مكتب رمانتیسم از اواخر قرن هجدهم در انگلستان بروز یافت و سپس به آلمان و دیگر سرزمین های اروپایی راه پیدا كرد.
لامارتین، شاتوبریان، الكساندر دومای پدر، ویكتور هوگو و آلفرد دو موسه از بزرگان این مكتب بودند.
مكتب رمانتیسم از اواخر قرن هجدهم در انگلستان بروز یافت و سپس به آلمان و دیگر سرزمین های اروپایی راه پیدا كرد.لامارتین، شاتوبریان، الكساندر دومای پدر، ویكتور هوگو و آلفرد دو موسه از بزرگان این مكتب بودند.
ویژگی های مهمّ این مكتب كه تفاوت های آن با كلاسیسیسم را نشان می دهند، ازاین قرارند:
نشان دادن زیبایی و زشتی، و شادی و غم در كنار هم.
پایبندی به احساس و خیال و هیجان.
هواخواهی از آزادی هنر و آزادی شخصیّت هنرمند و رهایی از قیود.
وسعت بخشیدن به دایره واژگان و تعابیر و غنا بخشیدن به زبان ادبی.
به تصویر كشیدن غم و یأس و سرگشتگی انسان.
روی آوردن به عالَم درون و گرایش های دینی.
در حقیقت آغاز قرن نوزدهم را باید شروع عصر جدیدی در ادبیات اروپا دانست كه دامنه آن تا به امروز كشیده شده است. این دوره جدید كه باید آن را "عصر رمانتیك "نام داد عصر طبقه بورژوازی شمرده می شد. در این دوره تجمل و زندگی اشرافی همه اهمیت و نفوذ خود را از دست داد ؛ قلمرو آثار ادبی گسترش یافت ؛ حالا دیگر شاعران و نویسندگان از طبقه های گوناگون جامعه بودند. ادبیات رمانتیك در قرن نوزده در كشورهای اروپایی یكی پس از دیگر به ظهور رسید.
این مكتب به آزادی، شخصیت ، هیجان و احساس ها، گریز و سیاحت و سفرهای جغرافیایی در آثار خود بسیار اهمیت قائل است. هنرمند در آن به كشف و شهود می پردازد و به افسون سخن و به اهمیت كلمه بی اندازه آگاه است. خلاصه اینكه نویسنده خود در جریان نوشته اش مداخله می كند و به اثر خود جنبه شخصی و خصوصی می دهد.
ویكتور هوگو، والتر اسكات، وردزورت، گوته، شیلر، پوشكین، و لرمانتوف، از پیشوایان نخستین این مكتب هستند.
از آثار معروف این مكتب می توان نتردام دوپاری، بینوایان، تاراس بولبا، سه تفنگدار، زندانی قفقاز، فواره باغچه سرای، آیوانهو را نام برد.
( خلاصه ای از رمان «سه تفنكدار » اثر «الكساندر دوما» را در زیر می خوانید.)
ماجراهای سه تفنگدار از هنگامی آغاز می شود كه اصیل زاده ای جوان در آرزوی پیوستن به گارد تفنگداران سلطنتی لویی سیزدهم از ولایت گاسكونی به سمت پاریس حركت می كند. دارتانیان 19ساله از پدر خود یك شمشیر خانوادگی ، یك اسب فرسوده و پیر زردرنگ ، مقدار ناچیزی پول و یك توصیه نامه برای تره وی فرمانده گارد تفنگداران سلطنتی به عنوان توشه راه دریافت كرده است. وی كه آماده است به كوچكترین مسئله ای جنجال به پا كند بین راه با شوالیه روشفورت از عمال كاردینال دوریشلیو صدراعظم فرانسه ، به دلیل این كه به اسب وی توهین كرده! درگیر می شود و ضربه سختی می خورد. به این ترتیب فراز و نشیب ها از همان ابتدای داستان آغاز می شود. دارتن یان در پاریس طبق توصیه پدرش به تره وی مراجعه می كند و تره وی قول می دهد كه در صورت اثبات لیاقت و توانایی جنگی اش به زودی یك تفنگدار شود. دارتانیان در همان روز به صورت اتفاقی خشم سه نفر از تفنگداران سلطنتی به نامهای مستعار آتوس ، پورتوس و آرامیس را بر می نگیزد و با تك تك آنها در یك محل با فاصله زمانی كم قرار دوئل می گذارد. سه دوست با هم سر قرار دوئل حاضر می شوند. اما هنوز مبارزه شروع نشده كه چند نفر از سربازان گارد كاردینال ریشیلیو سر می رسند و به بهانه غیرقانونی بودن دوئل برای چهارتن مزاحمت ایجاد می كنند. اینجاست كه آتوس ، آرمیس ، پورتوس و دارتانیان علیه دشمن مشترك ، یعنی سربازان گارد كاردینال می جنگند و دارتانیان با از پا در آوردن چند نفر از سربازان نخستین بار شجاعت خودش را نشان می دهد.