یادداشت روز : اندر احوالات سوفسطایی ها درباره سوفسطایی ها (بخش اول)

واژه سوفیست به معنای صاحب دانش است و سوفسطائیان به لحاظ مهارت و تخصصی كه در علوم مختلف داشته اند، به این نام نامیده شده اند و بعدها این تعبیر در مورد اهل سفسطه به كار رفته است.

1397/01/28
|
14:55

نویسنده : علی شالچیان

اهالی یونان نیز از دیرباز دانش را سوفیا و دانشمند را سوفوس یا سوفیستس می گفته اند. سوفیسم یا فن سوفسطایی گاه در باره مجموعه نظریه ها و آراء و به عبارت دیگر تفكر سوفوس‌ها بكار می رفته است. سوفوس معمولاً به معنای كسی است كه دانش و خردمندی را شغل و حرفه ی خود سازد و به كار تعلیم بپردازد و از جایی به جای دیگر برود و درس بدهد و مزد بگیرد. البته واژه سوفیست ابتدا به كسانی كه در یك هنر و رشته خاص چیره دست و برجسته بوده اند اطلاق می گردیده است.
از این رو، در ابتدا فیلسوفان یونانی نیز سوفیست نامیده می شده اند، اما در پایان قرن پنجم قبل از میلاد یعنی در زمان سقراط این تعبیر به اندیشمندان و آموزگاران حرفه ای سخنوری نسبت داده می شد كه از شهرهای گوناگون یونان به آتن می آمدند و در خانه های مردمان یا در بازار و میدان ها سخنرانی می كردند و در برابر این كارها مزدی دریافت می كردند .
بنابراین، می توان این طور گفت كه این تعبیر در قرن پنجم قبل از میلاد در معنایی خاص تر از معنای سابق خود استعمال می شده است و معنای عام خود را از دست داده بوده است.
كلمه سوفسطایی یا همان سوفیستس در اصل بار منفی نداشته است، بلكه معنای آن به آنچه از كلمه معلم اراده می شده است بسیار نزدیك بوده است؛ ولی پس از مدتی به علل گوناگون، این تعبیر معانی خاصی پیدا كرده است و دارای بار منفی شده است، كه در ادامه به برخی از این علل اشاره خواهیم كرد.
سوفسطائیان به علل گوناگونی به چهره های شناخته شده ای در تاریخ تبدیل گردیده اند كه در اینجا به برخی از آن ها اشاره می كنیم :
1- به احتمال زیاد، مهم ترین علت شهرت سوفسطائیان حضور در آتن بوده است كه همین امر موجب ایجاد رابطه و ارتباط آن‌ها با یكدیگر می شده است. آتن در آن دوران شهری بسیار پر رونق و پر رفت و آمد بوده است و اكثر نظریات فلسفی و سیاسی و اجتماعی از این شهر سرچشمه می گرفته است. بنابراین، اگر كسی با عقیده و مذهب خاصی در آتن پدیدار می شده است بسیار زود در آتن و در كل شهرهای مختلف یونان مشهور می شده است و عقاید و افكارش به گوش همگان می رسیده است و مورد انتقاد یا تحسین آن ها قرار می گرفته است.
2- از آن رو كه سوفسطائیان از طبقات متوسط شهری -و نه از طبقات اشرافی- برخاسته بوده اند موضعگیری سیاسی و اجتماعی بیشتر آنان خصلت دموكراسی داشته است و از آنجا كه این رویكرد سیاسی در میان طبقات متوسط و ضعیف جامعه بیشترین خریدار را داراست و نیز عمده افراد جامعه را نیز همین طبقات تشكیل می دهند نظریات آنان در میان این طبقات به سرعت منتشر شده است و سبب شهرت سوفسطائیان گردیده است.
3- از علل دیگر شهرت سوفسطائیان می توان به جذابیت سخنان آنان به خصوص برای جوانان اشاره كرد. سوفسطائیان سخنان تازه ای داشتند كه با عقاید رایج آن روز یونان متفاوت بود و همین تفاوت سبب ایجاد جذابیت زیاد برای جوانان می شد و این جذابیت موجب این شد كه گروه زیادی مستمع برای شنیدن سخنان آن ها حاضر شوند. البته، این نكته را باید اشاره كرد كه آنچه در اینجا باعث جذابیت برای نوجوانان و شهرت سوفسطائیان گردید از طرف دیگر در میان افرادی با تعصبات سنتی موجب بدنامی و پراكنده شدن آنان از گرد سوفسطائیان شد.
4- علت دیگر شهرت سوفسطائیان این بوده است كه آنان گاهی در مجامع عمومی همچون میادین و یا ورزشگاه ها و سایر مكان های عمومی به ایراد سخنرانی می پرداخته اند و این امر سبب می شده است تا عده ی زیادی برای شنیدن سخنان آنان حاضر شوند و ایشان تبدیل به چهره ای شناخته شده گردند.
5- عاملی دیگر از عوامل شهرت سوفسطائیان این امر بوده است كه آنان استادان سیّاری بودند كه از شهری به شهر دیگر سفر می كردند و آموزه های خود را در اختیار دیگران قرار می دادند و این كار سبب می شد كه سوفسطائیان در شهرهای مختلف یونان شناخته و مشهور گردند.
سوفسطائیان در حالی كه از طرفی افرادی مشهور و شناخته شده بوده اند، در قسمتی از تاریخ دارای چهره ای منفور و ناپسندی شده اند. این چهره ناپسند و این بدنامی دستخوش عوامل متعددی بوده است.
یكی از اموری كه سبب انتقاد از سوفسطائیان می شده است این حقیقت بوده است كه آن ها برای تعلیماتی كه به دیگران می دادند پاداش و مزد می گرفتند؛ و این كار هرچند به خودی خود مشروع بوده است، ولی با عرف فلاسفه پیشین یونان مغایرت داشته است.
از دیگر علل بدنامی این گروه، حمله های كوبنده، و انتقادهای بسیار تلخ و گاهی غیر منصفانه شخصیت هایی مانند افلاطون و ارسطو و سقراط به ایشان بوده است ؛ همان گونه كه افلاطون در معرفی سوفسطائیان آنان را كسانی می دانسته است كه توانگر زادگان را شكار می كنند و كالای دانش را به بهای گرانی به آن ها می فروشند و حریص به جمع آوری مال و ثروت و طالب ظواهر علم بوده اند.

دسترسی سریع