فاطمه ترركاشوند :چرا نمی گوییم ژانر دینی می گوییم سینمای دینی؟
فاطمه تركاشوند در برنامه سینمای فرهنگ گفت :
دیدن فیلم تاریخی در مورد زندگی پیامبران الزاما به معنای به تصویر كشیدن سینمای دینی نیست.
یك فیلم می تواند در ژانر جنگ باشد اما دینی هم باشد. مثل فیلم دیده بان ابراهیم حاتمی كیا كه در ژانر دفاع مقدس است اما می توان با آن معیار سینمای دینی ایران را تعیین كرد.
خلاصه داستان فیلم دیده بان
ارتباط خط كمین با نیروهای خودی توسط دشمن قطع شده و احتمال سقوط منطقه بسیار زیاد است. مقابله و مقاومت نیروها در مقابل دشمن نیازمند حضور دیده بان جهت هدایت آتش سنگین است. عارفی برای پیوستن به خط كمین و دیده بانی باید از مسیری عبور كند كه زیر آتش شدید دشمن عراقی قرار دارد.
نكاتی درباره فیلم دیده بان
«دیده بان» نخستین فیلم دفاع مقدس است كه در جشنواره های بین المللی حضور یافت و مورد توجه قرار گرفت. این فیلم با حضور در هفتمین جشنواره فیلم فجر توانست نظر مثبت منتقدان و سینماگران را به خود جلب و جایزه ویژه هیات داوران برای بهترین كارگردانی و همچنین سیمرغ بلورین بهترین فیلم دوم (بخش فیلم های اول و دوم) را كسب كند.فیلم دیده بان را می توان شروع فعالیت های جدی و رسمی ابراهیم حاتمی كیا دانست. فیلمی كه وی را چند پله در سینمای ایران به جلو برد. حاتمی كیا جز آن دسته از كارگردانان، فیلمنامه نویسان و تدوین گرانی است كه سبك و سیاق مختص به خود را دارد. بیشتر فیلم های حاتمی كیا حول جنگ می چرخد؛ فیلم هایی كه سعی نمی كنند آن دوران سخت را بنمایش بگذارند، بلكه واقعیت های 8 سال جنگ تحمیلی و پیامد های پس از آن را به تصویر می كشند. حاتمی كیا در سایر فیلم های خود نیز نگاه نزدیكی به مسائل سیاسی و مشكلات جامعه دارد.حسین معززی نیا در نشستی در شهریور سال 94 درباره فیلم دیده بان گفته است :«دیده بان» را از دو منظر می توان مورد بررسی قرار داد؛ نخست از این نظر كه نشانه های سینمای حاتمی كیا و دنیای فیلمسازی او تا چه حد در آن قابل مشاهده است؟ به نظر من «دیده بان» را باید فیلم نخست او محسوب كرد، چرا كه «هویت» فیلمی تلویزیونی و در لوكیشن محدود بود. اگرچه نشانه های سینمای حاتمی كیا در «هویت» نیز كمابیش قابل مشاهده است، اما از نظر بافت، ساختار، اجرا، شخصیت پردازی و.. تفاوت ها مشهود است.به گفته معززی نیا، از منظر نزدیك بودن به واقعیت جبهه های جنگ نیز می توان فیلم را بررسی كرد؛ مهم ترین وجه «دیده بان» همین واقع گرایی و سندیت آن است؛ اگر این فیلم و فیلم هایی مثل «پرواز در شب» مرحوم ملاقلی پور ساخته نمی شدند، شاید هیچ گاه از واقعیت 8 سال دفاع مقدس آگاه نمی شدیم. قبل از ساخت این دو فیلم، از این نظر در سینمای جنگ دچار فقر بودیم. فرمول فیلم های جنگی مثل «عقاب ها»، «گذرگاه» و.. مشخص بود؛ چند گروهان از نیروهای ایرانی به خاك دشمن نفوذ می كردند و در ادامه اتفاقاتی برای آنها رخ می داد. داستان اكثر این فیلم ها تخیلی بوده و در واقع از روی فیلم های جنگی دیگر كپی شده بودند. البته شاید سیاست گذاری سینمای آن دوره بر همین اساس بوده و قرار نبوده فیلم های تلخی مثل «دیده بان» را شاهد باشیم كه در آن اتفاقات محیرالعقول رخ نمی دهد. اگر «دیده بان» و «پرواز در شب» ساخته نمی شد، سینمای ژانر دفاع مقدس پیش نمی رفت و از این جهت «دیده بان» مهم ترین فیلم سینمای جنگ ایران است. «دیده بان» را از تمام فیلم های بعدی حاتمی كیا نیز مهم تر می دانم.به گفته این منتقد سینما ،البته نباید فراموش كرد كه «دیده بان» یك فیلم كلاسیك است و آن را باید با توجه به زمان ساختش نقد و بررسی كرد. فیلم قطعا نواقصی در موسیقی، دیالوگ، دوبله و.. دارد اما چنین معایبی در مقایسه با اصالتی كه از فضای واقعی جنگ ارائه می دهد، قابل اغماض است. وجه مستندگونه فیلم نیز از چند جا ریشه می گیرد؛ حاتمی كیا خود حضور در جبهه را تجربه كرد بود و از سوی دیگر در ساخت مجموعه روایت فتح همكاری داشت و در ادامه تماشاگر این مجموعه نیز بوده است. بنابراین در دیده بان با داستان به معنای متعارفش روبرو نیستیم، بلكه فیلم داستانی شبه مستند و ساختاری اپیزودیك دارد. در مقایسه با سینمای ملاقلی پور نیز اگرچه فضاسازی آنها به هم شبیه است، اما از نظر شخصیت پردازی با هم تفاوت دارند و شخصیت فیلم «دیده بان» را به واقعیت جنگ نزدیك تر می دانم.