معرفی امیر گروس نظامی، مرد ماندگار تاریخ ایران
حسنعلی خان امیر نظام گروسی از مردان نیكنام عهد ناصری و جزء رجال كارآمد و لایق ایران در دوره قاجاریه به شمار میرود، او مردی كاردان، با كفایت و علاقهمند به ترقی و اصلاح جامعه بود و در طول 64 سال داشتن مصدر خدمات مهم كشوری از هیچ كوششی جهت اعتلای ایران فروگذار نكرد. حسنعلی خان امیر نظام گروسی از كردهای طایفه كبودوند گروس در سال 1236 یا 1237 ق در بیجار مركز ولایت گروس به دنیا آمد.از همان دوران كودكی بسیار خوب آموزش دید، درسال1252 هجری قمری به درجۀ سرهنگی و فرماندهی نیروهای نظامی گروس رسید. در سال 1253با همین سمت در اردوی محمد شاه قاجاردر هرات شركت كرد و از خود لیاقت خوبی نشان داد.از سال 1254تا1257همراه با نیروهای نظامی گروس وظیفۀ پاسداری از ارگ تبریز را برعهده داشت و بین سالهای 1257تا1259وظیفۀ نگهبانی از مرزهای كرمانشاه در برابر عثمانیها راعهده دار بود. در سال1260هجری قمری/1844میلادی به پایتخت فرا خوانده شد زیرا به دنبال مرگ مشكوك پدرش (1262/1846میلادی) متهم به قتل پدر شد و بر اساس این تهمت ناروا حكومت گروس را از دست داد. حاج میرزا آقاسی صدراعظم محمد شاه با خانواده او دشمنی داشت و با این بهانۀ بی دلیل حكومت موروثی گروس را از دست خاندان حسنعلی خان گرفت. با به قدرت رسیدن ناصرالدین شاه و انتخاب امیركبیر به عنوان صدراعظم،حسنعلی خان هم توانست حكومت ازدست رفتۀ گروس را به خاندان خود برگرداند. دردهۀ نخست پادشاهی ناصرالدین شاه در سركوب چندین شورش علیه حكومت مركزی شركت كرد. در سال 1265برای سركوبی شورشی روانۀ خراسان شد و در بازگشت به درجۀ سرتیپی ارتقاء مقام یافت. درسال 1266بنا به نظر امیر كبیر و برای سركوبی ملا محمدعلی زنجانی از پیروان باب راهی زنجان شد و به خاطر پیروزی در این مأموریت به مقام ژنرال آجودانی شاه رسید. در1267هجری قمری حسنعلی خان از همراهان سفر ناصرالدین شاه به اصفهان بود. در سال1271برای بازگرداندن نظم و امنیت به مشهد فرستاده شد یك سال بعد همراه با حسام السلطنه والی خراسان در لشكركشی به هرات شركت داشت و با این كه طی نبرد مجروح گردید ولی دستۀ او نخستین گروهی بود كه پرچم ایران را در دژ هرات برافراشت. پس از جنگهای ایران با بریتانیا درسالهای1856و1857میلادی و در پی آن قراداد پاریس مأمور متقاعد كردن(Charles Murray) به بازگشت به ایران شد و البته در این كار هم موفق بود. در سال1276به جای امین الدوله ایلچی و به عنوان مأمور فوقالعاده و وزیر مختار مخصوص در پاریس انتخاب شد. حسنعلی خان چندین پایتخت اروپایی را دید و مأمور فرستادن پیام دوستی ناصرالدین شاه به آنان بود. هدف اصلی او این بود كه همراهی دیگر كشورهای اروپایی را بر پایه به رسمیت شناساندن تمامیت ارضی ایران و پشتیبانی از ایران برای رویارویی با بریتانیا و روسیه را به دست آورد.در فرانسه رابطۀ دوستانه ای را با ناپلئون سوم برقرار كرد و سرپرست آموزش64 دانشجوی ایرانی بود كه برای تحصیل به اروپا فرستاده شده بودند و غالباً از دانش آموختگان دارالفنون بودند. دقت و نظارت او در پیگیری تحصیل این دانشجویان باعث گردید كه بسیاری از آنها تا پیش از پایان مأموریتش در سال 1283/1867دانش آموخته شوند. با تلاشهای او دولت ایران توانست از فرانسه اسلحه خریداری كند و با بلژیك و اتریش وارد گفتگو شد و از آنها برای آموزش افسران ایرانی استفاده كرد. در سال 1287 سپهسالار وزیر مختار ایران در استانبول به ایران بازگشت و به صدراعظمی ناصرالدین شاه برگزیده شد. حسنعلی خان به جای وی در سال 1288 به سفارت استانبول فرستاده شد. مدت اقامتش 14 ماه طول كشید.