معرفی كتاب گزارش یك راز به مناسبت 8 آذر سالروز ترور شهید هسته ای دكتر مجید شهریاری
دكتر مجید شهریاری در سال 1345 و در زنجان متولد گردید. ایشان متاهل و دارای دو فرزند به نام های محسن و زهرا بودند. همسر ایشان شهید زنده خانم بهجت قاسمی عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی می باشد.
شهید مجید شهریاری تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در زنجان، دوره كار شناسی را در رشته مهندسی الكترونیك در دانشگاه صنعتی امیر كبیر (از سال 1363 تا سال 1368)، دوره كار شناسی ارشد را در رشته مهندسی هسته ای در دانشگاه صنعتی شریف (از سال 1369 تا سال 1371) و دوره دكتری در رشته مهندسی هسته ای را در دانشگاه امیر كبیر از سال 1372 تا 1377) گذارنده اند. بدین تربیت، ایشان تمام تحصیلات خود را در كشور جمهوری اسلامی ایران گذرانده اند.
سرانجام این دانشمند فرزانه واستاد فیزیك هسته ای دانشگاه شهید بهشتی ایران در تهران درتاریخ 8 آذر 1389 توسط رژیم صهیونیستی و باهمكاری اطلاعاتی منافقین دریك عملیات تروریستی به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
بخش هایی از كتاب گزارش یك راز :
مجید هیچی نگفته بود
در یك مورد از مواردی كه مجید عصبانی شد، موضوع ازاین قرار بود كه یك نفر راجع به یك مسئله علمی اظهار نظر كرده بود. مجید توضیحی در مورد آن اظهار نظر داده بود. بعد آن فرد، حرف جاهلانه ای زده بود و شهریاری خیلی ناراحت شده بود كه چرا یك استاد دانشگاه باید چنین حرفی بزند.
ماجرا این بود كه شهریاری توضیح داده بود و فرد مقابل حرف درشت و ناجوری در پاسخ به مجید گفته بود. تنها كاری كه كرده بود این بود كه هیچ چیز نگفته بود. رها كرده و آمده بود.
دیدم خیلی ناراحت است. خیلی سربسته گفت: (این حرف است كه یك انسان به زبان بیاورد؟) طرف بعد از توضیحی كه مجید داده به او گفته كه خوب ما فلان وسیله را باید بزنیم به گاو و باهاش شخم بزنیم تا بگوییم درست كار می كند؟! مجید از این حرف خیلی ناراحت شده بود. یك بار دیگر دیده بودم كه حالت ایشان تغییر كرد. یك بنده خدای یك پرت علمی گفته بود.
شهریاری خیلی با علاقه داشت توضیح می داد كه طرف اذیت كرده بود و چیزی گفته بود، در حالی كه حق با دكتر شهریاری بود. انسان بود دیگر، عصبانی می شد.
مورد دیگر این كه فردی در روند اجرای یك پروژه درست گزارش نمی داد، زیاده طلبی هم می كرد. شهریاری خیلی با او تند شد. با این كه احترام می گذاشت، اما وقتی جایی رسید كه ایشان باید موضع گیری می كرد، اقدام لازم را انجام می داد. یكی از تفاوت های شهریاری با بقیه این است كه ایشان در جاهایی كه باید می ایستاد درست می ایستاد.
تظاهر نمی كرد
ایشان آدم غیر عادی نبود. انسان معمولی بود كه تلاش می كرد علم كسب كند و متقی باشد. دعا می خواند، نماز شب می خواند تظاهر هم نمی كرد.