زبان پارسی و پاسداشت واقعه عاشورا در اشعار شاعران ایرانی

در ادبیات عرب اولین مقتل‌ها كه روایتی از واقعه عاشورا بود در همان زمان نزدیك به عصر عاشورا شكل گرفت.

1401/05/10
|
12:39

عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: زبان و ادبیات آینه‌ای است از بازتاب اجتماعی و آداب و رسوم مردمی كه به آن زبان صحبت می كنند تمام ملت‌ها روز‌های تلخ و شیرین دارند و حوادث گوناگونی را تجربه می كنند كه همه این‌ها در زبان بازتاب می‌شود تا به نسل‌های دیگر برسد.

به گفته رحیمی، قیام عاشورا در فرهنگ ما اهمیت بالایی دارد در ادبیات عرب اولین مقتل‌ها در همان نزدیك به عصر عاشورا شكل گرفته كه روایت واقعه عاشورا بوده است. و در ادبیات فارسی در دوره‌های اول بروز علنی و ظهور اجتماعی مسئله عاشورا را نداشتیم بعد از آن‌كه آل‌بویه قدرت خود ا تثبیت كرد 290 سال بعد از واقعه عاشورا برای اولین بار مراسم عزاداری امام حسین را در محرم 325 در بغداد داشتیم و رسما به صورت یك مسئله اجتماعی بازار‌ها بسته و پرچم‌های سیاه برافراشته شد و به سراسر كشور گسترش پیدا كرد.

او گفت: كسایی مروزی نخستین شعر مذهبی درباره واقعه عاشورا را سروده است و پس از آن شاعرانی دیگری هم به شعر عاشورایی رو آوردند اما در طول تاریخ هیچ شعری توفیق باز این چه شورش است كه در خلق عالم است را نداشته چون این شعر برجسته‌ترین ویژگی عاشورا را در بزرگ بودن این واقعه دانسته است.

ادبیات هر سرزمینی با در نظر گرفتن اقلیم و بافت اجتماعی هر جامعه بدون شك به‌عنوان آیینه‌ افكار، باورها و گرایش‌ها آن مردم بوده و زبان گویای هنر و اندیشه‌ آن سرزمین است و بستری است برای ماندگاری گونه‌ای از دغدغه‌های بشر كه شایسته‌ حضور دائم اجتماعی را دارند. قیام امام حسین (ع) و واقعه‌ عاشورا از عوامل مهم تاثیرگذار در ادبیات فارسی و همچنین ادبیات عرب بوده و این حادثه و پیام‌های آن را در غالب شعر در گذر تاریخ ماندگار كرده است. با گذشت قرن‌ها از آن واقعه، شاعران زیادی در غم و مصیبت این فاجعه دیوان‌ها سروده‌اند اما هنوز هم هیچ یك از آن‌ها نتوانسته آن‌طور كه لایق این واقعه‌ غم‌انگیز و دلخراش است، سخنوری كند و تمام و كمال آن را بازگوید. این غم آن‌چنان عمیق است كه بازگویی آن در كلام نمی‌گنجد اما چیزی كه این واقعه را جاودان ساخته، نقل نسل به نسل بوده و همین نوشته‌های مكتوب است كه آیندگان را از این فاجعه مطلع ساخته است.
ادبیات عاشورایی از غنی‌ترین و حماسی‌ترین ذخایر فكری و احساسی مكتب شیعه است و برخی از شاعران نیز هستند كه تمام شهرت خود را مدیون این ذخیره‌ فكری و احساسی شیعه هستند. دوره‌های شعر عاشورایی در زبان فارسی را می‌توان به 4 بخش تقسیم كرد؛ دوره‌ اول شامل قرون اولیه‌ شعر فارسی است كه تا قبل از شكل‌گیری حكومت صفوی را شامل می‌شود، دوره‌ دوم مربوط به عصر صفوی است، دوره‌ سوم دوران حكومت افشاریه، زندیه و قاجاریه را در بر می‌گیرد و دوره‌ چهارم دوران معاصر است.
در دوره‌ اول اشعار عاشورایی بیشتر به جنبه‌ حماسی واقعه اشاره می‌كردند و دلیل این امر شرایط سیاسی حاكم بر جامعه بود كه تعصبات مذهبی رواج داشت و تفكرات شیعه سركوب می‌شد. به همین دلیل در فاصله‌ قرن‌های سوم تا ششم تعداد اشعار عاشورایی كم است و در این اشعار شخصیت امام (ع)، چگونگی شهادت ایشان و یارانشان و عناصر واقعه‌ عاشورا به‌صورت تلمیح ( تلمیح یكی از صناعات ادبی است كه شاعر با استفاده از آن داستانی را در قالب یك شعر بیان می‌كند) بیان شده است. همان طور كه گفته شد، اوضاع سیاسی آن دوره برای شیعیان مطلوب نبوده و شاعران به این علت، بیشتر از این صنعت ادبی در اشعار عاشورایی و مذهبی خود استفاده می‌كردند.

