25 اردیبهشت روز بزرگداشت حكیم ابوالقاسم فردوسی، بزرگترین حماسهسرای ایران و سراینده شاهنامه است.
دل روشن من چو برگشت از اوی
سوی تخت شاه جهان كرد روی
كه این نامه را دست پیش آورم
ز دفتر به گفتار خویش آورم
بپرسیدم از هر كسی بیشمار
بترسیدم از گردش روزگار
مگر خود درنگم نباشد بسی
بباید سپردن به دیگر كسی
و دیگر كه گنجم وفادار نیست
همین رنج را كس خریدار نیست
بر این گونه یك چند بگذاشتم
سخن را نهفته همی داشتم
سراسر زمانه پر از جنگ بود
به جویندگان بر جهان تنگ بود
ز نیكو سخن بهْ چه اندر جهان
به نزد سخن سنج فرّخ مهان
اگر نامدی این سخن از خدای
نبی كِی بدی نزد ما رهنمای
به شهرم یكی مهربان دوست بود
تو گفتی كه با من به یك پوست بود
مرا گفت خوب آمد این رای تو
به نیكی گراید همی پای تو
نبشته من این نامهٔ پهلوی
به پیش تو آرم مگر نغنوی
گشاده زبان و جوانیت هست
سخن گفتن پهلوانیت هست
شو این نامهٔ خسروان باز گوی
بدین جوی نزد مهان آبروی
چو آورد این نامه نزدیك من
بر افروخت این جان تاریك من