موسیقی آیینی در نیستان رادیو فرهنگ

گفتگو با دكتر محمد علی مرآتی كارشناس موسیقی

1401/09/22
|
10:30

مرآتی در این برنامه پیرامون فضای معنوی و دینی و نقش آن در موسیقی صحبت كرد . او همچنین پیرامون آیین های مختلف زرتشتی و ... صحبت كرد و موسیقی های خاص و با شكوه این آیین ها را مورد بررسی قرار داد. او در ادامه به دستگاه های موسیقی ایرانی و نقش آن ها بر موسیقی نیایشی پرداخت.
مرآتی در ادامه افزود : اگر موسیقی‌ با كار كرد عرفانی را عضوی از فرهنگ سنتی و سنت را منشعب از "فرهنگ دینی" بدانیم لذا می‌توان نتیجه گرفت كه "حكمت" در یك فرهنگ سنتی جان مایه و زمینه عرفانی‌ موسیقی در آن فرهنگ‌ است. این كاركرد در پنج سنت زندۀ جهان یعنی‌: هندویسم، بودیسم، یهودیت، مسیحیت و اسلام قابل بررسی است. آنچه در مجموع به عنوان موسیقی‌ عرفانی شناخته می شود به نوعی مرتبط با یكی‌ از این سنن است. هر كدام از این سنتها به نوعی از موسیقی‌ به عنوان وسیله ای ترقیبی و عنصری جدایی‌ نا پذیر از روش های ترفیعی و تربیتی استفاده می كنند حتی اگر از آن به عنوان "موسیقی‌"یاد نكنند ویا مفهوم دیگری به غیر از استنباط ما برای آن قائل باشند. بنابر این موسیقی‌ با زمینۀ عرفانی نه تنها مختص به ایران نیست بلكه شاید سهم ما در این میراث عظیم جهانی‌ بسیار هم اندك باشد. منظور این است كه می بایست كار كرد عرفانی موسیقی‌ را فراتر از حد و مرز های جغرافیأیی و به عنوان یك تجربۀ بشری مورد بررسی قرار داد. بنابر این در این بخش سعی‌ می‌كنیم تا با دیدی جهان شمول زمینه خلق و انگیزۀ آفرینش هنری با كار كرد عرفانی را بررسی نماییم.
چنانچه اندیشه، تجربه، و برداشت شخصی هنرمند را بتوان دستمایۀ اولیۀ خلق آثار هنری دانست، آنگاه در یك فرهنگ سنتی‌ و در مورد هنرمند سنتی به مشكل اساسی‌ تعریف ماهیت، جایگاه و اعتبار تجربه ودانش شخصی بر خواهیم خورد. همانطور كه می دانیم آنچه در فرنگ های سنتی اندیشه و دانش شخصی را قوام می دهد حكمت است كه راه را بر تجربۀ عرفانی ازطریق كشف و شهود باز می‌كند. بدین معنی كه ‌اصول و مبانی‌ اندیشگی در هر فرهنگ سنتی بر پایۀ حكمت مطرح شده از طرف ادیان در آن فرهنگ استوار می‌ باشد و از آنجا كه كلیه مبانی حكمی ادیان الزاما در حوزۀ دستیابی اندیشه نمی باشند و بسیاری از آنان مربوط به حوزۀ متافیزیك هستند، لكن هنرمند سنتی با دستمایۀ كشف و شهود به درك این مبانی و خلق اثر هنری می پردازد. بنابر این ارتباط درونی‌ حكمت، كشف و شهود، متافیزیك و موسیقی‌، كه خود انتزاعی ترین و غیر مادی ترین هنرهاست، اشكال متفاوتی از كاركرد عرفانی موسیقی‌ بوجود می آورد كه خاص هر فرهنگ است و البته با وجود تشابهات بسیار بین آنها هركدام ساختاری متفاوت دارند.
بنابراین موسیقی به تبع درجۀ وابستگی خود به سنت معنوی و نتیجتاً رمزپردازی می تواند كار كرد عرفانی و یا غیر عرفانی داشته باشد. این البته مد نظر ما نیست كه خط و مرزی روشن برای تقسیم بندی و شناسایی این دو شیوه رسم نماییم بلكه هدف تنها ارائه زمینه هایی است كه كار كرد مورد نظر ما را بوجود می‌ آورند. همانطور كه در نقل قول بالا دیدیم می توان نتیجه گرفت كه انضباط صوری در سبك موسیقی خواه نا خواه آنرا به شكلی‌ سنتی در می‌ آورد و موسیقی‌ سنتی به هر شكل، قائل به رمز و تمثیل و هنری معنوی است. لذا كم رنگ شدن مبانی معنوی نزد شخص هنرمند و یا كلیت جامعه می تواند حاصل را تا حد زیادی غیرمعنوی، غیر سمبلیك و "غیر عرفانی" نماید. هرگاه غریزۀ خلاقیت دستمایۀ خلق آثار هنری قرار گرفته، شاهد جاودانه های بزرگی بوده ایم كه تاریخ هنر مملو از شواهد آن است. این آثار در حد اعلای اعتبار و زیبایی و نشان دهنده عظمت و توان مندی بشر هستند. پس تفاوت اصلی‌ هنر معنوی تنها "زمینه" و "كار كرد" آن است و نه الزاماً اهمیت و عمق آن.

دسترسی سریع