شاید بتوان «كسایی مروزی» را جزو اولین شاعرانی دانست كه در رثای امام حسین (ع) و واقعه‌ كربلا شعر سروده است:

باد صبا درآمد، فردوس گشت صحرا

آراست بوستان را نیسان به فرش دیبا

میراث مصطفی را فرزند مرتضی را

مقتول كربلا را تازه كنم تولا

پاكیزه آل یاسین، گمراه و زار و مسكین

وان كینه‌ای پیشین آن روز شده پیدا

آن پنج ماهه كودك باری چه كرد ویحك!

كز پای تا به تارك مجروح شد مفاجا

آن زینب غریوان اندر میان دیوان

آل زیاد و مروان نظاره شده عمدا

بعد از كسایی، ناصر خسرو نیز كه از پیروان او بود، در اشعار خود به این واقعه و مصیبت سیدالشهدا اشاره كرده است:

بتگر بتی تراشد، او را همی پرستد

زو نیست رنج كس را نه زان خدای سنگین

تو چون بتی گزیدی كز رنج و شر آن بت

بركنده گشت و كشته یكرویه آل یاسین؟

آن كز بت تو آمد بر عترت پیمبر

از تیغ حیدر آمد بر اهل بدر و صفین

لعنت كنم بر آن بت كز امت محمد

او بود جاهلان را ز اول بت نخستین

لعنت كنم بر آن بت كز فاطمه فـدك را

بستد به قهر تا شد رنجور و خوار و غمگین

لعنت كنم بر آن بت كو كرد و شیعت او

حلق حسین تشنه در خون خضاب و رنگین
قطران تبریزی نیز واقعه‌ كربلا و بستن آب به روی امام و یارانش و تشنگی‌ها را در یك بیت و در قالب مرثیه‌ای برای ممدوح خود به تصویر كشیده است:

رفتی زجهان به تشنگی بیرون مانند شهید كربلا بودی

در این دوران سرودن اشعار عاشورایی مختص شیعیان نبود و شاعران اهل سنت نیز كه از تعصبات سیاسی حكومت پیروی نمی‌كردند، به سرودن این اشعار می‌پرداختند. برای مثال سنایی كه از شاعران سنی بود، به‌عنوان نخستین شاعر اهل سنت به مدح امام حسین (ع) پرداخت:

خرمی چون باشد اندر راه دین كز بهر حق خون روان گشتست از حلق حسین در كربلا

از برای یك بلا كاندر ازل گفتست جان تا ابد اندر دهد مرد بلی تن در بلا

و در شعر دیگری می‌گوید:

سراسر جمله عالم پر زنانند زنی چون فاطمه خیر النسا كو؟

سراسر جمله عالم پر شهید است شهیدی چون حسین كربلا كو؟

در اواخر دوره‌ اول و روی كار آمدن سلجوقیان و خوارزمشاهیان و همچنین گرایش مغول‌ها به مذهب شیعه، شعر عاشورایی به‌عنوان برجسته‌ترین نوع ادب آیینی رونق گرفت. شاید بتوان گفت زیباترین اشعار آیینی این دوره متعلق به خواجوی كرمانی و ابن حسام است:

