود كه كمی بیش از یك دهه نگذشت كه ژاپنیها ، نخستین هیئت سفارت را به دربار قاجار فرستادند.
پس از آن نیز كسانی به عنوان مأمور رسمی و سیاح و محقق به ایران آمدند. اما ژاپن نخستین سفارت خود در غرب آسیا را در استانبول پایتخت عثمانی گشود و تا بعد از جنگ جهانی اول در ایران نمایندگی دیپلماتیك نداشت.
پس از سفر چندماهۀ هیئتی به ریاست نوئیدا كه برای بررسی موضوع گشایش دفتر نمایندگی ژاپن و بستن پیمان بازرگانی روانۀ ایران شد، در مهرماه 1305 اوچییاما ایواتارو مأمور وزارت خارجه ژاپن به تهران آمد و با اینكه دفتر سفارت دایر كرد و یك سال در اینجا ماند و مباشر كارهای رسمی ژاپن و معاشر دیپلماتهای خارجی در تهران بود، سمت دیپلماتیك در ایران نداشت و به عنوان دبیر سفارت ژاپن در استانبول فعالیت میكرد. او دفتری از خاطرههای اقامت خود در تهران منتشر كرد.
پس از اوچییاما، ناریئه گونسه مأمور ایران شد و پس از چندی در سال 1308 خورشیدی ناروسه شونسكه از وزارت خارجه ژاپن به ایران آمد تا كارهای تأسیس دفتر نمایندگی ژاپن در تهران را آماده كند. ناروسه در تهران سخت بیمار شد. از ژاپن دكتر ایشیمیتسو همراه آساكورا مأمور وزارت خارجه روانه ایران شد. آنها در مسكو به كاساما آكیئو كه از راه اروپا به مأموریت وزیرمختاری عازم تهران بود پیوستند. چند روز پس از رسیدن كاساما به تهران، ناروسه درگذشت.
از این فرستاده های ژاپنی ، كتابی به فارسی گردآوری شده كه شرح زندگانی و كار چهار تن از این فرستادگان ژاپنی در ایران و نیز یادنامۀ یكی از آنها (ناروسه شونسكه) در دهۀ 1921 ـ 1930 میلادی (1300 ـ 1309 خورشیدی) است.
اولین سفرنامه كه عنوان «دیدار ایران و بینالنهرین» را گرفته است، سفرنامه نوئیدا ئیشیرو مأمور وزارت خارجه ژاپن در سال 1923 همراه گروهی برای بررسی مصلحت ایجاد دفتر نمایندگی و نیز انعقاد عهدنامه بازرگانی به ایران آمد. سفر رفت و بازگشت او و همراهانش نه ماه و نیم طول كشید و پس از برگشتن به ژاپن گزارشی از جریان سفر و دیدهها و یافتههایش را در بیست بخش زیر عنوان (اوضاع ایران و عراق) در پنج شماره در مجلۀ «آموزش جغرافیا» نوشت. موضوع توجهبرانگیز درباره او این است كه وی در ایران فردی نظامی یا ژنرال ژاپنی شناخته شده بود. سفر این گروه همزمان بود با ریاست وزرایی رضاخان و نوئیدا چند بار به دیدن این نخستوزیر ایران كه حدود یك سال پس از آن سلطنت یافت رسید. او پس از پایان مأموریتش در ایران، از تهران روانه بازگشتن شد و از راه رشت به انزلی رفت تا از طریق باكو به روسیه سفر كند و از آنجا به دنبالۀ مأموریت خود به استانبول برود. اما چون نتوانست اجازۀ سفر در روسیه بگیرد، به تهران بازگشت و از همان مسیر آمدنش (تهران ـ همدان ـ كرمانشاه) به بغداد بازگشت و سپس به ژاپن بازگشتند.
سفرنامۀ دوم با عنوان «یاد تهران» سفرنامه اُوچییاما ایواتارو است. این سفرنامه كه شرح داستانوار اقامت یكسالۀ او در تهران و مقدمات این مأموریت است، با آنكه از نظر تحقیق تاریخی و شناختن احوال سیاسی آن روزگار ارزش چندانی ندارد، تصویری از حال و هوای آن سالها و وضع تازۀ ایران پس از تغییر سلطنت به دست میدهد. وی به تمایل و تلاش مقامهای ایرانی برای بهرهمند شدن از اصل برابری در مناسبات خود با دولتهای قوی اشاره دارد؛ اما دربارۀ مردم ایران و زندگی ایرانیان جز دو سه نكته پیرامون رفتار خدمه ایرانی خود كه برآمده از معتقدات آنها بوده، سخنی نگفته است.
سفرنامۀ كوروئیتا كاتسومی سومین سفرنامه است. كاتسومی و همراهانش در 5 نوامبر 1928 در كراچی به كشتی نشستند و 9 نوامبر به بوشهر پیاده شدند و حدود بیست روز در ایران سفر و اقامت كردند. آنها حدود نیمه ماه نوامبر به شیراز و روز 19 این ماه به اصفهان و روز 23 به تهران رسیدند و پس از پنجشش روز ماندن در پایتخت ایران از مسیر قزوین و همدان و كرمانشاه به خانقین و از اینجا با قطار به بغداد رفتند. وی وصفی از دیدنیها و فراوردهای ایران و جلوههایی مانند كاریز در بیابان و باغهای شیراز و پارچه و مخملبافی در كاشان آورده است. او در تحسین دماوندكوه گفته است:
«اگر همۀ حاصل سفرم به ایران دیدن دماوندكوه بوده باشد، این سفر به رنج و دشواریهایش میارزد».
چهارمین سفرنامه در حقیقت مقالهای است كه تایرا تیزؤ به یاد دوست جوانمرگش ناروسه شونسوكه نگاشته است و آخرین سفرنامه ، سفرنامۀ كاساما آكیئو نخستین وزیرمختار ژاپن در ایران است كه با استوارنامۀ رسمی در تاریخ 10 دسامبر 1929 به تهران رسید و تا 23 اكتبر 1923 در اینجا مأمور و مقیم بود.
او نمونۀ مردان باعزم و تدبیر و پرتلاش و توان بود كه برنامۀ تجدد را در عصر جدید طرح و اجرا كردند و این دوره ـ نیمۀ دوم سدۀ نوزده ـ را عصری شگفتیانگیز در تاریخ ژاپن ساختند كه پیامدهای جهانی آن هم توجهبرانگیز بود.