می شنیدم فحش و خر می راندم / رب یسر زیر لب می خواندم
هر زمان می¬گفتم از سوز درون / اهد قومی انهم لایعلمون
نویسنده : حسین نعمتی
یكی از نكاتی كه در زندگی هر شخصی باید مورد توجه قرارگیرد آستانه تحمل فرد نسبت به مسائل و حوادث است. هر یك از ما قطعا دارای یك آستانه تحملی نسبت به حوادث هستیم. در واقع آستانه تحمل اشخاص را می¬توان به شكل یك طیف دید كه برخی در پایین¬ترین نقطه¬ی آن قرار دارند و برخی در سطح بالاتر و همینطور می رسیم به كسانی كه در عالیترین مرتبه¬ آن قرار می گیرند بزرگانی چون انبیا و اولیاء خداوند.
تاریخ زندگی انبیاو اولیاء الهی پر از داستانهایی درباره چگونگی مواجهه آنان با حوادث تلخ به ویژه رفتارهای تند وخشن است.
در تاریخ زندگی پیامبر اسلام (ص)آمده است:شخصی یهودی هر روز كه ایشان از خانه بیرون می¬آمدند به سوی حضرت سنگ وكلوخ پرت می¬كرده است. روزی پیامبر از خانه بیرون آمد اما خبری از آن مرد نبود، پیامبر جویای حال او شد گفتند بیمار است و در خانه¬اش استراحت می¬كند.پیامبر(ص) به عیادت او رفت.آن شخص از این بزرگواری پیامبر بی نهایت متحیر و شرمنده شد. نتیجه رفتار بزرگوارانه پیامبر ، ایمان آوردن شخص آزارگر بود.
می شنیدم فحش و خر می راندم / رب یسر زیر لب می خواندم
هر زمان می¬گفتم از سوز درون / اهد قومی انهم لایعلمون
مولوی نیز در دو بیت فوق شیوه¬ی سلوك و رفتار درست را بیان می¬كند. در واقع نشان می¬دهد كه انسانهای باظرفیت و بزرگ در برابر افراد جاهل نه تنها برخورد تندی نمی¬كنند بلكه خشم خود را فرو می¬خورند و با رفتار كریمانه¬ی خود سعی می¬كنند و از خدا نیز همین را به دعا می¬خواهند كه هر چه زودتر جاهلان، به راه درست و رفتار درست هدایت شوند.
