یادداشت روز : فلسفه ی یونان چونه شكل گرفت ؟ فلسفه یونان

یونان سرزمینی زیبا و معتدل است كه میان اروپا و آسیا و افریقا، واقع شده است، و امتداد این شبه جزیره به طرف مشرق است. این موقعیت جغرافیایی مردم یونان را یاری كرد تا مشتاق به زیبایی و هنر، و دلباخته معرفت و اندیشه باشند.

1396/10/26
|
17:02

نویسده : علی شالچیان

در قرن دوازدهم پیش از میلاد، جنگ ها پایان یافت و سواحل آسیاى صغیر مركز تبادل افكار و اندیشه میان مردم آسیا و آخایایی ها (یونانیان) كه در آن روزگار در آن نواحى پراكنده بودند، گردید. شهرهاى آیولیا، در سال هاى میان قرن دوازدهم و هشتم ق. م محل آمیزش فرهنگ آخایایی ها و آسیایی ها شد. تمدن آخایى با عناصر كِرِتى كه خود از تمدن مصر تأثیر بسیار پذیرفته بود درآمیخت.
تمدن آسیایى اختلاطى از تمدن بابلى و ایرانى و فینیقى و بقایاى دیگر تمدن هاى قدیم شرق بود. بدین سبب ، یونانیان از محصول همه تمدن ها و فرهنگ هاى قدیم بهره مند شدند؛ اما آنچه در آن شكى نمى‌توان داشت، این است كه فرهنگ قدیم كه به یونانیان رسید، مجموعه اى از عناصر دینى و علمى و هنرى بود كه در آن خرافات با حقایق تاریخى آمیخته بود؛ همان گونه كه تشخیص خیالبافی ها از مسائل عقلى و تجربى دشوار بود.
با این حال، نخستین متفكران یونانى آن را از غربال نقد گذرانیدند و سره كردند و برگزیدند. اهمیت كار این گروه، بیش از آنچه اختیار یا ابتكار كردند، در آن چیزهایى بود كه حذف كردند و فلسفه را از آن ها پیراستند.
یونانیان این عناصر گوناگون را گرفتند و اندیشه خود را در آن ها به كار داشتند و مواریث فكرى اقوام را با میزانِ عقل سنجیدند. یونانیان علم منطق را كه همزاد فلسفه بود بنیان نهادند، و از آن علمى صاحب اركان و اصول ساختند. فلسفه در اثر كوشش آنان، جانشین علوم لاهوت و دیگر علوم تجربى قدیم شد. آن ها عقل را در علم و عمل مقام اول دادند.
روش جدید عقلى ایشان، و روش عرفانی مردم مشرق زمین، دو قطب اساسى بودند كه تمدن و فرهنگ یونان در آن میان رشد یافت، و در قرن پنجم قبل از میلاد به اوج خود رسید. اندیشه یونانى اندیشه اى ابتدایى نبود. اندیشه اى بود كه بر گذشته اى بارور بنا شده بود، گذشته اى كه هنوز از كیفیت آن به خوبى آگاه نیستیم.
فلسفه یونان چهار دوره دارد:
1- از طالس تا سقراط (از قرن هفتم تا پنجم ق. م.) در این دوره حكیمان به اصل عالم و كیفیت تكوین و عناصر آن مى اندیشیدند (عصر كیهان شناختى)
2- سقراط، افلاطون، ارسطو (قرن پنجم و چهارم ق. م.) دوره بحث هاى طبیعى- روانى، همراه برخى اندیشه هاى ماوراى طبیعى.
3- از مرگ ارسطو تا آغاز فلسفه نوافلاطونى (از پایان قرن چهارم ق. م. تا قرن سوم م.) دوره بحث هاى اخلاقى-ادبى.
4- نوافلاطونى (از قرن سوم تا ششم م.) دوره جهان بینی و بحث های اعتقادی بر مبانى اشراق .

دسترسی سریع