یادداشت روز : سوفسطایی ها ( بخش سوم) درباره سوفسطایی ها (بخش سوم)

در دو بخش گذشته از این نوشتار، درباره سوفسطائیان و برخی از اندیشه ها و نظریات ایشان سخن گفتیم و در این بخش قصد داریم كه بحث درباره سوفسطایی ها را پیگیری كنیم.

1397/02/10
|
17:28

*مشكل در بررسی آرای سوفسطایی ها
در مطالعه آثار سوفسطائیان با یك مشكل جدی مواجه هستیم و آن این است كه باید نظریات و اندیشه افرادی را بازسازی كنیم و مورد بررسی قرار دهیم كه اغلب آثار و كتاب های آن ها به علل گوناگون امروز در درسترس ما نیست و اصلی ترین و غنی ترین منبع اطلاعات ما درباره آن ها اطلاعاتی است كه از طریق افلاطون كه مهم ترین رقیب فلسفی ایشان است، به دست ما رسیده است و در آثار وی یافت می گردد. این در حالی است كه این یافته ها چندان دارای اعتبار نیستند، زیرا افلاطون رقیب فلسفی این دسته به شمار می رود و گفته های وی ممكن است تا حدودی مغرضانه و صرفاً جهت سركوبی طرف مقابل بوده باشد.
اما این موضوع كه آثار مكتوب سوفسطائیان به چه علت نابود شده است و امروز از آثار آنان چیزی در دسترس ما نیست نیاز به بررسی لازم دارد كه در ادامه به آن می پردازیم.
تا پیش از این، مورخان می گفتند كه این نابودی امری تصادفی بوده و هیچ گونه علت خاصی نداشته است؛ زیرا بدون هیچ تعجبی بسیاری از كتاب های كلاسیك دیگر یونان نیز در طور 2400 سال از بین رفته اند و این یك امركاملاً عادی است كه ممكن بوده با گذشت زمانی معادل 24 قرن برای هر اثر مكتوب دیگری نیز اتفاق می افتاده است.
این مورخان با بیان این دلیل، برای نابودی آثار مكتوب سوفسطائیان به همین مقدار بسنده كرده اند و در پی هیچ علت دیگری برای این موضوع نبوده اند.
اما جمعی از پژوهندگان متاخر به این مقدار اكتفا نكرده اند و برای آن دلیل خاصی را ذكر می كنند كه همان اقتدار افلاطون و ارسطو است. در آن زمان، اندیشه های افلاطون رایج و مورد استقبال توده دانشجویان و آموزگاران قرار گرفته بود و به این علت كه افلاطون متمایل به توقیف تعالیم مخالفان بوده است، پیروان او مانع ماندگاری آثار مخالفان وی شدند یا لااقل منشاء این نابودی را می توان در این امر جست و جو كرد كه چون فلسفه مخالف مغلوب شده بود آثار مخالفان غلط و خدشه پذیر تلقی می شد لذا كسی راغب نبود چیزی را كه عموماً غلط و خدشه پذیر تلقی می شود نگهداری كند و در حفظ و مراقبت آن بكوشد.
از این رو، به تدریج آثار سوفسطائیان به علت اینكه طرفدار زیادی نداشت، دچار حالت انزوا گردید و همین امر مقدمات نابودی آن را فراهم ساخت.
عده ای دیگر از پژوهشگران براین باورند كه این علت ممكن است جزء العله باشد، ولی عوامل دیگری هم در زوال و نابودی آثار سوفسطائیان موثر بوده است. آن ها می گویند به طور كلی، سوفسطائیان پژوهشگرانی نبوده اند كه به نوشتن آثار فلسفی و علمی برای آیندگان بپردازند؛ بلكه هدف آنان این بوده است كه تنها بر مردم زمان خودشان تاثیر بگذارند. این امر سبب شده است كه سوفسطائیان دارای آثار مكتوب زیادی نبوده باشند، نه اینكه آثار زیادی داشته اند و از بین رفته است.
علاوه بر این علت، چون بسیاری از كتاب های آنان تعلیمی و به شیوه كتاب راهنما بوده است به طور طبیعی، در كتاب راهنماهای آموزگاران بعدی ادغام می شده است مخصوصا ارسطو كه كتاب های او را جانشین كتاب های قبلی می دانند از این رو گاهی چندین كتاب در یك كتاب ادغام می شده است و یك كتاب جای چندین كتاب را می گرفته است . بنابراین، این امر خود می توانسته به تسریع در نابودی آثار سوفسطاییان كمك كرده باشد.
* سوفسطائیان و روش بیان آموزه ها
سوفسطاییان آموزش های خود را گاهی در حلقه ها و سمینارهای كوچك عرضه می كرده اند و گاهی نیز در قالب سخنرانی های عمومی و خطابه ها در اماكن عمومی . ایشان غالباً سخنرانی های خود را بالبداهه و با كمك حافظه ی خود ایراد می كرده اند، ولی گاهی نیز پیش می آمد كه اینان از روی متنی مكتوب و براساس طرحی آماده به ایراد سخنرانی بلیغ و طولانی می پرداخته اند.

دسترسی سریع