نگارگری كه تو باشی...

حسین بهزاد نقاش و استاد مینیاتور محسوب می‌شد كه سال‌های عمر خویش را صرف فراگیری، مطالعه و خلق آثار نگارگری كرد تا سهم بسزایی در رشد و تكامل این هنر ملی داشته باشد و موجبات تغییرات عدیده‌ای را در این زمینه فراهم كند.

1401/07/23
|
08:28

از اواخر دوره قاجار نسلی از میان نقاشان و صناعت‌كاران قدیم برخاست و با جریان رایج نقاشی آكادمیك، یعنی كمال‌الملك و شاگردان او به رقابت پرداخت اما در عین حال از آن تأثیر پذیرفت. همزمان با كناره‌گیری كمال‌الملك از تدریس، مدرسه او عملاً به صورت مؤسسه صنایع قدیمه درآمده بود. بعداً در اصفهان نیز هنرستانی برای احیای هنرها و صنایع سنتی برپا شد. اقدامات حمایتی دولت، برگزاری مسابقه و اهدای جوایز، نگارگران را به فعالیتی تازه ترغیب كرد. آنها بیشتر با توسل به شگردهای طبیعت‌پردازی و گاه با پرداختن به موضوع‌های روزمره قصد داشتند تا تحولی در سنت مینیاتور ایرانی ایجاد كنند. این حركت به جریانی زنده تبدیل شد و ادامه یافت. حاج میرزا آقا امامی اصفهانی را باید زنده‌كننده نگاره‌های كهن‌ ایران دانست اما جنبش نگارگری جدید با هادی تجویدی آغاز شد. او كه در هنرستان صنایع قدیمه تدریس می‌كرد، شاگردانی چون علی كریمی، محمدعلی زاویه و ابوطالب مقیمی را پرورد. علی درودی نیز همان‌جا در رشته تذهیب به تربیت شاگردانی چون نصرت‌الله یوسفی و عبدالله باقری پرداخت. در خارج از حوزه هنرستان، حسین بهزاد و سوروگین در تهران و حسین حاج مصورالملكی و میرزا آقا امامی در اصفهان فعالیت هنری قابل ملاحظه‌ای داشتند. باری، این استادان هر یك به سهم خود در تجدید حیات هنرهای تصویری سنتی كوشیدند و جریانی را پدید آوردند كه به موازات مكتب كمال‌الملك تا به امروز ادامه دارد. همان‌طور كه اشاره شد یكی از این استادان و شاید مهم‌ترین و خلاق‌ترین آنها را بتوان حسین بهزاد دانست.

تولد و خانواده

حسین بهزاد در 1273 خورشیدی در تهران به دنیا آمد. جدش میرزا لطف‌الله از اهالی شیراز بود اما پدرش میرزا فضل‌الله در اصفهان به دنیا آمد و در شیراز و اصفهان قلمدان‌سازی را یاد گرفت. وی تحصیلات خود را در مدرسه شرف ظفر آغاز اما پس از مدتی به دلیل علاقه به نقاشی تحصیل را رها كرد. حسین شیفته نقاشی بود به گونه ای كه خودش می گوید: احساس ناشناخته و گنگی مرا به سوی نقاشی می‌كشید و من وقتی به پیروی از این احساس مداد یا قلم به دست می‌گرفتم، مثل تشنه‌ای كه به بركه زلال و گوارایی رسیده باشد، حس می‌كردم كه سیراب شده‌ام. نقاشی دنیای من بود.

شاگردی و نقاشی

حسین هفت ساله بود كه پدرش او را به شاگردی در دكان ملاعلی قلمدان ساز گذاشت. بعد از مدت كوتاهی پدرش و استاد ملاعلی هر 2 به دلیل بیماری وبا درگذشتند و حسین در همان‌جا نزد میرزا حسن پیكرنگار كه شاگرد بزرگتر ملاعلی بود، باقی ماند و 12 سال به‌عنوان شاگرد برای حسن پیكرنگار كار كرد.

حسین بعد از اقامتی كوتاه در مدرسه شرف مظفر، شاگرد آقا ملاعلی قلمدان‌ساز شد و بعد از آن شاگردی حسن آقا پیكرنگار را كرد، نقاشی كه در بازار كارگاه داشت. او در آنجا حرفه‌اش را فراگرفت و در نسخه‌های سبك اواخر تیموری و صفوی تخصص پیدا كرد.

حسین بهزاد در 18 سالگی نخست در كاروانسرای حاج رحمان خان و سپس در مجاورت شمس‌العماره كارگاه خود را باز كرد و بعدتر با میرزا غلام‌حسین خان میناسازباشی در كارگاهش در راسته طلاسازان بازار همكاری كرد.

بهزاد در 24 سالگی با دختر صاحبخانه خود سكینه مهرورزی ازدواج كرد كه حاصل آن پسری به نام پرویز بود. بهزاد در 1325 خورشیدی به استخدام اداره باستان‌شناسی درآمد و متعاقباً در هنرستان هنرهای زیبا به تدریس پرداخت.

دوستی با میرزاده عشقی

بهزاد با میرزاده عشقی دوستی صمیمانه‌ای داشت و عشقی، بسیار به حجره محل نقاشی و كارگاه بهزاد رفت‌وآمد داشت. آنها از نظر فكری خیلی به هم نزدیك بودند. بهزاد از ترور میرزاده عشقی به شدت متأثر شد و بسیار گله می‌كرد. رفت‌وآمدها به مزار عشقی آنقدر زیاد شد تا اینكه بهزاد در سال‌های بعد آرامگاهی را در گوشه شمال غرب ابن بابویه نزدیك آرامگاه میرزاده عشقی خرید و با نظر و دید هنرمندانه خودش دستور داد كه آن را بسازند كه ساخت این آرامگاه حدود سال 1334 خورشیدی تمام شد.

كارهای هنری تجاری

بهزاد سفارش‌های زیادی برای رونگاری از آثار استادان قدیم می‌گرفت. طی تجربه این سال‌ها، مهارتش در اسلوب‌های نگارگری ارتقا یافت. این زمان او به سبك نگارگری مكتب صفوی و آثار هنرمندانی چون كمال‌الدین بهزاد و رضا عباسی علاقه‌مند بود و چنان در كپیه و سبك آنها مهارت و استادی به خرج می‌داد كه تشخیص آنها از آثار قدیم، دشوار بود. در این دوره است كه بهزاد برای تذهیب یك نسخه قدیمی خمسه نظامی به كار گماشته شد كه همچون تعداد زیادی دیگر از كارهای او به یك موزه غربی یا مجموعه‌دار به‌عنوان یك اثر دوره صفوی فروخته شد.

درگذشت

سرانجام این هنرمند در 21 مهر 1347 خورشیدی چشم از جهان فروبست. سازمان میراث فرهنگی در 1371 خورشیدی تصمیم گرفت تا موزه‌ای دایمی از آثار بهزاد به‌وجود آورد. به همین جهت یكی از كاخ‌های واقع در مجموعه سعدآباد به نام كاخ كرباسی را به این امر اختصاص داد و سپس در توافقی با پسرش پرویز بهزاد، 289 عدد از آثار بهزاد را به این ساختمان منتقل كرد.

دسترسی سریع