در این مدت حسنعلی خان با زیركی تمام از سیاست ایران در برابر عثمانیها دفاع كرد. به سال 1289 به خاطر بیماری به ایران بازگشت. در سالهای 1298-1299شورشی محلی به سركردگی حمزه آقا منگور را سركوب كرد. در سال 1299 با دریافت یك قبضه شمشیر مرصع و لقب سالار لشكر از ناصرالدین شاه به ریاست قشون آذربایجان برگزیده شد. در سال1300و پس از مرگ محمدرحیم خان علاءالدوله (امیر نظام) به پیشنهاد مظفرالدین میرزا ولیعهد آذربایجان، تصدی امور پیشكاری آذربایجان به حسنعلی خان داده شد. مهمترین اقدام حسنعلی خان در این برهۀ زمانی یاری دادن به حاج میرزا حسن رشدیه درپایه ریزی مدرسۀ رشدیه تبریز بود. در سال1303 مظفرالدین میرزای ولیعهد با اعطای شمشیر مرصعی به حسنعلی خان او را به لقب امیر نظام مفتخر كرد. از رویدادهای مهم دیگر دوران پیشكاری امیرنظام در آذربایجان مسئله امتیاز رژی و شورش مردم تبریز علیه این قرارداد بود كه امیر نظام در مقام والی شهر از اجرای دستور ولیعهد جهت تیراندازی به سمت مردم سرباز زد. به دنبال آن در همان سال او را از پیشكاری آذربایجان عزل و به تهران احضار كردند و مورد بازخواست قرار دادند بعد از مدتی بنا به درخواست ناصرالدین شاه امیر نظام را با همین سمت پیشكاری برای آذربایجان پیشنهاد دادند. اما امیرنظام سلامت خود و پیر شدنش را بهانه كرد. ترورناصرالدین شاه و بحرانهایی كه پس از آن صورت گرفت امیرنظام را افسرده كرد. امیر نظام در اواخر عمر حاكم كرمان و بلوچستان شد و خیلی زود به ایجاد نظم و برطرف كردن نابسامانیها در این ایالت همت گماشت. امیر نظام یكی از چهره های شاخص تاریخ ایران در دوران قاجار است نه تنها به خاطر مقامهایی كه داشت بلكه به دلیل لیاقت،توانایی،صداقت،امانت و خدمت به میهن طی 64 سال و دوران پادشاهی3شاه قاجار شخصیتی كاریزما گونه پیدا كرد. در زندگی سبكی ساده داشت بسیار شوخ طبع بود و فرانسه را به روانی صحبت می كرد كتابی به نام منشأت نوشت كه در واقع 164نامه ای است كه به دوستانش نوشته.كتاب دیگری هم به نام پند نامۀ یحیویه نگاشت كه نوشته های آموزشی او برای پسرش یحیی بود. درزمان امیر كبیر درخشید و پیش از انقلاب مشروطه در رمضان 1317هجری قمری،1900میلادی پا از دایرۀ هستی بیرون نهاد و درآرامگاه شاه نعمت الله ولی در ماهان كرمان به خاك سپرده شد. سنگ گور اصلی وی بسیار ساده و بدون نوشته است. سنگ مزار تازۀ او در زمان احمد علی نبی آدم فرزند مرحوم مغفور شریف الدوله تهیه گردید و در زمان استانداری محمد دادور فرزند شادروان وثوق السلطنه والی سابق ایالت كرمان و بلوچستان ساخته و پرداخته شد و این اشعار نیز بنا به توصیه دادور استاندار وقت در سال 1338هجری شمسی تحریر گردید.
در این مكان مرحوم مغفور حسنعلی خان گروسی ملقب به امیر نظام مدفون است كه از رجال خوشنام دانشمند و صدیق مملكت ایران بوده است. در سنۀ هزار و دویست و سی و شش هجری در قصبۀ بیجار گروس متولد و در زمانی كه والی ایالت كرمان بود در ماه رمضان سنۀ هزار و سیصد و هفده هجری قمری در سن هشتاد ویك سالگی به رحمت ایزدی پیوست. عبارت زیر همانند وصیت آن شادروان است.
بهترین دوست من آن است كه اگر انشاء الله مردم و عذاب را سبك كردم این رباعی را بر سنگ تربتم نویسد.
ای آن كه به رنج و بینوایی مرده - در حالت وصل از جدایی مرده
بااین همه آب،تشنه لب رفته به خاك- اندر سر گنج از گدایی مرده