یادداشت روز : دیدگاه سیاسی اجتماعی افلاطون افلاطون (بخش سوم)

در بخش اول و دوم از این نوشتار به برخی از اندیشه های افلاطون اشاره كردیم و در این نوشتار قصد داریم كه به دیدگاه سیاسی اجتماعی او بپردازیم.

1397/03/08
|
16:37

نویسنده : علی شالچیان
افلاطون كتاب مفصلى نوشت و آن را "جمهوریت" نامید، و در آن آرای خود را در این زمینه به طور تفصیل شرح داد. فكر اساسى كه موضوع جمهوریت بر آن دور مى زند، تعریف درست عدالت است. ماهیت عدالت چیست؟ جوهر آن كدام است؟ افلاطون معتقد است كه عدالت عبارت از این است كه هركس همان وظیفه اى را انجام دهد كه برطبق تقسیم كار برعهده او گذاشته شده است. در هر اجتماعى نیازها و خواسته هاى متباین و مختلفى وجود دارد و بر حكامى كه اداره امور جامعه را به عهده دارند، واجب است كه به پیراستن و هماهنگ ساختن آن ها بپردازند؛ و چون به نفس انسانى بنگریم، در آن سه قوه می یابیم: قوه اى برتر و آن "عقل" است؛ و دو قوه فروتر از آن، یكى "قوه غضبیه" كه مركز آن قلب است، و دیگرى "قوه شهویه" كه مركز آن بطن است.
شرط اساسى در سعادت نفس، سلامت آن است؛ و سلامت نفس جز به توازن قواى آن و سیطره عقل بر شهوات ممكن نگردد؛ و چون توازن قوا و سیطره عقل بر شهوات حاصل شد، نفس با متانت، به نهایت آرامش و سعادت خواهد زیست.
افلاطون در كتاب "جمهوریت" و "نوامیس" مى خواهد این نظریات را با نظریات سیاسى خود منطبق سازد؛ با این توضیح كه همچنانكه نفس را سه قوه است، مدینه را نیز سه طبقه است: طبقه زرین، و آن طبقه حكامى است كه مدینه را اداره مى كنند؛ و طبقه سیمین، و آن طبقه سپاهیان نگهبان مدینه است؛ و سوم طبقه مسین، و آن طبقه كارگران است .
روشن است كه طبقه زرین مركب از مردمى است كه عقل بر آن ها تسلط دارد و طبقه سیمین مركب از مردمى است آراسته به شجاعت؛ اما طبقه سوم مردمى هستند كه شهوات بر آن ها سیطره دارد، و نخستین فضیلت آنان عفت است. و هرگز مدینه را صحت و سعادت نبود و عدالت در آن حكمفرما نباشد، مگر هنگامى كه حكّام حكیم باشند، و دیگران مطیع فرمان ایشان. پس مشكل عدالت، به گزینش و تربیت صحیح این نگهبانان بازمى گردد.
افلاطون باور داشت كه باید این نگهبانان از میان سپاهیان انتخاب شوند و تربیت سپاهیان در شهرهاى یونان، در درجه اول، به تعلیم موسیقى و ورزش بستگى دارد؛ اما موسیقى چنان انحطاط یافته است، كه خلاف آنچه از آن انتظار هست نتیجه مى دهد. بدین سبب باید آن را بار دیگر بر اساسى معین تجدید كرد. نغمه هاى مردم لودیا غم انگیز است و نغمه هاى مردم یونیا اضطراب آمیز و شهوت خیز، و موجب انحطاط اخلاقى است. بنابراین، تحریم آن ها واجب است و تنها باید به نغمه هاى دوریایى و فروگیایى اكتفا كرد، زیرا آن نغمه ها روح حماسى را تقویت مى كنند و دلیرى مى آورند. در شعر هم باید تجدید نظر كرد.
اما مقصود از ورزش تقویت جسم و پرورش آن است، و باید وظیفه خود را عملى سازد. بنابراین، باید تمرین هاى ورزشى به نهایت دشوار باشند اما همه این ها كه بیان شد براى آنكه براى اجتماع مردانى صالح آماده سازد كافى نیستند.
بنابراین، مهم ترین وظیفه رئیس این است كه وحدت دولت را حفظ كند، و آگاهى به ضرورت این وحدت در راس همه فضائل است؛ و رئیسان بدین فضائل آراسته نگردند، مگر آنكه یك زندگى مشترك داشته باشند، بدون مالكیت خصوصى و بدون زر و سیم و دارایى و وراثت؛ و چون در فرزندان رؤسا این صفات به كمال یافته نشد، باید آنان را فرو انداخت و ساقط كرد. رئیسان باید زندگى برادرانه ای داشته باشند، و به چهار صفت سقراطى یعنى: حكمت و شجاعت و عدالت و عفت، متصف باشند.

دسترسی سریع