دلم شكسته و مجروح و مبتلای حسین طواف كرد شبی گرد كربلای حسین

طراز طره‏ی مشكین عنبر افشانش خضاب كرد به خون، خصم بی‌‏وفای حسین

قدر چو واقعه‏‌ كربلا مشاهده كرد ز چشم چشمه‏‌ خون راند بر قضای حسین

نشسته بر سر خاكستر آفتاب مقیم كبود پوش به سوگ از پی عزای حسین

جمال روشن خورشید را غبار گرفت كه در غبار نهان شد مه لقای حسین

به روز واقعه‌، ای ظالم خدا ناترس بیا ببین كه چه‌ها كرده‌‏ای به‌جای حسین

خدای قاضی و پیغمبر از تو ناخشنود چگونه می‏دهی انصاف ماجرای حسین

حسین، جان گرامی فدای امت كرد سزاست امت اگر جان كند فدای حسین

در دوره‌ دوم و به قدرت رسیدن حاكمان شیعه‌ صفوی، به تبلیغ بزرگترین نماد شیعه یعنی واقعه‌ عاشورا پرداخت. در این دوران بود كه مرثیه‌سرایی و منقبت خوانی رشد چشمگیری پیدا كرد. و این دوران آغازی شكوهمند برای شعر عاشورایی بود. رونق گرفتن مراسم‌های عزاداری امام حسین (ع) در این دوران، نیاز به شعر عاشورایی را بیشتر كرد و این اشعار رواج و رونق یافتند. عصر صفویه را می‌توان دوران ظهور تركیب‌بند و ترجیع‌بند عاشورایی نام‌گذاری كرد. محتشم كاشانی از جمله شاعران مشهور این دوران است و او را «پدر مرثیه‌‌سرایی ایران» نامیده‌اند كه تركیب بند مشهوری را درباره‌ عاشورا سروده كه هنوز هم در عزاداری‌ها خوانده می‌شود و شاعران زیادی از این شعر الهام گرفته و شعر عاشورایی سروده‌اند:

باز این چه شورش است كه در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است كز زمین بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

این صبح تیره باز دمید از كجا كزو كار جهان و خلق جهان جمله درهم است

گویا طلوع می‌كند از مغرب آفتاب كاشوب در تمامی ذرات عالم است

گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست این رستخیز عام كه نامش محرم است

در بارگاه قدس كه جای ملال نیست سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

جن و ملك بر آدمیان نوحه می‌كنند گویا عزای اشرف اولاد آدم است

خورشید آسمان و زمین، نور مشرقین پرورده‌ كنار رسول خدا، حسین
وحشی بافقی نیز از شاعران غزل‌سرایی است كه قصایدی نیز در نقبت امامان شیعه سروده است. وی در یك تركیب‌ بند به شرح واقعه‌ كربلا پرداخته است كه از مهم‌ترین ویژگی آن می‌توان به بیان و قدرت كلام و آهنگین بودن آن اشاره كرد:

روزی است اینكه حادثه كوس بلا زده است كـــوس بـلا بــه معركه كربـلا زده اســت

روزی است اینكه دسـت ستـم پـیشه جــفا بر پــای گلبن چمن مـصطفـی زده اســــت

روزی است اینكه خشك شد از تاب تشنگی آن چشمه‌ای كه خنده بر آب بـقا زده است

روزی اســـت ایـــن كـــشته بــــیداد كـربلا زانـــــوی داد در حـــرم كـبریا زده اســت

امــروز مــاتـمی است كه زهرا گشاده مـوی بر سـر زده زحسـرت و واحــسرتا زده است

یـــعنی مــحرم آمـــد روز نــدامــت اســت روز نــــدامت چـــه، كه روز قیامت اسـت

ایـن مـاتـم بــزرگ نـــگنجد در ایـن جـهان آری در آن جــــهان دگـر نیز این عزاسـت

دسترسی سریع