گفتگو با محمد عربی نویسنده در برنامه چاپ اول
عربی در این برنامه در مورد كتاب خود به نام مكاشفه صحبت كرد و گفت :
گفتن از خطوط قرمز، شرایط ویژه ای را می طلبد. او در ادامه در مورد مخاطب این كتاب صحبت كرد و گفت : تمام جوانانی كه مجبور به زندگی در دو یا چندین جهان متفاوت هستند. آنهایی كه در خانوادهای مذهبی بزرگ شدهاند؛ اما در میان دوستانشان خبری از آن ارزشها نبوده است یا بالعكس. مخاطب این كتاب نسل جدیدی است كه در جامعهای چندپاره گیر افتاده است و میبیند این قارههای فرهنگی و اعتقادی هر روز از یكدیگر دور و دورتر میشوند و او ناچار است سر بزنگاه سمتی را انتخاب كند و افرادی را از دست بدهد. همچنین اگر پول و امكانش را داشتم این كتاب را هدیه میدادم به تمام نوجوانانی كه به خاطر دیدن مستند عرفا و علما و رفتن به راهیان نور تصمیم گرفتهاند طلبه شوند. امیدوارم این كتاب انتظارات نامربوطی را كه از حوزه علمیه در ذهن دارند كمی تلطیف كند و نگاه واقعبینانهتری از طلبگی به آنها بدهد.این كتاب را به آدمهای مختلفی كه در اطرافم بودند دادم تا بخوانند اما هیچكس به اندازه بچههای خوابگاه نتوانست آنچه در این كتاب نقلشده را فهم و درك كند. و این مثبتترین بازخوردی بود كه من دریافت كردم. چرا كه درد داستان را درست همان كسانی فهمیدند كه كتاب برایشان نوشته شده است. اما مهمتر از همه امام رضا (علیه السلام) است. داستان «مكاشفه بهاری یك همسایه واله» در حوالی حرم مطهر رضوی جریان دارد. بسیاری از اتفاقات و صحنههای كتاب گرهخورده با صاحب این خانه. امیدوارم این اثر مقبول نگاه امام مهربانیها قرار گیرد.