بیژن بیژنی (زاده 3 خرداد 1332 در بابل) خواننده و خوشنویس ایرانی است. مشهورترین اثر او آهنگ «نهانخانهٔ دل» است كه بازخوانی ترانه خراسانی نوایی نوایی غلامعلی پورعطایی میباشد.
استاد بیژن بیژنی هنرمند موسیقیدان و خوشنویس در سوم خرداد سال 1332 در روستای فكچال از توابع بخش بندپی غربی به دنیا آمد. بیژن بیژنی، از لحاظ تبارشناسی عضوی از خانواده ی بزرگ و پردامنه ی بیژنیها در بابل است اما خود او از آن زمان كه به تهران هجرت كرده و در سایه ی مجاهدت هنری و همنشینی با مشاهیر موسیقی و خوشنویسی كشور، شهرت و وجاهتی درخور كسب كرده، به نشانی و آدرسی از نسل جدید بیژنیها تبدیل شدهاست كه در گوشه و كنار كشور در عرصههای وسیع ادبیات، شعر، موسیقی، نقّاشی، خوشنویسی، كاریكاتور، مجسمهسازی و… فعالیت میكنند و شگفتی خلقت را در وراثت قریحهی هنری به نمایش میگذارند.
بیژن بیژنی دارای دو برادر و چهار خواهر هست. برادرش فرهنگی و معلّم است و در آموزش و پرورش تدریس میكند. خواهرانش همه خانهدار هستند.
استاد بیژن بیژنی در سال 1377 ازدواج كرد همسرش گرافیست است و در انتشارات سروش صدا و سیما كار می كند. ایشان انسان دقیق و مهربانی است و در كارهای هنری بسیار همراه و هماهنگ با استاد بیژن بیژنی است.
بیژن بیژنى از خوشنویسان ممتاز انجمن خوشنویسان ایران است و در این زمینه نمایشگاههاى متعددى برپا كرده، نمایشگاه انفرادى در شهر بابل، نمایشگاه گروهى در موزه هنرهاى معاصر، شركت در كنگره انجمن خوشنویسان در اصفهان، نمایشگاه گروهى انجمن خوشنویسان موزه علیرضا عباسى، نمایشگاه انفرادى انجمن فرهنگى ایران و ایتالیا، نمایشگاه انفرادى گالرى سیحون
آغاز كار هنری استاد بیژن بیژنی از زبان خودش:
موسیقی در حقیقت در من خودجوش بود. قبل از انقلاب با توجّه به موسیقی گلهای رادیو علاقهام دو چندان شد. برنامهی گلهای رادیو هنوز جزو ماندگارترین موسیقی های روزگار ماست. در آنسن و سال قدرت تحلیل این موسیقی فاخر را نداشتم، ولی احساس می كردم این موسیقی اركسترال كه از موسیقیدانها و آهنگسازان صاحبنام پخش می شد، از مقولهای دیگر و بسیار قابل اعتناست.
بعد از انقلاب، دوستی با خانوادهی هنرمند كامكارها، امكان شناخت بیشتر را برایم فراهم آورد. اوّلین آلبوم موسیقی من با نام “افسانهی سرزمین پدریام” بر روی شعر عطار و با آهنگسازی ارسلان كامكار با اركستر سمفونیك تهران، آغازی بود كه من به جامعه ی موسیقی به طور جدّی آشنا شوم. در حقیقت معرّفی من با دنیای موسیقی از طرف خانوادهی كامكارها بود.