محمد بن حسن مَرَقی كاشانی، مشهور به بابا اَفْضَل كاشانی از حكیمان بزرگ قرن نیمه دوم قرن ششم و نیمه نخست قرن هفتم هجری قمری است، كه تمایلات سالكانه و عارفانه داشته است.
نویسنده : علی شالچیان
محمد بن حسن مَرَقى كاشانى، مشهور به بابا اَفْضَل كاشانى از حكیمان بزرگ قرن نیمه دوم قرن ششم و نیمه نخست قرن هفتم هجری قمری است، كه تمایلات سالكانه و عارفانه داشته است.
از وى اغلب به سبب داشتن آثار فلسفى به زبان فارسى و نیز سرودههایش، یاد می شود؛ اما شرح حال او به روشنی معلوم نیست.
نام او ظاهراً نخستین بار در برخى آثار خواجه نصیرالدین طوسى آمده است كه خود را شاگرد یكى از شاگردان بابا؛ یعنى كمالالدین محمد حاسب ریاضىدان دانسته است. خواجه در شرح الاشارات خود نیز كه آن را پیش از 644ق نوشته است، در نقل یكى از آرای بابا افضل، از او با تعبیر "رحمه الله" یاد مىكند و این نشان می دهد كه او در آن تاریخ فوت كرده است؛ اما در كتاب"مختصر فی ذكر الحكماء الیونانیین و الملیین" (متعلق به اواخر سده 7 یا اوایل سده 8ق)، درگذشت او حدود سال 610هجری قمری آمده است. بر این اساس، با توجه به اینكه بابا افضل در نامهاى به 60 سالگى خود اشاره كرده، مىتوان گفت كه تولد او پیش از 550 هجری قمری بوده است.آرامگاه وى در روستاى مرق در 42 كیلومترى شمال غرب كاشان است.
بابا افضل در میان حكماى مسلمان از رباعی سرایان بزرگ به شمار مىرود و مىتوان او را یكى از دو یا 3 تن از برجستهترین رباعىسرایان دانست. برخى رباعیات او را به ابوسعید ابوالخیر، عمر خیام، اوحدالدین كرمانى، مولوى، خواجه عبدالله انصارى، عطار و دیگران نسبت دادهاند. او در رباعیاتش چند جا تخلص خویش را "افضل" آورده است. قدیمترین مأخذ اشعار فارسى وى، مجموعه "مونس الاحرار فی دقایق الاشعار" تألیف محمد بن بدر جاجرمى است كه 6 غزل نیز به نام افضلالدین كاشانى ثبت كرده است. بیشتر رباعىها و اشعار او بیان اندیشههاى حِكمى، و معنوی و ذكر حقایق عرفانى است.
بابا افضل آثارش را یا از آغاز به فارسى روان نوشته است و یا آثار اندكى را كه نخست به عربى نگاشته بود، بعدها به فارسى برگردانده است. وى برخى از آثار عربى حكیمان پیشین را نیز به فارسى درآورده است. فارسىنویسى او برخلاف فیلسوفانى مانند خواجه نصیرالدین و ابن سینا، از روى ترجیح شخصى و نه به خواست دیگران بوده است. شیوه پخته و روان او نزدیك به سبك و اسلوب پیشینیان است؛ چنانكه بهكاربردن گزارههاى كوتاه، خوددارى نكردن از تكرار یك واژه هنگام ضرورت و استفاده اندك از ضمیر و واژههاى مترادف كه همگى از ویژگىهاى نثر كهن است، در نوشتههاى فصیح وى فراوان به چشم مىخورد. در ترجمه و جایگزینى واژههاى فلسفى به زبان فارسى، كار او با كوشش ابن سینا در دانشنامه علایى قابل مقایسه است؛ با این تفاوت كه بابا افضل به جنبههاى زیبایىشناسانه كاربرد واژهها اهتمام بیشترى نشان داده است. در این میان، ترجمه او از رساله نفس ارسطو را مىتوان نمونه ممتازى از ترجمه و نگارش فلسفى به زبان فارسى به شمار آورد.
در آثار وى از اصطلاحهاى عقل و عاقل و معقول، به دانش و داننده و دانسته نیز تعبیر شده است. از دیدگاه او دانش چیزى جز روشنى و پیدایى وجود چیزها نیست و روشنى و پیدایى چیزها همان تمامى وجود آن ها است. پیوندى كه وى میان دانش و هستى برقرار مىكند، از ویژگىهاى مهم اندیشه اوست. از دیدگاه وى، میان جسم انسان و نفس او تفاوت جوهرى نیست.
از ویژگىهاى وى، گرایش او به بینش و سلوك عرفانى است . وى در عین حال كه ارزش یگانهاى براى خرد قائل است، از رابطه تزكیه نفس و دانش حقیقى سخن مىگوید. نظر او درباره وحدت جوهر و ماهیت عالم نیز از این حیث قابل توجه است. در پاسخ این پرسش كه آیا ذات و حقیقت علت با ذات و حقیقت معلول مباین است یا نه، مىگوید: اگر این دو را مباین بدانیم، چگونه امرى مىتواند علت امر مباین خود شود و اگر بگوییم كه ذات هر دو یكى است، پس علت و معلولى از میان خواهد رفت. وى این مسئله را چنین تبیین مىكند كه ذات و حقیقت علت و معلول یكى است و مباینت آن دو به واسطه اعتبار نسبت علت و معلول است؛ بنابراین، "موجودات به ذات [واحد] موجودند و ذوات به وى ذوات اند و حقایق به وى حقایق و او خود ذات و حقیقت همه."
تعبیر "بابا" بر سر نام بابا افضل حاكی از این است كه او شاگردانی سلوكی داشته است و او پدرمعنوی ایشان بوده است؛ همان طور كه در مورد بابا طاهر و بابا فرج و بابا ركن الدین و امثال ایشان همین طور است.
برخی از آثار بابا افضل كاشانی عبارت اند از: 1-عرضنامه، اثرى مهم كه بیش از آثار دیگر وى، آراء خاص او را دربردارد. 2- مدارج الكمال یا گشایشنامه كه خود وى از آن به فتوح هشت یاد كرده، نخست به عربى نوشته و سپس به فارسى برگردانده است3-جامع الحكمة 4- جاوداننامه5-رهانجامنامه 6-منهاج مبین كه از آن به رساله ای در علم منطق نیز یاد شده است. وی این رساله را نخست به عربى نوشته است و سپس به فارسى برگردانده است. 7- ساز و پیرایه شاهان پرمایه: این رساله را مىتوان اثرى در زمینه فلسفه سیاسى محسوب كرد، ضمن اینكه در آن علاوه بر پادشاه كامل، نفس كامل را نیز به تصویر مىكشد8- ترجمه رساله نفس ارسطو 9- ینبوع الحیاة: ترجمه 13 فصل از سخنان هرمس الهرامسه، مشتمل بر مناجاتهایى به سبك خواجه عبدالله انصارى، به نامهاى معاتبة النفس و زجر النفس. اصل این اثر ینبوع الحكمة نیز نامیده شده است10- تفاحه كه ترجمه رسالهاى عربى منسوب به ارسطو است كه از آن به سیبنامه نیز گاهی یاد شده است.