قطعه‌ای از آسمان دزفول

چهارم خرداد روز دزفول، روز مقاومت و پایداری گرامی.

1401/03/04
|
12:01

معرفی كتاب قطعه‌ای از آسمان دزفول
كتاب قطعه‌ای از آسمان دزفول نوشته‌ی فاطمه دهقان نیری، ضمن ارائه تاریخچه‌ای از پیشینه دزفول، با خاطره‌ی یكی از مجروحان دوران جنگ ایران و عراق در لندن آغاز می‌شود و سپس به شرح كوتاهی از اتفاقات دوران دفاع مقدس می‌پردازد.

در بخشی از كتاب قطعه‌ای از آسمان دزفول می‌خوانیم:

نیروی سپاه، بسیج و نیروی زمینی ارتش در منطقه گسترش پیدا كرده و مقابل‌شان ایستاده بودند، اما توان‌شان ضعیف بود. هواپیماهای خودی می‌خواستند نیروهای زرهی دشمن را بمباران و منهدم كنند. اما منطقه وسیع بود و نیروهای دشمن و خودی به هم نزدیك بودند و ممكن بود نیروهای خودی یا ‌جایی را كه مورد نظر نیست، بمباران كنند. محل دشمن هم مدام تغییر می‌كرد. مثلاً امروز عراقی‌ها در سه‌راه قهو‌ه‌خانه بودند، روز بعد تغییر مكان می‌دادند. برای حل مشكل، تعدادی از خلبان‌های پایگاه وحدتی را با جیپ‌های بی‌سیم‌دار كه بُردش زیاد بود، فرستادند به جبهه. چون خلبان بودند، منطقه را می‌شناختند و می‌توانستند هواپیمایی را كه برای بمباران نیروهای دشمن آمده بود، راهنمایی كنند. تعداد قابل توجه‌ای از خلبان‌های جوان به این مأموریت‌ها اعزام شدند.

یكی از خلبان‌های ناظر مقدم كه در جبهه حضور داشت، خلبان خسروی‌نسب بود. می‌گفت در طول یك روز، به طور متناوب چهل فروند هواپیما از پایگاه دزفول درخواست كرده و این چهل فروند توانستند پل كرخه‌ را ببندند و جلوی عراقی‌ها را با بمباران‌های كوبنده سد كنند. می‌گفت لاشۀ تانك‌های سوختۀ عراقی در منطقۀ آن طرف پل كرخه جمع شد.»

نیروی هوایی با هواپیما به جنگ تانك رفت و چه بسا بعضی هواپیماها نیز سقوط كردند. از آن طرف بسیجیان دزفول شنیدند كه باید خود را برای نبرد شهری آماده كنند. پیش خود قرار گذاشتند در چهارراه اندیمشك جلوی نیروهای دشمن را بگیرند و دمار از روزگارشان در آورند.

فهرست مطالب كتاب
فصل یكم: دزفول كجاست
فصل دوم: شهر در تب اشغال
فصل سوم: دفاع
فصل چهارم: بیرون راندن دشمن
فصل پنجم: موشك جواب موشك
فصل ششم: سمبل مقاومت
پیوست
منابع
عكس‌ها

دسترسی سریع