در تاریخ شناسیِ معاصر باید هم تاریخ را تاحد ممكن با اجزاء تشكیل دهندۀ آن شناخت ، و هم به نظریه های انقلاب آگاه بود.
نویسنده: احمد خالصی
در یاددداشت گذشته ام، اشاره كرده بودم كه انبوه كتابهای منتشر شده در باب تاریخ معاصر در داخل و خارج كشور ، اغلب یا بیان خاطراتند و تاریخ شفاهی كه البته لازمند و ضروری و بعضاً جذاب، و یا ارائه اسناد تاریخی اند و با یا بدون تحلیل ارائه میشوند. و گفته بودم كه اینها مربوط به تاریخ نگاری اند و نه تاریخ شناسی . به بیان دیگر اینها آثاری هستند كه به ثبتِ تاریخ میپردازند و موادِ تاریخی را برای آنچه كه میتوان آن را
" تاریخ شناسی" خواند ارائه میدهند . خلطِ تاریخ نگاری و تاریخ شناسی اغلب رخ میدهد اما از تدوینِ تاریخ، تا تحلیل تاریخ راهی درازدامنه باید پیموده شود كه مستلزم روندی دگرگونه و جامع است. حرفِ اصلیِ من این است كه تاریخ شناسی به واقع در حوزۀ مطالعاتِ بینِ رشته ای قرار میگیرد.
___________
مطالعاتِ تطبیقی و بین رشته ای چندی است كه در سراسر جهان مورد توجه قرار گرفته و در ایران هم به تدریج اندك عنایتی به آن صورت میگیرد، اما كمتر در حوزه تاریخ شناسی معاصر، شاهد پژوهشی درخورِ اعتنا در این باب بوده ایم.
در تاریخ شناسیِ معاصر باید هم تاریخ را تاحد ممكن با اجزاء تشكیل دهندۀ آن شناخت ، و هم به نظریه های انقلاب آگاه بود. مكانیسمِ تغییرِ ساختارهای اجتماع بحثی است كه در حوزۀ جامعه شناسی می گنجد. باید گفت كتابهایی در این باب به فارسی ترجمه و یا نگاشته شده اند از جمله آثار هانا آرنت و نیز كتاب بسیار آموختنی و دیر به دست آمدۀ " كالبد شكافی چهار انقلاب " اثر كرین برینتون كه در آن ساختارهای مشابه و یا روندِ یكسانِ انقلابهای مهمِ جهان بررسی شده است و به نظرم مطالعۀ آن برای هر تاریخ پژوه و نیز هر كسی كه در پی درس آموزی از تاریخ و انقلاب است ، ضروری و راهگشاست. همین جا به عنوان معترضه متذكر بشوم كه این كتاب نقایصی نیز دارد ازجمله اینكه جنگهای انفصالِ ایالات متحده آمریكا با انگلستان را انقلاب محسوب كرده است كه هر چند این واقعۀ تاریخی با ساختار شناخته شدۀ انقلاب ، مشابهت هایی دارد اما در كلیتِ روند ساختارِ انقلابهای جهان نمی گنجد. به نظرم نقصِ دیگر این كتاب در این است كه مولف این كتاب میتوانست از انقلابهای دیگر نیز شواهدی برای نظریات خود اقامه كند كه معلوم نیست به چه دلایلی از آن غفلت كرده است . شاید مخاطب خود را آزاد گذاشته است در بررسیِ تطبیقی چهار انقلابِ بزرگ جهان ، با انقلاب سرزمین خود!!!
----------------
اما برای تاریخ شناسیِ عمیق و موثر، گذشته از جامعه شناسی و شناختِ مكانیسمِ تغییرِ ساختارهای اجتماعی ، باید از تاریخ فلسفه ورزی نیز آگاهی داشت و همچنین از دانش ها و معارفی دیگر همچون ادبیات و روان شناسی و سیاست ،كه به امید حضرت حق در یادداشت بعدی به آنها خواهم پرداخت.
یا حق