فاطمه حقیقت گو، بانوی ایرانی مقیم انگلستان بود، كه با فرهنگ، مذهب و سبك زندگی ایرانی-اسلامی آشنایی چندانی نداشت، تا اینكه با كتاب «خدا بود و هیچ» شهیدچمران آشنا میشود و این كتاب و شخصیت بزرگ «شهیدچمران»، اندیشه و احساس میهن پرستی را در او زنده كرد.
حقیقتگو، در گفتوگو با برنامه «پویش» گفت: من زندگی در 22 كشور جهان را تجربه كردهام، خوبیها و امكانات را در این كشورها دیدهام، اما به این باور رسیدهام كه این خوبیها و امكانات برای خود آنهاست و انسان سعادت و آرامش حقیقی را در میهن خود تجربه خواهدكرد؛ و براستی به این باور رسیدهام كه «این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست».
او آشنایی با كتاب «خدا بود و هیچ» شهید چمران را نقطه عطفی در زندگیش دانست و گفت: با الهام از این كتاب، روحیه وطن پرستی و عشق به میهن در من جوشید، پس از شهادت «سردار سلیمانی» عشق به ایران باعث شد، به ایران بازگردم و در خصوص ایران، فرهنگ و مذهب مردم ایران تحقیق كنم و امروز به این نتیجه رسیدهام كه اصیلترین كار و خدمت را در میهن خود میتوانیم داشته باشیم.
حقیقت گو حجاب را «پرچم اندیشه زنان» دانست و گفت: چادر صرفاً چند متر پارچه نیست، نماد و پرچمی است كه میگوید این بانو چه دیدگاه و اعتقادی دارد. حجاب و حتی چادر، منافاتی با فعالیتهای اجتماعی ندارد و نگاه جنسیتی را در جامعه كم میكند.