معززی نیا در مورد نحوه نمایش دشمن در فیلم های حاتمی كیا گفته است: حاتمی كیا تصویر كلوزآپ از دشمن نمی گیرد و این هوشمندی او را می رساند. خود او نیز عنوان كرده كه به دشمنی كه از آن شناخت ندارم نزدیك نمی شوم و در عوض طرفی را روایت می كنم كه می شناسم. كسانی كه در صحنه جنگ حضور دارند با مرگ مماس هستند و چنین تجربه ای می تواند به عرفان ختم شود. تجربه مرگ از نزدیك امر بسیار دشواری است؛ در دوره بستری شدن در بیمارستان با مرگ افراد زیادی مواجه شدم و تحت تاثیر قرار گرفتم. چنین تجربه ای در مقایسه با آنچه در جنگ اتفاق می افتد بسیار ناچیز است. از منظرهای مختلفی می توان به دوران 8 سال دفاع مقدس پرداخت اما گمان می كنم فارغ از هر بحثی باید به اعتقادات یكدیگر احترام بگذاریم.پورهاجریان به عنوان بازیگر و مسئول جلوه های ویژه «دیده بان»، در پاسخ به سوال معززی نیا در مورد انفجارهای به نمایش در آمده در فیلم گفته است: در فیلم، شخصیت دیده بان سیر و سلوكی درونی را طی می كند و ما این سیر را در انفجارهای تصویر شده نیز می بینیم؛ انفجارها نخست با خاك سیاه رخ می دهد، در ادامه رنگ خاكستری و روشن تری به خود می گیرند و در نهایت كاملا سفید می شوند. حاتمی كیا بر روی جزئیات انفجارها تاكید فراوانی داشت كه همه چیز قابل باور و به دور از غلو تصویر شود. او را یكی از وفادارترین و صادق ترین فیلمسازان سینمای دفاع مقدس می دانم كه سعی كرده دیده های خود در دوران جنگ را به تصویر كشیده و از قهرمان پردازی های كاذب دوری كند.به گفته پورهاجریان، «دیده بان» در سال 66 و در دوره ای ساخته شد كه سینمای ایران با استانداردهای جهانی سینما فاصله زیادی داشت. كل هزینه ساخت فیلم بین سه تا سه ونیم میلیون تومان شد كه در مقایسه با هزینه های چند صد میلیون دلاری برای ساخت فیلم های هالیوودی در ژانر جنگ بسیار ناچیز است. رسالت فیلمساز دفاع مقدس انتقال فرهنگ جبهه به كسانی است كه آن دوران را ندیده اند و اگر این اتفاق نیفتد، پس از چند نسل دیگر هیچ چیزی از آن فرهنگ باقی نمی ماند. اگر تلاش امثال حاتمی كیا نبود، نسل جوان نسبت به جنگ بیگانه تر بود. جنگ را مقدس نمی دانم، اما دفاع در برابر دشمن متعدی مقدس است.حاتمی كیا در مصاحبه ای درباره فیلم دیده بان گفته :یادم هست وقتی دومین فیلم بلندم یعنی “دیده بان” را می ساختم، آقای مخملباف آمد كه تدوین اش كند. راش ها را كه دید، گفت از این ها حداكثر یك فیلم پنجاه دقیقه ای بیرون می آید. رفتم پیش آقای بهشتی كه آن روزها رئیس فارابی بود و ماجرا را برایش تعریف كردم و گفتم نمی توانم با وجود حمایت هایی كه كرده، یك فیلم بلند تحویل اش بدهم. ایشان هم كمی این ور و آن ور كردند و بالاخره گفتند كه باشد، هر جور صلاح می دانی. مرا تحت هیچ فشاری نگذاشت با این كه بودجه فیلم را تامین كرده بود. این چنین از من حمایت كرد. اما حالا و بعد از نزدیك دو دهه تجربه فیلمسازی باید با هزار هول و ولا فیلمی را دلم میخواهد بسازی . برای اینكه تن به فیلم سفارشی ندهی ، پیله ای برای خودت بسازی تا از گزند تغییرات در امان باشی ، ولی بهر حال فیلم ساختن به پول احتیاج دارد. آن هم روز به روز گران تر می شود. عقبه فیلمسازانی مثل من كه تنها به مخاطب ایرانی دلخوشند روز به روز سخت تر میشود. تا دیروز تمام دلشوره ما “درآمدن” فیلمی بود كه دل مان را راضی كند، ولی حالا بزرگترین نگرانی مان گیشه است. اگر از گیشه عقب بمانیم ، سقوط ما حتمی است و در این وانفسا تو حتی توان گرفتن وامی هم كه برایت مقدر شده را نداری. آقای قوچانی ، آبروداری این روزها خیلی سخت شده.(بخشهایی از گفت وگوی محمد قوچانی با ابراهیم حاتمی كیا در زمان ساخت فیلم دعوت)چند سال پیش محمد صابری نویسنده و منتقد سینمایی درباره اهمیت اكران فیلم دیده بان در گروه هنروتجربه ، یادداشت جالبی نوشت كه باز خوانی آن دور از لطف نیست. محمد صابری در یادداشت خود با اشاره به اینكه دیده بان سینمایی ترین روایت معناگرای سینمای ایران است نوشته است :تلاش هوشمندانه حاتمی كیا برای همنشینی معنا و داستان ، مهمترین رمز ماندگاری دیده بان در سینمای ایران بوده است و اكران مجدد آن می تواند فرصتی برای یاد آوری اهمیت این دو برگ برنده باشد. دیده بان معیاری كاربردی برای یاد آوری یك گرای گمشده در جغرافیای امروز سینمای ایران است.