نگاهی كوتاه به زندگی ملاصدرا

عارف، فیلسوف، مفسر و دانشمند بزرگ ایرانی در قرن‌های 10 و 11 ق، هم عصر حكومت صفویان.اول خرداد در تقویم ایران به نام این بزرگ مرد ثبت شده است.

1401/03/01
|
10:39

محمد بن ابراهیم شیرازى ملقب به صدرالدین و مشهور به ملاصدرا یا صَدرالمُتِألِّهین از مردم شیراز. در حدود سال 979 یا 980 ق در شهر شیراز و در خانواده‌ای بانفوذ و متمكن به‌دنیا آمد.


در آغاز جوانى، با استعداد فوق‌العاده‌ای كه داشت، براى تحصیل به اصفهان رفت، كه مركز علمى آن روزگار ایران بود و صفویان در آن‌جا مدارس متعددى دایر كرده بودند كه علما دانش‌های گوناگون را در آن‌ها تدریس می‌‌كردند. نزد شیخ بهائى و میرداماد و میرابوالقاسم فندرسكى علوم نقلى و حكمت را آموخت. پس از تكمیل تحصیلات و نیز با فشار بعضى از علماى ظاهربین، كه با مشرب عرفانى او مخالف بودند، اصفهان را ترك كرد و به كهَك قم رفت و هفت سال، یا بنا بر قولى، پانزده سال در آن‌جا به ریاضت مشغول شد و سرانجام به مرتبۀ كشف حقایق رسید. رفته‌رفته آوازۀ ملاصدرا در اطراف و اكناف پیچید و مریدان و طالبان بسیارى به حضورش شتافتند.

در این هنگام الله‌وردى خان، والى فارس، مدرسه‌ای در شهر شیراز بنا كرد و از ملاصدرا دعوت كرد تا به وطن خویش بازگردد و در آن مدرسه به تدریس بپردازد. با حضور وى در شیراز مدرسۀ خان مهم‌ترین مركز علمى ایران شد و تا هنگام حیات وى طالبان علم را از دور و نزدیك به خود جلب می‌‌كرد.

آموزه‌های ملاصدرا با معارف عرفا، به‌ویژه ابن عربى، صدرالدین قونوى، عبدالرزاق كاشانى، داود قیصرى و دیگر بزرگان مكتب ابن عربى، ارتباط محكمى دارد، تا جایى كه می‌‌توان گفت حكمت متعالیۀ او روایت عقلانى از شهود روحانى آن‌هاست؛ به‌ویژه در مورد ابن عربى كه ملاصدرا در هیچ مسئلۀ اساسى با وى مخالف نیست. در واقع، ملاصدرا افزون بر آن‌كه از فیلسوفان بزرگ اسلامى است، از مهم‌ترین شارحان آثار ابن عربى و شاگردان وى محسوب می‌‌شود.

صدرالمتألهین برهانى‌كردن مكاشفات عرفانى را یكى از وظایف خود برشمرد و اعلام كرد كه هرچند برخى از صوفیان و عارفان به دلایل گوناگون از برهانى‌كردن مشاهدات خویش خوددارى كرده‌اند، او مكاشفات ذوقى آنان را به قالب برهان و استدلال خواهد ریخت: «و نحن قد جعلنا مكاشفاتهم الذوقیه مطابقه للقوانین البرهانیه». او به مكاشفاتى كه برهانى قطعى بر صحّت آن‌ها اقامه نشده است، اعتمادى نداشت: «اما نحن فلا نعتمد كلَّ الاعتماد على مالا برهان علیه قطعیا». به‌نظر ملاصدرا، عقل معیار صحّت و سقم مكاشفات عرفانى است و عدول از احكام عقل در مسائل عرفانى جایز نیست. شاید همین گرایش‌های عرفانى وى بوده كه سوءظن بعضى از علما را برانگیخت.

ملاصدرا، كه از اقوال غزّالى و ابن عربى و مكتب قونوى و قیصرى متأثر است، در رسالۀ كسر اصنام الجاهلیه بر صوفیان مدعى عصر خود می‌‌تازد كه به قول وى هم از علم و هم از عمل بى‌نصیب‌اند. كتاب او مملو از اقوال صوفیان متقدم است و حتى در خاتمۀ آن طریقۀ صوفیه (روزه و سكوت و شب‌بیدارى و عزلت و ذكر) را براى طالب راه حق توصیه می‌‌كند.

ملاصدرا تا پایان عمر در شیراز به تألیف و تدریس پرداخت و در این مدت هفت بار، پیاده، به خانۀ خدا سفر كرد و در بازگشت از هفتمین سفر، در بصره در سال 1050 ق درگذشت.


آثار و شاگردان

آثار صدرالمتألهین در اخلاق و عرفان عبارت است از اكسیر العارفین؛ ایقاظ النائمین؛ كسر اصنام الجاهلیه، در محكومیت و افشاى صوفیان بى‌تقوا؛ رسالۀ سه اصل، كه تنها كتاب منثور ملاصدرا به زبان فارسى است در پاسخ كسانى كه به نام علم و دین با حكمت و عرفان خصومت می‌‌ورزند؛ تفسیر فلسفى و عرفانى چند سوره از قرآن كریم و دیوان شعرى به زبان فارسى.

ملاصدرا افزون بر تألیف آثار گران‌قدر، شاگردان بزرگى نیز تربیت كرد كه مشهورترین آنان ملا محسن فیض كاشانى و عبدالرزاق لاهیجى، دامادهاى وى، بودند.

برگرفته از كتاب «نقش شیعه در فرهنگ و تمدن اسلام و ایران»، دكتر علی اكبر ولایتی، جلد دوم، انتشارات امیركبیر، 1392، ص 1338

دسترسی سریع