صبر تلخ است ولیكن بر شیرین دارد
كل اگر طبیب بودی، سر خود دوا نمودی
صبر ایوب داشتن
دانایی بینایی است
تو كز محنت دیگران بی غمی نشاید كه نامت نهند آدمی
حرف حق تلخه ولی دواست
سلام گرگ بی طمع نیست
دیگران كاشتند و ما خوردیم ، ما میكاریم تا دیگران بخورند
هر كس به امید همسایه نشیند گرسنه میخوابد
چاه كن ته چاه است
دست بالای دست بسیار است
دل به دل راه داره
شریك دزد و رفیق قافله
سگ زرد برادر شغاله
ره چنان رو كه رهروان رفتند
دیوار موش داره موش گوش داره
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد